عنوان: عترت/ ولایت و امام شناسی
شرح:

فصل ششم بحث ما که دیروز شروع کردیم درباره این است که قرآن به ما ولایت می‌دهد. ولایت شناسی، امام شناسی یکی از واجبات بزرگ در اسلام است به اندازه ای که پیغمبر اکرم(ص) فرموده است اگر کسی ولایت را نشناسد امام زمان خود را نشناسد این مسلمان نمی میرد بلکه، آنکه امام قبول ندارد امام زمان خود را نشناخته است مردن او مردن جاهلیت است «من مات و  لم یعرف امام زمان مات میتۀ جاهلیۀ» در بعضی روایت بعضی اوقات هم می فرمود «مات میته کفرا و نفاق» آن که امام زمان خود را نشناخته است می میرد غیر مسلمان می میرد. می میرد مثل منافقین مثل کفار و روز قیامت محشور می‌شود ائمه طاهرین(ع) هم روی این امام شناسی فوق العاده اهمیت دادند و یکی از پایه های اسلام را همین امام شناسی، محبت به امام(ع) قرار دادند فرمودند. «بنی الاسلام علا خمس و الصلاۀ و الزکوۀ و لصوم و لحج و لولایۀ و ما نودی بشیء بمثل ما نودی بلولایۀ» پا به های اسلام پنج چیز است یکی نماز، یکی روزه، یکی ذکات، یکی حج. پنجم هم ولایت و فرموده است که هیچ چیزی به اندازه ولایت اهمیت ندارد باز بالاتر از روزه و زکات و حج بالاتر ولایت و روی این ولایت پافشاری شده است. یعنی مثلاً پیغمبر اکرم با روایت ثقلین بیش از هزار مرتبه سفارش به ولایت کرده است. همان روز اول که می خواستند اظهار رسالت بکنند گفتند، اسلام ولایت، ولایت اسلام، دم مرگ هم فرمودند اسلام، ولایت، ولایت اسلام. قرآن عترت، عترت قرآن و به قول امام صادق «ما نودی بشیء بمثل ما نودی بلولایۀ» هیچ چیزی در اسلام به اندازه ولایت روی آن پافشاری نشده است. روی آن صحبت نشده است. و همه ما هم می دانیم که فروع دین را ده چیز قرار دادند همان وقتی که بچه بودیم معلم به ما می گفت، پدر و مادر ما به ما می گفتند که فروع دین ده چیز نهی از آنها تولی و دهمی آن تبری است. حضرت امام(ره) که کتابهایشان و حرفهایشان همه و همه روی ولایت می چرخید. عرفان ایشان یعنی ولایت حفرهای ایشان راجع به ولایت فوق العاده بکر است و احدی نگفته است به اندازه ای که ولایت را ایشان تجلی ذاتی حق با همه اسماء و صفاتش حتی اسماء و صفات «مستأثره»، علم مطلق خدا ولایت، قدرت مطلق خدا ولایت فضایل ربوبی تجلی در ولایت از این حرفها حضرت امام زاید داشتند و این حرفها به قول خودشان از یک اصفهانی سرچشمه می‌گیرد که اصفهانی ها متأسفانه قدرش را نداشتند و رفت تهران و آنجا آن طور که باید از او قدرشناسی کنند نکردند و یک مدرسی یک امام جماعتی آنجا، تا از دنیا رفت. به نام آقای شاه بادی و مرحوم امام هفت هشت سال در آخر عمر این در گرانبها را پیدا کرد و این در گرانبها حرف خیلی دارد لذا حضرت امام وقتی که به اسم ایشان می رسد می فرماید که آقای شاه بادی روحی فداه. احترام خواص برای این مرد قائل است یکی از حرفهای این مرد بزرگ این است که این روایتی که خواندم حضرت امام می فرموند آقای شاه بادی می گفتند مراد از این ولایت اینجا، محبت است نه آن امامت برای خاطر اینکه آن امامت از اصول دنیا است نه از فروع دین آن را که دوستی عملی نیست کافر است. ما شیعه ها می گوییم اصول دین 5 چیز است: توحید، عدل، نبوت، امامت، معاد سنی می گوید اصول دین 3 چیز