عنوان: جلسۀ دوم
شرح:

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمدلله ربّ العالمین والصلاة والسّلام علی خیر خلقه أشرف بریته ابوالقاسم محمّد صلی الله علیه و علی آله الطیّبین الطاهرین و عَلی جمیع الانبیاء وَالمُرسَلین سیّما بقیة الله فی الأرضین و لَعنة الله عَلی اعدائهم أجمعین

 

بحث هفتۀ گذشته مربوط به فصل پانزدهم ما دربارۀ خودشناسی و انسان شناسی بود و به قول اهل معرفت، دربارۀ معرفت نفس بود و اين فصل پانزدهم، ‌فصل فوق‌العاده مهمی است و آن مربوط به اعمال ماست. گفتار و کردار ما و افکار ما و نيات ما. آنچه از ما سرمی‌زند، آنچه از ما نشو و نما می‌کند. يا نيات ماست، يا افکار ماست، يا گفتار ما يا کردار ماست.

هفتۀ گذشته گفتم اين اعمال ما منقسم می‌شود به سه قسم.

قسم اول اينکه اعمال ما اگر خوب است، پروردگار عالم پاداش خوبی به ما عنايت می‌کند و عمده هم راجع به رابطه با خدا و رابطه با مردم است. پاداش پروردگار عالم هم مثل خودش خيلی بزرگ است. ممکن است يک ذره‌ای را پاداش بهشت عنايت کنند. پروردگار عالم چون خود بزرگ است، نگاه به اعمال ما نمی‌کند، بلکه به خود نگاه می‌کند و پاداش می‌دهد و پاداش او بهشت است. اگر اعمال ما بد باشد، کيفر دارد، کوچک باشد يا بزرگ باشد؛ و اگر اين اعمال ما زياد باشد و توبه از آن اعمال نشود، جهنّم دارد و جهنّم خدا هم مثل خدا خيلی بزرگ است. ممکن است به واسطۀ ذره‌اي، انسان جهنّمی شود و چون خدا بزرگ است، بخواهيم يا نخواهيم، «اشدّ المعاقبين» می‌شود. لذا گفتم در اوّل دعای افتتاح که در شب‌های ماه رمضان خوانده می‌شود و در آن دعا می‌خوانيم:

«أَنَّكَ‏ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ فِي مَوْضِعِ الْعَفْوِ وَ الرَّحْمَةِ وَ أَشَدُّ الْمُعَاقِبِينَ فِي مَوْضِعِ النَّكَالِ وَ النَّقِمَة»[1][1]

اگر رحمت باشد، بزرگ است و اگر نقمت باشد، بزرگ است. اين بحث هفتۀ گذشته بود.

اما بحث امشب قسم دوّم اعمال است و آن اينست که حساب پاداش و کيفر نيست، بلکه حساب خود درست کردن است. يعنی مائيم که بهشت می‌سازيم و مائيم که جهنّم می‌‌سازيم. اعمال ماست که خير دنيا به ما می‌دهد و اعمال ماست که بلاهای بزرگ در دنيا به ما می‌دهد. چه خوش گفته است که:

آنچه می‌کاری همه روزه بنوش                      

آنچه می‌بافی همه روزه بپوش

اين سخن‌های چو مار و کژدمت                                 

مار و کژدم می‌شود گيرد دمت

وقتی بهشتيان به بهشت رفتند، خطاب می‌شود: «كُلُوا وَ اشْرَبُوا هَنيئاً بِما أَسْلَفْتُمْ فِي الْأَيَّامِ الْخالِيَةِ»[2][2]اينها را خودت در دنيا ساخته‌اي. اين نعمت‌های بزرگ را که الان از آن استفاده می‌کنيد، خود در دنيا ساخته‌ايد. لذّت ببريد و بياشاميد و نوش‌جانتان، اينها برای خود شماست و خود شما بهشت را درست کرده‌ايد. همين حرف در جهنّم نيز زده می‌شود. ظاهراً آن را هم خدا می‌گويد. پروردگار عالم در قيامت با بنده‌هايش حرف می‌زند. گاهی حرف‌های خوب و گاهی حرف‌های خيلی تهديدآميز. لذا پروردگار عالم به بهشتيان می‌فرمايد: «كُلُوا وَ اشْرَبُوا هَنيئاً بِما أَسْلَفْتُمْ فِي الْأَيَّامِ الْخالِيَةِ» و به جهنّميان می‌فرمايد: «ذلِكَ بِما قَدَّمَتْ أَيْديكُمْ»[3][3]

