جستجو :
اَللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَن صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَ عَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَ في كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَ حافِظاً وَ قائِداً وَ ناصِراً وَ دَليلاً وَ عَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً
امروز: ۱۴۰۳ جمعه ۱۰ فروردين


 
  • پیام به نوزدهمین نمایشگاه قرآن و عترت اصفهان
  • پیام در پى ارتحال عالم جليل القدر مرحوم آيت‌الله امامى كاشانى«قدّس‌سرّه»
  • پیام در آستانۀ برگزاری ششمین دورۀ انتخابات مجلس خبرگان رهبری و دوازدهمین دورۀ انتخابات مجلس شورای اسلامی
  • شرکت در ششمین دورۀ انتخابات مجلس خبرگان و دوازدهمین دورۀ انتخابات مجلس شورای اسلامی
  • پیام در پی ارتحال عالم‌جلیل‌القدر آیت‌اللّه آقای حاج سید محمّد موسوی بجنوردی «رضوان‌اللّه‌علیه»
  • پیام تسلیت در پی درگذشت آيت‌الله آقاى حاج شيخ عبدالقائم شوشترى«رضوان‌الله‌عليه»
  • پیام تسلیت در پی درگذشت مرحوم آيت‌الله نمازى«رضوان‌الله‌علیه»
  • پيام تسليت در پى حادثه تروريستى در شهر كرمان
  • اطّلاعیّه

  • -->

    عنوان درس: موانع تعقّل: شیاطین
    موضوع درس:
    شماره درس: 12
    تاريخ درس: ۱۳۹۲/۱۲/۸

    متن درس:

    بسم‌ الله الرّحمن الرّحيم

    «رَبِّ اشْرَحْ لِي صَدْرِي وَيَسِّرْ لِي أَمْرِي وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِّن لِّسَانِي يَفْقَهُوا قَوْلِي»

     

    در مبحث موانع سقوط انسان، از عقل، فطرت و نفس لوّامه که سه پيامبر درون انسان هستند، به عنوان موانع سقوط انسان ياد شد. بحث رسيد به اينجا که چرا اکثر مردم، به هشدارهاي اين سه پيامبر توجه نمي‌کنند و در اثر اين بي‌توجهي، عاقبت به خير نشده و دچار سقوط مي‌گردند؟ در جلسۀ قبل، تقليد کورکورانه به عنوان يکي از دلايل و عوامل بي‌تفاوتي آدميان نسبت به تذکرات و نداهاي سازندۀ سه پيامبر درون، شرح داده شد و در اين جلسه به شرح دو عامل ديگر که عبارتند از «هوي و هوس» و «شيطان» و از آن دو به شياطين درون و برون انسان تعبير مي‌شود، خواهيم پرداخت.

     

    شياطين درون و برون، مانع رسالت پيامبران درون و برون

    همان‌طور که در جلسات قبل بيان شد، خداوند متعال صد و بيست و چهار هزار پيامبر و اوصياي ايشان و علماي دين را براي هدايت و رستگاري بشريت ارسال کرده است که در مجموع به آنان پيامبران برون گفته مي‌شود. افزون بر اين، سه پيامبر که عبارتند از عقل، وجدان اخلاقي و فطرت، در درون هر انسان تعبيه کرده است تا با هشدارهاي سازنده و بيدار کننده، مانع سقوط او شوند. امّا متأسّفانه دو شيطان به اسامي «ابليس» و «هوي و هوس»، در برون و درون انسان‌ها وجود دارد که با فريب آنان، زحمات و اثرات پيامبران برون و درون را خنثي ساخته و بالأخره باعث سقوط بسياري از انسان‌ها مي‌گردند.

    در واقع، اين دو شيطان که سرسخت ترينِ دشمنان آدمي هستند، همواره با پيامبران درون و برون در ستيز و مبارزه‌اند و جاي تأسّف فراوان دارد که بسياري از افراد نيز آن پيامبران برون با معجزات فراوان و آن پيامبران درون با هشدارهاي اخلاقي و تکان ‌دهنده را رها مي‌کنند و از اين دو شيطان و از اين دو دشمن، تبيعيّت و پيروي مي‌نمايند.