است. توحید، نبوت، معاد، لذا امامت را جزء اصول دین می دانیم نه جزء فروع دین و این روایت که ولایت را پهلوی نماز، پهلوی روزه و پهلوی زکات و حج گذاشته است از فروع دین قرار داده است پس باید مراد از این ولایت محبت اینها باشد لذا اصل ولایت از اصول دین، محبت به اهل بیت از فروع دین، آن را که دوستی علی نیست کافر است آن کسی که ولایت را قبول ندارد مثل کسی است که یک مرده بدون روح را بخواهد احترام بگذارد ولایت یعنی روح اسلام وقتی ولایت بنا شد اسلام مرده است که دیروز می گفتم قرآن می فرماید «و ان لم تفعل فمابلغۀ رسالۀ» یا رسول الله اگر تبلیغ ولایت نکنی اگر ولایت را به مردم نشناسانی او را نسب به خلافت نکنی هیچ کار نکرده ای «فما بلغت رسالۀ» یعنی اسلام منهای ولایت یک فرد بدون روح است اگر یکی از ماها روح نداشته باشیم مرده ایم اگر هم اسلام ولایت نداشته باشد مرده است. لذا اهل دل مثال می زنند می گویند که نماز بدون طهارت. معلوم است نماز بدون طهارت پوچ است و ولایت وضوی نماز است. غسل نماز است طهارت نماز است بلکه نه نماز بلکه همه عبادات به همه عبادات بلکه اسلام، اگر از ما بپرسند روح اسلام چه است باید بگوییم ولایت اگر از ما بپرسند طهارت اسلام چیه باید بگوییم ولایت لذا اصل ولایت از اصول دین است. محبت به اهل بیت از فروع دین است و روی این محبت اهل بیت است که قرآن خیلی پافشاری دارد « قل لا اسئلکم علیه اجرا الا المودۀ فی القربی» بگو که من مزد رسالت از شما نمی خواهم اما یک چیز می خواهم وجدی می خواهم، محبت اهل بیت، تا سرحد عشق علی را دوست داشتن، زهرا را دوست داشتن، حسن و حسین و مابقی ائمه طاهرین را دوست داشتن تا سر حد عشق امام زمان را دوست داشتن، عاشق امام زمان بودن. اسم امام زمان یک تلاطم درونی برای ما آوردن، این را می‌خواهند بعدش هم قرآن سفارش می‌کند خیال نکن این اجر برای من است امر برای خودت است. «و ما سألتکم من اجر و هو لکم» در آیه دیگر هم می فرماید راه رسیدن به خدا محبت اهل بیت است. «قل ما اسئلکم علیه اجرا الا من شاء ان یتخذ الی ربه سبیلا» اگر کسی ب خواهد به خدا برسد اگر کسی بهشت بخواهد اگر کسی بخواهد آدم شود باید از راهش برود و راه آن چیست. «انا مدینۀ العلم و علی بابها» صراط مستقیم یعنی ولایت. «اهدنا الصراط المستقیم» یعنی، خدایا من شیعه هستم، این شیعه گری مرا تو پایدار بدار تا دم مرگم بتوانم این شیعه گری را ببرم. خدایا مرا نگاه بدار در این راه مستقیم در این راه ولایت من بتوانم ولایت را ببرم و این جمله مرحوم آقای شاه بادی انصافاً جمله بالایی است. و این عالم اصفهانی که قدرش را ندانستند و الآن هم نمی دانند اما مثل در شناس حضرت امام قدر این مرد را خیلی داشتند. خیلی اهمیت به مرحوم شاه بادی می دادند و راستی مرحوم آقای شاه بادی(ره) نکات فوق العاده دقیقی در عرفان اما عرفان ولایی و به عبارت دیگر در ولایت داشتند. بنابراین بحث تا اینجا این جور شد که این فصل ششم بحث ما فصل بسیار عالی، فصل بسیار به جا برای ما شیعه ها و بالاترن فصل های بحث ما است گفتم که قرآن به ما ولایت می‌دهد چنانچه ولایت هم به ما قرآن می‌دهد و تقریباً ثلث قرآن راجع به ولایت است اقلاً در میان این ثلث قرآن آیات ارزنده