اگر آتش جهنّم است، اين آتش جهنّم را کسی برای شما نساخته، بلکه خودتان برافروخته‌ايد. در دنيايتان کاری کرديد که آتش جهنّم در آخرت شده است: «ذلِكَ بِما قَدَّمَتْ أَيْديكُمْ».

اگر آتش جهنّم هست، ما با اعمالمان می‌سازيم. اعمال در دنيای ما آتش جهنّم در آخرت ماست. اعمال خوب ما در دنيا، بهشت در آخرت ماست و نظير اين دو آيه‌ای که خواندم در قرآن زياد است. شايد بيش از صد آيه در قرآن راجع به اين مطلب هست که اعمال ما در آخرت، ‌بهشت ماست يا جهنّم ما در آخرت، اعمال دنيای ماست. اگر اعمال ما جداً اعمال خوبی باشد، بهشت است و اگر اعمال بدی باشد، جهنّم است. خدا می‌گويد: «كُلُوا وَ اشْرَبُوا هَنيئاً بِما أَسْلَفْتُمْ»، شايد معنايش اينست که منّت سرتان نمی‌گذارم و خودتان اين بهشت را درست کرده‌ايد.

آن آيۀ شريفه که می‌فرمايد: «ذلِكَ بِما قَدَّمَتْ أَيْديكُمْ»، شايد اين اشاره را داشته باشد که از من گله نداشته باشيد و خودتان آتش جهنّم را درست کرده‌ايد.

راجع به بلاهای دنيا نيز خيلی آيه داريم که اين بلاهايی که برای ما هست، خودمان برای خودمان درست می‌کنيم: «وَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً قَرْيَةً كانَتْ آمِنَةً مُطْمَئِنَّةً يَأْتيها رِزْقُها رَغَداً مِنْ كُلِّ مَكانٍ فَكَفَرَتْ بِأَنْعُمِ اللَّهِ فَأَذاقَهَا اللَّهُ لِباسَ الْجُوعِ وَ الْخَوْفِ بِما كانُوا يَصْنَعُونَ»[4][4]

می‌فرمايد: يا رسول الله! ‌برای مردم مثال بزن که دهی آباد بود. هم امنيّت داشتند و هم نعمت فراوان بود. خوش و خرّم بودند. هم در امان بودند و امنيّت داشتند و هم صددرصد در رفاه بودند؛ اما قدر نعمت‌ها را نشناختند و امنيّت مبدّل به ناامني شد و آن نعمت‌ها هم مبدّل به گراني‌ها و بلاهای بزرگ شد. بعد قرآن می‌فرمايد: اينها را ما نکرديم، بلکه خودتان نعمت‌ها را به نقمت مبدّل کرديد و خودتان نعمت‌ها را به بلا بدل کرديد. امنيّت را ناامن کرديد و از نعمت‌ها و رفاه نيز خود را به فلاکت انداختيد و دنيای مشکلی برای شما شد. کمبودها و گراني‌ها و بالاخره بدبختي‌ها را به قول شعری که خواندم آنچه الان داريد خود بافته‌ايد و آنچه الان داريد خود کاشته‌ايد:

آنچه می‌کاری همه روزه بنوش                      

آنچه می‌بافی همه روزه بپوش

اين سخن‌های چو مار و کژدمت                     

مار و کژدم می‌شود گيرد دمت

بايد خيرخواه ديگران باشيد و بايد زبانتان برای ديگران به جز خير چيزی نخواهد. بايد صداقت داشته باشيد و بايد وفا داشته باشيد و بالاخره: «تَعاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَ التَّقْوى‏»[5][5]

کمک و خيرخواهی برای همه بخواهيد. در وقتی چنين کرديد، اينها مبدّل می‌شود به: «آمِنَةً مُطْمَئِنَّةً» و الاّ اگر درنده‌خويی داشتید و غيبت‌ها و تهمت‌ها و شايعه‌ها و پرخاشگري‌ها و آبروی ديگران ريختن داشته باشيد، آنچه کاشته‌ايد برداشت می‌کنيد. اين مار و کژدم‌ها در اين دنيا بلاها می‌شود و در آخرت آتش جهنّم می‌شود. لذا اگر از شما بپرسند از نظر قرآن آتش جهنّم چيست؟ بايد بگوييد اعمال ما آتش جهنّم ماست. اگر به شما بگويند نعمت‌های بهشت از کجا پيدا می‌شود، بايد بگوييد از نظر قرآن، اعمال ماست. اعمال ما بهشت ماست و اعمال ما جهنّم ماست. در دنيا همين است و در آخرت نيز همين است: «يَوْمَ تَجِدُ كُلُّ نَفْسٍ ما عَمِلَتْ مِنْ خَيْرٍ مُحْضَراً وَ ما عَمِلَتْ مِنْ سُوءٍ تَوَدُّ لَوْ أَنَّ بَيْنَها وَ بَيْنَهُ أَمَداً بَعيداً وَ يُحَذِّرُكُمُ اللَّهُ نَفْسَهُ وَ اللَّهُ رَؤُفٌ بِالْعِبادِ»[6][6]

می‌فرمايد در روز قيامت هرچه کردي، آنجا حاضر و ناظر است. مار و مور و عقرب و آتش جهنّم در آنجا حاضر است. اگر خوب است، بهشت و اگر بد است، جهنّم است و بعد قرآن می‌فرمايد اگر خوب است،‌ شاد است و اگر بد است، از دو سه جهت بد است. يکی اينکه مورد رحمت خدا واقع نشده است. دوم سرزنش‌ها و رسوايی‌ها دارد و اعمال بدش به رسوايی عجيبی مبدّل شده است. قرآن در اينجا اين رسوايی را متذّکر می‌شود: «وَ ما عَمِلَتْ مِنْ سُوءٍ تَوَدُّ لَوْ أَنَّ بَيْنَها وَ بَيْنَهُ أَمَداً بَعيداً»[7][7]

می‌گويد ای کاش بين من و اعمال من خيلی فاصله بود و لاأقل رسوايی اين اعمال را نمی‌ديدم. يعنی به صورت‌های بد و گزنده است و قرآن می‌فرمايد که اين می‌گويد ای کاش اين رسوايی را نداشتم. بعد قرآن يک جمله دارد و می‌فرمايد: «وَ يُحَذِّرُكُمُ اللَّهُ نَفْسَهُ وَ اللَّهُ رَؤُفٌ بِالْعِبادِ»[8][8]

ای بنده! خدا رئوف و مهربان است و تو را می‌ترساند، پس بترس. می‌گويد مواظب باش يک دفعه روز قيامت رسوايی اعمال نداشته باشد.

خيلی از بزرگان می‌فرمايند: اين نامۀ عمل به همين معناست. اينکه نامۀ عمل به دست راست می‌دهند، يعنی اعمال خوب و درخشنده دارد و اين اعمال درخشنده سرفرازی در روز قيامت است.

«وَ أَصْحابُ الْمَشْئَمَةِ»[9][9] که قرآن می‌گويد: چقدر شومند، يک شومی همين است که اعمال بدی دارند و اين اعمال نمايان است و در ميان مردم رسوا هستند و به قول قرآن می‌گويد: چه کنم از اين رسوايي! بنابراين آتش جهنّم يعنی اعمال ما و بهشت يعنی اعمال ما. در دنيا همين است و در آخرتمان نيز همين است و ذرّه‌ای کم و زياد ندارد.