     

    هوي و هوس

    هوي و هوس، عامل مهم و مؤثري است که موجب مي‌شود مردم به هشدارها و تدکرات فطرت، وجدان اخلاقي و عقل، توجه نکنند. در واقع هوي و هوس، مانع بهره‌مندي از عقل است و وجدان اخلاقي و فطرت را به کناري مي‌نهد و اين‌گونه انسان را بدبخت مي‌کند. اهميّت دوري از هوي و هوس و ميزان خسارتي که به سعادت و رستگاري انسان وارد مي‌سازد به قدري است که هم نبوّت و هم ولايت از گرفتار شدن مردم به آن، خائف هستند؛ پيامبر اکرم«صلي‌الله‌عليه‌وآله‌وسلّم» و اميرالمؤمنين«سلام‌الله‌عليه»، در رواياتي با الفاظ مشابه مي‌فرمايند:

    «إِنَّ أَخْوَفَ مَا أَخَافُ عَلَيْكُمُ اثْنَانِ اتِّبَاعُ الْهَوَى وَ طُولُ الْأَمَلِ فَأَمَّا اتِّبَاعُ الْهَوَى فَيَصُدُّ عَنِ الْحَقِّ وَ أَمَّا طُولُ الْأَمَلِ‏ فَيُنْسِي الْآخِرَةَ»[1]

    ما براي مردم از دو چيز خيلي مي‌ترسيم؛ يکي آمال و آرزوهاي بي‌جا که باعث سردرگمي آنان و فراموشي آخرت مي‌شود و يکي هم متابعت از هوي و هوس است. اين فرمايش نوراني، زنگ خطر و هشدار مهمّي است که بايد به آن توجه شود. متابعت از هوي و هوس و نفس امّاره و نيز آمال و آرزوهايي که انسان را مشغول به دنيا کند و او را از آخرت منصرف نمايد، مردم را از مسير هدايت منحرف مي‌کند و سرانجامي جز سقوط و تباهي براي آنان رقم نخواهد زد.

     هوي و هوس يا بعد حيواني انسان که از آن به رذائل اخلاقي نيز تعبير مي‌شود، آدمي را وادار مي‌کند که طبق آنچه دلش مي‌خواهد عمل کند. زندگي هوسي و زندگي چشم و هم چشمي که آفات، خسارات و خطرات فراواني به همراه دارد، از ناحيۀ متابعت از هوي و هوس ناشي مي‌شود. يک لحظه غفلت انسان و پيروي او از هوس، موجب مي‌شود که ناگهان هوي و هوس او  را ببرد و به سقوط بکشاند. چه جملۀ شيريني است که مي‌گويد: «يک آن، هوس‌راني، يک عمر پشيماني».

     چه بسيار افرادي را ديده‌ايم که با يک لحظه هوس‌راني، آبروي خود را بر باد داده و عاقبت خود را تباه کرده‌اند. دنيا و آخرت خود و هرچه داشته‌اند را از دست داده‌اند و يک عمر پشيماني و ندامت که سودي براي آنان ندارد باقي گذاشته‌اند.

     

    شيطان

    دشمني شيطان و اثرات سوء پيروي از او نيز مشابه هوي و هوس است و مانع بزرگي براي رستگاري انسان محسوب مي‌شود. قرآن کريم از قول شيطان نقل مي‌کند که وقتي راندۀ درگاه خداوند شد، چند تشرّ به خدا زد. خدا نکند کسي منحرف شود و در سرازيري سقوط قرر بگيرد که اگر چنين شود به جايي مي‌رسد که دانسته در مقابل خداوند متعال قد عَلَم مي‌کند و به ذات بازي تعالي تشر مي‌زند. شيطان به چنين جايگاه پستي رسيد و به خداوند گفت:

    «قالَ فَبِما أَغْوَيْتَني‏ لَأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِراطَكَ الْمُسْتَقيمَ، ثُمَّ لَآتِيَنَّهُمْ مِنْ بَيْنِ أَيْديهِمْ وَ مِنْ خَلْفِهِمْ وَ عَنْ أَيْمانِهِمْ وَ عَنْ شَمائِلِهِمْ وَ لا تَجِدُ أَكْثَرَهُمْ شاكِرينَ»[2]

    خدايا! حالا که من به خاطر اين بني آدم، راندۀ درگاه تو شدم، پس آنان را گمراه مي‌کنم و از هر طرف که بتوانم به سراغ آنها مي‌آيم. گاهي از جلو، گاهي از عقب، گاهي از طرف راست و گاهي از طرف چپ مي‌آيم و بني آدم را فريب مي‌دهم.

    امام باقر «سلام‌الله‌عليه» مي‌فرمايند: «اين که مي‌گويد از پيش رو مي‌آيم، يعني از راه آخرت که به آنها مي‌گويد: نه بهشتى است، نه دوزخى و نه رستاخيزى. امّا از پشت سر اين است که، يعني از راه دنيايشان آنان را به گردآوري مال وا مي‌دارد و فرمان مي‌دهد  مالى را در راه صلۀ رحم صرف نكنند، و از آن حق کسي را ندهند و بر فرزندان خود هزينه ندهند و از نابود شدن مال آنها را مي‌ترساند.