ای درخشندگی، به اندازه ای که نه دنیا را، دنیا و آخرت را درخشندگی می‌دهد و دیروز درباره آیه تبلیغ و آیه اکمال دین صحبت کردم و بالاخره فهمیدیم که به امر خدای تبارک و تعالی که آیه اش در قرآن آمد پیغمبر اکرم مبعوث شد که امیرالمؤمنین را نسب به خلافت کند نصب به خلافت کرد آیه آمد که دین تمام شد. دین ناقص تام شد. نعمت الآن به سر حد کمال رسید و بالاخره دین مرضی خدا نبود با نصب امیرالمؤمنین به خلافت مرضی خدا شد. امیرالمؤمنین شد خلیفه بعد از آن هم یک آیه دیگر آمد آن آیه هم خیلی مهم است. آیه آدم «الیوم تأس الذین کفروا من دینکم و فلا تخشون و خسرن». آی مسلمان چون اسلام تمام شد رئیس پیدا کرد حکومتی که اسلام دارد رییس آن امام شد دیگر از دشمن نترسید. دیگر دشمن مأیوس شد از اینکه بتواند ضربه به اسلام بزند با سب امیرالمؤمنین به خلافت. چون بعد از من امیرالمؤمنین خلیفه است مثل من که خلیفه هستم چه جور تا بوده پیغمبر و دشمن مأیوس بود از همین جهت هم دشمن های داخلی، دشمن های خارجی آرزوی مرگ پیامبر. انتظار مرگ پیامبر که بعد هم همه چیز را به هم بریزند. آیه شریفه آمد که با نسب امیرالمؤمنین کار تمام شد. دشمن دیگر مأیوس است اما (بخشنامه) آنکه تردست است آن است که خودتان کاسه کوزه ها را به هم بریزید خودتان همه چیز را به هم بریزید. لذا از دشمن نترسید از من بترسید. یعنی مواظب باشید اختلاف بیفتد. مواظب باشید قضیه حیدری و نعمتی جلو نیاید مواظب باشید از ما حکومت و از اون حکومت از این حرفها جلو نیاید دیگر اسلام شما بیمه شده است. که این آیه اشاره است به اینکه ثقیفه بنی ساعده تشکیل خواهد شد یکی از معجزات بزرگ قرآن همین آیه ای است که بعد از آیه اکمال نازل شده «الیوم یئس الذین کفروا من دینکم فلا تخشون و خشون» از دشمن نترسید از من بترسید یعنی دشمن مأیوس است مگر اینکه خودتان پیاده نظام برای دشمن بشوید مگر اینکه خودتان اختلاف در شما بیفتد وقتی اختلاف آمد دیگر همه چیز از بین می رود مگر اینکه علی را کنار بگذارید وقتی علی(ع) کنار زده شد دیگر از دشمن بترسید دشمن بر سر شما مسلط خواهد شد این بحث دیروز که این تتمه آن است حرف خیلی دارد اما چون ما چند روزی بیشتر وقت برای صحبت نداریم و ماه مبارک رمضان تمام می‌شود لذا می خواهم که نشاء الله به خواست خدا و به لطف خود امیرالمؤمنین(ع) نتوانم هفت هشت آیه درخشنده که وزیر در آن نمی رود برای شما بگویم. آیه سوم که خیلی آیه مهمی است بزرگان می گویند که آن سیصد آیه راجع به ولایت، ثلث قرآن راجع به ولایت این آیه از همه مهمتر است از همه رساتر، شفافتر است اسم آن را هم گذاشتند آیه ولایت این هم در سوره مائده است این سوره مائده خیلی سوره پربرکتی است آن آیات ولایت که خیلی درخشندگی دارد در این سوره مائده غائب شده در وسط آیه ها در وسط آیه در آیاتی که قبل و بعد آن مربوط به ولایت نیست غائب شده باید چنین هم باشد این در گرانبهای ولایت غایب شده همان طور که در را باید حفظش بکنیم خدا هم این آیات را در میان آیات فقط کرده است البته خدا از ما تقیت کرده است. پس وای به این انسان دو پا که چیه؟ که خدا هم از او تقیه می‌کنند برای اینکه روزهای اول می گفتم جمع قرآن به امر خدا به دست پیغمبر اکرم است این قرآنی که ما الآن داریم جمع شده در زمان پیامبر پیغمبر اکرم است به امر خدا جبرییل به پیغمبر می گفت که این آیه را در کجا بگذار این سوره را در وسط چه سوره ها، و بالاخره وقتی پیغمبر اکرم از دنیا رفتند این قرآن تام و کامل اعراب شده مردم حافظ این قرآن و بدون اینکه ذره ای از او کم شود ذره ای به او اضافه شود. الآن به ما رسیده است لذا این آیات چرا در وسط این آیات گم شده غائب شده برای خاطر اینکه دشمن به آن دسترشی پیدا نکند. به قول پیغمبر اکرم ایرانی ها بیایند به ضمیمه روایاتی که از اهل بیت در دسترس است این درهای گرانبها را پیرو بکشند این آیه ولایت هم در سوره مائده واقع شده این آیه ولایت قبلش یک آیه است مربوط به مهدی روحی فداه یک آیه است مربوط به شیعه که قرآن اسم شیعه را گذاشته حزب الله یک آیه هست وسط به نام ایه ولایت مربوط به امیرالمؤمنین علی(ع) و آیه ای که مربوط به امیرالمؤمنین است آیه ولایت است. آیه بحث ما است این است. «ان الله البکم الله و رسوله بل الذین امنوا الذین یقیمون الصلوۀ و یؤتون الزکوۀ و هم راکعون» شما باید ولایت در دلتان در جامعه تان روی سرتان حکمفرما باشد ولایت برای شما اول خدا چون او اصل کاری است او اختیار بنده هایش را دارد ولایت مال او است اما این ولایت را داده به پیغمبر اکرم و پیغمبر اکرم داده است به ائمه طاهرین(ع) آن وقت به جای اینکه اسم امیرالمؤمنین را ببرد یک وصف امیرالمؤمنین را آورده می فرماید که ولی شما خدا، پیغمبر، آنکه ایمان دارد نماز می خواند توی نماز هم صدقه می‌دهد. که شأن نزولش این است که امیرالمؤمنین(س) داشتند نماز مستحبی می خواندند پیغمبر اکرم هنوز نیامده بودند برای نماز یک گدایی آمد مردم چیزی به او ندادند می خواست مأیوس برود نمی شد گدا مأیوس از مسجد برود بیرون، سفارش هم به ما زیاد شده مواظب باشید گدا را مأیوس نکنید ولو اینکه کار و بارش هم خیلی خوب باشد اما اگر به شما روز مأیوسش نکنید امیرالمؤمنین دیدند این گدا مأیوسانه میخواهد برود بیرون. لذا دست مبارکشان را آوردند جلوی گدا فهمید انگشتر را در بیاورد. یک انگشتر معمولی که معلوم است خیلی قیمت هم نداشت برای اینکه انگشتر امیرالمؤمنین مثل پیراهن امیرالمؤمنین قیمتی نداشت اما بالاخره انگشتری بود آن گدا انگشتر را در آورد و رفت پیغمبر اکرم در خانه بودند همان وقت آیه بر پیغمبر نازل شد و پیغمبر اکرم خیلی خوشحال شدند. ط2

آمدند مسجد (و استفطار) کردند می دانستند می دانستند اما برای اینکه مردم بگویند گفتند که امیرالمؤمنین علی(ع) انگشتری در حال رکوع داده است به گدایی تطبیق شد آیه بر امیرالمؤمنین پیغمبر اکرم همانجا فرمودند. «من کنت مولاه فهذا علی مولا» چه خوب شد همینطور که خدا ولایت حکومت بر مردم دارد من هم از طرف خدا حکومت دارم «النبی اولا بالمؤمنین انفسهم» امیرالمؤمنین هم با دین آیه شد «علی اولا بالمؤمنین من انفسهم». خدا دارد بر بنده هایش همان سمتی که پیغمبر دارد بر امتش همان صفت را همان سمت را امیرالمؤمنین دارد بر امت اسلامی لذا چیزی که از این آیه شریفه فهمیده می‌شود اولاً این اطلاق یک «نسق» بودن ولایت علی را پهلوی ولایت رسول الله ولایت رسول الله را پهلوی ولایت خدا همه ولایتها