در سورۀ زلزال که سورۀ عجيبی است، می‌فرمايد: «فَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ خَيْراً يَرَهُ»[10][10]

هرکس به اندازۀ ذرّه‌ای خوبی کند، نه تنها جزا می‌بيند، بلکه خودش را می‌بيند. به قول حضرت امام«رضوان‌الله‌تعالی‌عليه»، ‌اين جملۀ يَرَهُ، يعنی خودش را می‌بيند.

«وَ مَنْ يَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ شَرًّا يَرَهُ»[11][11] اگر به اندازۀ ذرّه‌ای بدی کند، در روز قيامت حاضر است و اگر ذرّه‌ای خوبی کند در روز قيامت حاضر است. نامۀ عمل از اعمال ما تشکيل می‌شود و اگر خوب است، شاديم و اگر بد است، ناراحت کننده است و بالاخره اگر بهشت است، اعمال ماست و اگر جهنّم است،‌ اعمال ماست و اين بحث تجسّم عمل در پيش اهل معرفت خيلی حرف دارد. در اين باره کتاب‌های زيادی نوشته شده است. در اين باره خواب‌ها از اهل دل‌ها خيلی ديده شده است. احتمالش هم بس است که ما تنبّه پيدا کنيم. حتّی اگر يک‌درصد احتمال باشد که اين بحث امشب ما درست است، بايد آن يک‌درصد احتمال ما را بهشتی کند و به جهنّم نرويم؛ لذا من از همه و مخصوصاً جوان‌ها تقاضا دارم که در شبانه‌روز يک مرتبه يا دو مرتبه به فکر معاد باشيد. قرآن هزار و چهارصد آيه راجع به معاد دارد. هيچ چيزی در قرآن نداريم، به اندازۀ تذکّر معاد. و از اين بیش از شش هزار آيه در قرآن، ‌هزار و چهارصد تا مربوط به معاد و خصوصيّات معاد است. نمی‌توانيد در قرآن يک صفحه پيدا کنيد که در آن صفحه، یادی از معاد آورده نشده باشد. البته پروردگار عالم اين را مراعات کرده که هرکجا اسم بهشت را می‌آورد، بلافاصله اسم جهنّم و هرکجا اسم جهنّم را می‌آورد، بلافاصله اسم بهشت را می‌آورد، که اين هم به ما می‌فهماند اگر بهشت می‌خواهيم خود ما و اگر جهنّم می‌خواهيم دست خود ماست. مائيم که می‌توانيم بهشتی شويم و اعمال ما مبدّل به بهشت شود. همان وقتی که در عالم برزخ هستیم، تا خدا خدايی می‌کند، اين بهشت برزخی را داشته باشيم. اگر اعمال بد باشد و قابل شفاعت نباشد و بدون توبه برود و اين اعمال را نکشد،‌ آنگاه تا خدا خدايی می‌کند، جهنّم می‌شود. مگر اينکه شفاعتی شامل حال ما شود که شيعه معمولاً بعد از آنکه پاک شد و آتش جهنّم او را پاک کرد، يعنی اعمالی که فرستاده است، تمام و نابود شد، به واسطۀ شفاعت اهل‌بيت«سلام‌الله‌علیهم» به بهشت می‌رود و الاّ اعمالش دست و پاپيچش است و اعمالش ملازم با اوست. اگر خوب است، بهشت و اگر بد است، جهنّم. 