    امّا از سمت راست، يعني از راه دين آنها که اگر در گمراهى باشند، آن را برايشان زينت مي‌بخشد و خوش‌نما مي‌سازد، و اگر بر راه حقند، مي‌كوشد تا آنان را از آن بيرون برد. امّا از سمت چپ، يعني از راه لذّت‌ها و شهوات آنان را مي‌فريبد.» [3]

     

    اقسام بت و اقسام بت پرست

    قسم اوّل بت، همان عروسکي است که در طول تاريخ، ساخته و پرداختۀ دست بشر بوده و در اعصار مختلف نظير زمان ظهور اسلام، مورد پرستش افراد واقع ‌مي‌شده است. امّا از قرآن کريم استفاده مي‌شود که همۀ انسان‌ها دو نوع بُت ديگر نيز دارند؛ يکي از آن دو، که دوّمين قسم بت است و بسياري از انسان‌ها آن را مي‌پرستند و از آن متابعت مي‌کنند، هوي و هوس است.  به تعبير قرآن کريم:

    «أَ فَرَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلهَهُ هَواهُ وَ أَضَلَّهُ اللَّهُ عَلى‏ عِلْمٍ ...» [4]

    يا رسول الله! نمي‌بيني که بعضي از مردم به جاي اينکه خدا را بپرستند، هوي و هوس را مي‌پرستند و بُت آن‌ها در درونشان است؟

    همان‌طور که افرادي در اثر خرافت خود منحرف مي‌شوند و يک عروسک را مي‌پرستند، افرادي نيز يافت مي‌شوند که به ظاهر، خداوند يکتا را مي‌پرستند، امّا در مقابل ذات باري تعالي بُتي به نام هوي و هوس مي‌تراشند و مي‌پرستند. از نظر قرآن کريم، ‌هر دو دسته بت پرستند، اوّلي صنم تراشيده و سجده کرده است و دوّمي نفس امّاره را تقويت و از آن متابعت کرده است.

    قسم سوّم بت که مورد پرستش بسياري از انسان‌هاي به ظاهر خداپرست واقع مي‌شود، شيطان است. قرآن کريم مي‌فرمايد:

    «أَلَمْ أَعْهَدْ إِلَيْكُمْ يَا بَنِي آدَمَ أَنْ لا تَعْبُدُوا الشَّيْطَانَ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ» [5]

    اي بني آدم و اي انسان‌ها! مگر در ازل معاهده نکرديد که شيطان را نپرستيد؟! پس چرا او را مي‌پرستيد؟! مقصود قرآن کريم از بيان اين جملات اين است که چرا از شيطان متابعت مي‌کنيد؟ همان شيطاني که خداوند متعال در ازل به بندگان خود آموخته که دشمن سرسخت آنان است و بايد از وي دوري گزينند و از آنان تعهّد گرفته که تابع او نباشند.

    بنابر آنچه بيان شد، هوي و هوس و شيطان،  از نظر قرآن شريف، دو بُت هستند که کمر به انحراف، نابودي و سقوط آدميان بسته‌اند.

     

    هشدار تعاليم قرآن و عترت نسبت به خطرات شياطين درون و برون

    آيات نوراني قرآن کريم و نيز روايات ارزشمند اهل بيت«سلام‌الله‌عليهم» براي پيشگيري از سقوط انسان‌ها به واسطۀ «ابليس» و «هوي و هوس»، هشدارهاي فراواني دارند و همواره آدميان را از پيروي از اين دو شيطان بر حذر مي‌دارند. قرآن کريم در آياتي چند از شيطان به عنوان دشمن آشکار انسان ياد مي‌کند و مي‌فرمايد: «إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبينٌ»[6]

    بنابر فرمايش پيامبر اکرم«صلّي‌‌الله‌عليه‌وآله‌وسلّم»، سرسخت ترينِ دشمنان آدمي، نفس امّاره يا هوي و هوس او است:

    «أَعْدَى عَدُوِّكَ نَفْسُكَ الَّتِي بَيْنَ جَنْبَيْكَ»[7]

    اما متأسفانه بسياري از مردم به اين هشدارهاي اساسي توجه نمي‌کنند و با فريب اين دو دشمن آشکار، گمراه مي‌گردند. قرآن کريم مي‌فرمايد: غالب مردم، به واسطۀ هوي و هوس، گمراه مي‌شوند و ديگران را نيز به ورطۀ گمراهي مي‌کشانند.