که برای خدا هست به اذن خدا برای امیرالمؤمنین هم هست پروردگار عالم 1 ولایت تکوینی دارد. رحمان همین را امیرالمؤمنین به نام واسطه فیض دارد خدای تبارک و تعالی ولایت تشریعی دارد بر ما یعنی این فرستاده است همان را پیغمبر اکرم ترویجش می‌کند امیرالمؤمنین هم ترویجش می‌کند پروردگار عالم حکومت دارد بر ما، همان را پیغمبر اکرم دارد ائمه طاهرین من جمله امیرالمؤمنین دارد خدای تبارک و تعالی بعضی اوقات یک عنایت خاص به بندگانش دارد پیغمبر اکرم هم آن هدایت عناییه را راجع به مردم دارد ائمه طاهرین هم دارند. بر می گردد به اینکه هر چه خدا داشته است «بل اصاله» داده است به پیغمبر اکرم و پیغمبر داده است به امیرالمؤمنین و امیرالمؤمنین داده است به ائمه طاهرین و «ان نبی اولا با المؤمنین من انفسهم» همان داده شده به امیرالمؤمنین همین داده شده به دوازده امام(ع) لذا حضرت ولی عصر(عج) الآن هم ولایت تکوینی دارد واسطه فیض این علام است. هم ولایت تشریفی دارد و اینکه قانون تبیین مال ایشان است و هم ولایت عناییه دارد امام زمان به ما خیلی لطف دارد که ما باید اهمیت به این لطف امام زمان بدهیم و رابطه مان با امام زمان عالی باشد و در آخر کار حکومت دارد بر همه و ما باید این حکومت را قبول داشته باشیم این چهارمی را داده به مجتهد جامع الشرایط به نام ولایت فقیه فرموده است «و ام الحوادث الواقعه فرجعوا الی رباط احادیثنا فانهم حجتی علیکم و انا حجت الله» وقتی که من غائب هستم و در میان شما نیستم شما حاکم لازم دارید بدون حکومت که نمی‌شود آن حکومت را من می دهم به مجتهد جامع الشرایط در زمان غیبت که به او می گوییم ولایت فقیه خب این آیه شریفه خیلی بالا است انصافاً گفتم که در میان شیعه در ممیان علما بزرگان، اهل دل می گویند این آیه ولایت که راجع به امیرالمؤمنین بالاترین آیات است. رساترین آیات است. شفاف ترین آیات است این راجع به این آیه که در مورد امیرالمؤمنین علی(ع) است بعد قرآن می فرماید «و من یتول الله و رسوله و الذین امنوا فان حرب الله هم الغالبون» این آیه مربوط به شیعه است می فرماید آن کسی که این ولایت را قبول داشته باشد یعنی بداند خدا، پیغمبر، امیرالمؤمنین، ائمه طاهرین ولایت مطلقه دارد بر سر انسانها این شیعه است. به جای شیعه می فرماید این حزب الهی است. «فان حزب الله هم الغالبون» بعد هم می فرماید بدان حزب الله غالب است حالا اگر هم الآن دشمن نگذارد اگر الآن هم غالب نباشد بالاخره «فان حزب الله الغالبون» یک روزی بدست این شیعه به رهبری حضرت ولی عصر به رهبری آقایش غالب بر جهان می‌شود پرچم اسلام را روی کره زمین افراشته می‌کند. آیه قبل ولایت مربوط به ایرانی ها است اما شیعیان اشاره به ثقیفه بنی ساعده هم هست می فرماید «یا ایها الذین امن من یرتد من دینکن فسوف یأتی الله بقوم یجبهم و یحبون اذله علی المؤمنین و عزت علی الکافرین یجاهدون فی سبیل الله و لا یخافون لوم تلائم» وقتی آیه نازل شد پیغمبر اکرم دست زند روی شانه سلمان فرمودند مستاقش اینها هستند ایرانی ها آیه این است. آی مسلمان اگر ثقیفه بنی ساعده را جلو آوردید و مرتد شدید و اسلام را کنار زدید ولایت را کنار زدی بدان ولایت کنار زده نمی‌شود یک روزی یک افرادی می آیند