    «وَ إِنَّ كَثِيرًا لَّيُضِلُّونَ بِأَهْوَائهِم بِغَيرِْ عِلْمٍ‏»[8]

    اگر آدمي، شيطان و  هوي و هوس را نپرستد، عقل او، وجدان اخلاقي او و فطرتش، خوب مي‌توانند براي هدايت و بيداري او کار کنند و او را در راه مستقيم نگاه ‌دارند، اما متأسفانه اکثر مردم اين سه پيامبر را رها کرده و دو دشمن سرسخت خويش را مي‌پرستند.

    قرآن کريم و عترت طاهره با اين آيات و روايات، سعي در تنبّه و بيداري مردم دارند، بلکه انسان‌ها بيدار شوند و توجه کنند که شيطان درون يعني هوي و هوس، و شيطان برون يعني ابليس، دشمنان سرسختي هستند و بايد از آن دو پرهيز کنند تا منحرف نشوند.

     

    ضرورت سير در تاريخ و عبرت از گذشتگان

    قرآن کريم در چندين آيه، با جملاتي نظير«سيرُوا فِي الْأَرْضِ»[9]، به بندگان امر مي‌کند که در تاريخ و در سرگذشت ديگران سير کنند و از آن پند و عبرت بگيرند. سير و تأمّل در سرگذشت ديگران، عاقبت شوم اهل هوي و هوس و پيروان شيطان را براي انسان نمايان مي‌سازد. همچنان‌که حسن عاقبت و سعادت و رستگاري افرادي که توانسته‌اند به هوي و هوس خود لگام بزنند و آن را زنجير کنند و فريب شيطان را نيز نخورند، با سير در تاريخ و سرگذشت ديگران آشکار مي‌گردد.

    چه بسيار افرادي در گذشته و در دوران معاصر بوده و هستند که با کنترل هوي و هوس و تابع کردن آن، به مقامات متعالي معنوي دست يافته‌اند و به جايگاه‌هاي ويژه‌اي رسيده‌اند. در نقطۀ مقابل نيز، افراد فراواني بوده و هستند که هوي و هوس را رها کرده‌اند و در نتيجه، هوي و هوس، آنان را زنجير کرده و با خود برده است؛ به گونه‌اي که دنيا و آخرت خود را تباه کرده‌ و عاقبت بدي براي خود رقم زده‌اند. بسياري از اين افراد، جداً مقدّس و متّقي بوده‌اند، امّا يک لحظه غفلت، يک جلسۀ گناه، يک نشست و برخاست با رفيق بد و ناباب، ناگهان آنان را به ورطۀ سقوط کشانده است. يک عمر آبروداري کرده‌اند، اما با يک جلسۀ هوي و هوس، نه تنها آبروي خود، بلکه آبروي طايفه و خويشان خود را هم برده‌اند. اين موارد بايد عبرت همگان شود و از آن پند بگيرند.

     

    ضرورت تلاش براي دستيابي به حسن عاقبت

    من بارها و بارها به شما جوانان عزيز گفته‌ام و اکنون نيز تکرار مي‌کنم که هم دعا و هم تلاش کنيد که عاقبت به خير شويد. معاني حسن عاقبت را نيز مکرّراً متذکّر شده‌ام که يعني: اوّلاً ذلت بعد از عزّت پيدا نکنيد. ثانياً در حالي که در راه مستقيم هستيد، ناگهان هوي و هوس شما را منحرف نکند. ثالثاً تا آخر عمر متابعت از اهل بيت«سلام‌الله‌عليهم» داشته باشيد، به گونه‌اي هنگام جان دادن، اهل بيت«سلام‌الله‌عليهم» بيايند و شما را نزد خودشان ببرند. دستيابي به تمام مراحل حسن عاقبت شدني است، امّا توجّه مي‌خواهد. استاد عزيز ما علامۀ طباطبائي«رحمه‌الله»، هنگام رحلت از دنيا، اين جمله را گفتند تا از دنيا رفتند: توجه، توجه، توجه.

     

    راهکار غلبه بر شياطين درون و برون

    غفلت از عقل، غفلت از هشدارهاي وجدان اخلاقي و غفلت از نداي فطرت، شياطين درون و برون را زنده مي‌کند و به آن‌دو جرأت غلبه بر انسان را مي‌دهد و متابعت از اين شياطين، آنها را قوي‌تر و با نفوذتر و به اصطلاح، هارتر مي‌کند. 

    راهکار اساسي غلبه بر اين دو شيطان و بستن راه نفوذ آن‌دو، توجه به سه پيامبر درون و بي‌تفاوتي و بي‌اعتنايي نسبت به ابليس و هوي و هوس است. مبارزۀ منفی و بی اعتنایی نسبت به آنچه شیطان درون و شیطان برون از انسان می‌خواهد، در اين زمينه بسيار کارساز است.  

    اساساً شيطان با بي‌اعتنايي و با حرف نشنيدن از او، دست از سر انسان بر مي‌دارد. به عبارت ديگر، شيطان دوست دارد انسان تابع او باشد و هنگامي که دريابد يکي از بندگان از او تبعيّت نمي‌کند، او را رها مي‌کند و به سراغ ديگري مي‌رود. لذا وقتي شيطان به خداوند تشر ‌زد، گفت:

    «قالَ فَبِعِزَّتِكَ لَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعينَ ، إِلاَّ عِبادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصينَ»[10]

    مخلَصين در اين آيه، منحصر در معصومين«سلام‌الله‌عليهم» نيست؛ بلکه شيطان با کسي که واقعاً در راه مستقيم است و اهل دين‌داري و رعايت تقوا است، کاري ندارد و درحقيقت نمي‌تواند با چنين کسي کار داشته باشد. آيۀ ديگري از قرآن مي‌فرمايد:

    «إِنَّهُ لَيْسَ لَهُ سُلْطانٌ عَلَى الَّذينَ آمَنُوا وَ عَلى‏ رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ ، إِنَّما سُلْطانُهُ عَلَى الَّذينَ يَتَوَلَّوْنَهُ...» [11]

    شيطان نمي‌تواند بر مسلمان واقعي که تابع اهل بيت«سلام‌الله‌عليهم» است، مسلّط گردد. شيطان، قطعاً کاربرد به کسي که به صورت جدّي تابع عقل خود باشد و به هشدار وجدان اخلاقي و نداي فطرت توجه کند، و از انبياء و اوصياي ايشان تبعيّت نمايد، ندارد. مي‌خواهد چنين کسي را فريب دهد، امّا فريب او کاربرد ندارد و نمي‌تواند و حق ندارد بر او مسلّط شود.

    به تعبير قرآن کريم، شيطان کسي را مي‌برد که خودش زير پرچم شيطان برود. به بيان رساتر، سلطنت شيطان براي کساني است که به زير پرچم او بروند  و حق ندارد کساني که زير پرچم او نيستند را فريب دهد.

    هوي و هوس هم همين‌طور است؛ اگر کسي جداً متابعت از عقل و فطرت و وجدان اخلاقي کند و نسبت به آنچه دلش مي‌خواهد بي‌اعتنا باشد، آنگاه مي‌تواند هوي و هوس را مهار و زنجير ‌کند. از هوي و هوس و بُعد حيواني لذت مي‌برد، اما در چارچوب عقل، فطرت و وجدان اخلاقي لذّت مي‌برد و از اين‌رو هوي و هوس در اختيار و تحت کنترل او است و قدرت گمراهي و انحراف او را نخواهد داشت.

     

    پي نوشت‌ها:

    [1]. نهج‏البلاغة، خطبه 42 - وسائل‏الشيعة، ج 2، ص 438 

    [2]. اعراف / 17-16

    [3]. تفسير القمي، ج 1، ص 224

    [4]. الجاثيه/ 23

    [5]. يس/60

    [6]. البقرة/ 168 و 208؛ الأنعام /142؛ يس/ 60؛ الزخرف/ 62 و ...

    [7]. عدةالداعي، ص314

    [8]. انعام / 119

    [9]. الأنعام/11؛ النمل/69؛ العنكبوت/20؛ الروم/42 و ...

    [10]. ص / 83-82

    [11]. نحل/100-99

    چاپ دانلود فايل صوتي
    احکام
    اخلاق
    اعتقادات
    اسرار حج
    مناسک حج
    صوت
    فيلم
    عکس

    هر گونه استفاده از مطالب این سایت با ذکر منبع بلامانع می باشد.
    دفتر مرجع عاليقدر حضرت آية الله العظمى مظاهری «مدّظلّه‌العالی»
    آدرس دفتر اصفهان: خيابان عبد الرزاق – کوی شهيد بنی لوحی - کد پستی : 99581 - 81486
    تلفن : 34494691 -031          نمابر: 34494695 -031
    آدرس دفتر قم :خیابان شهدا(صفائیه)- کوی ممتاز- کوچۀ شماره 1(لسانی)- انتهای بن‌بست- پلاک 41
    تلفن 37743595-025 کدپستی 3715617365