که اینها خدا را دوست دارند خدا آنها را دوست دارد اینها صفتشان دیگرگرایی است در مقابل دیگران در مقابل شیعیان اینها تواضع دارند اما در مقابل دشمن ایستادگی دارند من الآن مثل ایرانیها که باید صفتشان این طور باشد تا امام زمان بیاید. دیگرگرا، همه با هم مهربان، همه با هم خوب اما «اشداء علی الکفار» در مقابل آمریکا، مرگ بر آمریکا در مقابل آن شدت عمل ایستادگی قرآن می فرماید که از ملامت ملامت کنندگان هم ترس ندارد حلا هر غوغاسالاری هر تبلیغی علیه از اینها هم باک ندارد و این آیه هم آیه عجیبی است که هم اشاره است به ثقیفه بنی ساعده که یک روزی در حالی که این آیه نازل شد چهار پنج سال بعدش ثقیفه بنی ساعده جلو آمده 5 سال بعد از آن اینها مرتد شدند «اتد الناس بعد رسول الله» قرآن از آیات غیبیه اش یکی همین است می فرماید که یک وقتی بیاید این مسلمانها مرتد شوند مرتد شوند یعنی چه؟ یعنی ولایت خدا رسول را قبول دارند ولایت ائمه طاهرین را قبول ندارند آن وقت نباید بترسیم یک افرادی هستند که هر سه را قبول دارند به نام شیعه. اینها ایرانی هستند و این ایرانیها هستند که هم ولایت خدا و هم ولایت پیغمبر، هم ولایت امیرالمؤمنین ائمه طاهرین را قبول دارند و اینها 3 صفت دارند، 1ـ دیگرگرا با هم مهربان 2ـ در مقابل دشمن سخت ایستاده و یکی هم غوغاسالاری ها به خرجشان نمی رود هرچه تبلیغ علیه آنها بشود اینها از میدان به در نمی روند و بالاخره اینها بدست امامزمانشان پرچم اسلام را روی کره زمین افراشته می‌کنند. لذا در روایات می خوانیم این آیه از آیات مربوط به مهدی روحی فداه است. این آیه از آیاتی است که مربوط به انتظار فرج و آمادگی شیعه برای آمدن امام زمان و این 3 آیه در سوره مائده پشت سر هم خیلی آیات بالایی است برای شیعه. آیه اولش می فرماید آن شیعه آمادگی داشته باش اگر ثقیفه بنی ساعده آمد جلو آنها مرتد شدند تو در راه باش آماده باش برای اینکه بالاخره به دست تو باید پرچم اسلام روی کره زمین افراشته بشود. آیه دوم می فرماید ولایت تو امامت تو علی و اولادش. این را اهمیت به آن بدهید و روی این ولای روی این امام شناسی، متابعت از ولایت کار کن. آیه سوم هم می فرماید شیعه حزب الله تو هستی آن حزب الهی کی بالاخره پیروز است آن حزب الهی که بالاخره غالب است تو هستی. «فان حزب الله هم الغالبون» پیغمبر اکرم روی منبر بارها این را می فرمودند. می فرمودند یا علی «انت و شیعتک هم الغالبون» آن حزب الله توی قرآن شیعیان تو. یا علی «انت و شیعتک هم الفائزون» که قرآن گاهی می گوید غالب گاهی می گوید فائز. «علی ان حزب الله هم الغالبون علی ان حزب الله هم الفائزون» مراد از این آیات پیغمبر اکرم روی منبر می فرمودند شیعه، خیلی مقام داریم ما اما حیف که قدر این مقام را نمی دانیم. حتی نمی دانیم که این آیات درباره ماست درباره اش فکر بکنیم مستاق آن واقع شویم. حتی نمی دانیم که امام چقدر منزلت دارد وضع امام چیست و اینها امام شناسی لازم، واجب، و من تقاضا دارم از همه شما روی امامت کار بکنید. من تقاضا دارم از همه شما بچه هایتان روی ولایت کار بکنند این واجب است لازم است این طور نباشد که ما ائمه طاهرین را سطحی قبول داشته باشیم، باید عمقی قبول داشته باشیم.