اين بحث ناقص است و بايد بيش از اينها درباره‌اش صحبت کنم، اما بدانيد در قرآن جدّی است. بدانيد بيش از صد آيه در قرآن در اين باره صحبت کرده است. اين جملۀ «بِمَا کَانُوا يَعْمَلُونَ»[12][12]، «بِمَا کَانُوا يَصْنَعُونَ»[13][13] و مانند آن در قرآن فراوان است. نمی‌گويد اين جهنّمی که خدا درست کرده مال تو و اين بهشتی که خدا درست کرده مال تو؛ می‌فرمايد بهشت تو دست خود توست و جهنّم تو دست خود توست. نمازها و کمک به بينوايان برای تو بهشت می‌سازد و توجّه داشته باشید برای خود بهشت تهيه کنيد. اين گناهان تو، حق‌الله‌ها و حق‌النّاس‌ها وقتی روی هم انباشته شد، جهنّم تو می‌شود. پس اين را به واسطۀ توبه در دنيا نابود کنید. گناه هرچه بزرگ و هرچه فراوان باشد، توبه آن گناه را نابود می‌کند؛ لذا نمی‌شود کسی بگويد خدا مرا نمی‌آمرزد. گناه هرچه بزرگ و فراوان و اعمال هرچه انباشته روی هم باشد، اگر جداً توبه و تدارک کند، خدا می‌آمرزد و امّا اگر توبه نکند، اين جهنّم هست. از همان وقتی که وارد قبر شد، هست: «الْقَبْرَ رَوْضَةٌ مِنْ رِيَاضِ الْجَنَّةِ أَوْ حُفْرَةٌ مِنْ‏ حُفَرِ النِّيرَانِ»[14][14]

پيغمبر اکرم«صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم» می‌فرمایند: قبر يا گودالی از گودال‌های جهنّم يا باغی از باغ‌های بهشت است. آن باغ را خود ساخته است و وارد آن می‌شود و حورالعين از او استقبال می‌کنند. آن جهنّم را هم خود ساخته است و مار و عقرب از او استقبال می‌کنند. اما در دنیا قابل جبران است و شايد بيش از صد آيه در قرآن می‌فرمايد توبه، توبه، توبه. تأکيدی که در توبه داريم در هيچ چيزی در قرآن نداريم. توبه هم خيلی آسان است و به راستی اگر خجالت‌زده شود از خدا از اعمال زشتش و اگر جداً از گذشته‌اش پشيمان شود، يک دانه اشک و يک خدا گفتن تمام اعمال بد را نابود می‌کند. اصلاً آب می‌کند و نابود می‌کند و هرچه اعمال متراکم روی هم باشد، توبه، آن اعمال را نابود می‌کند. لذا قرآن مرتّب اصرار به توبه دارد و می‌گويد توبه کنید و الاّ‌ پشيمان می‌شويد. در دنيا گره‌ها در اثر همين اعمال بد است و اگر در دنیا نفهمید، در روز قيامت می‌بينید که اعمال بد شما به صورت فوق‌العاده ناراحت‌کننده و به‌صورت دود و هُرم جهنّم است و چاره‌ای به جز رفتن به جهنّم نيست، مگر شفاعت اهل‌بيت«سلام‌الله‌علیهم» باشد و شفاعت اهل‌بيت«سلام‌الله‌علیهم» هم تناسب می‌خواهد.

 



[1][1]. مصباح المتهجّد، ج 2، ص 578.

[2][2]. الحاقه، 24: «بخوريد و بنوشيد، گواراتان باد، به [پاداش‏] آنچه در روزهاى گذشته انجام داديد.»

[3][3]. آل‌عمران، 182: «اين [عقوبت‏] به خاطر كار و كردار پيشين شماست.»

[4][4]. النحل، 112: «و خدا شهرى را مثل زده است كه امن و امان بود [و] روزيش از هر سو فراوان مى‏رسيد، پس [ساكنانش‏] نعمت‌هاى خدا را ناسپاسى كردند، و خدا هم به سزاى آنچه انجام مى‏دادند، طعم گرسنگى و هراس را به [مردم‏] آن چشانيد.»

[5][5]. المائده، 2: «در نيكوكارى و پرهيزگارى با يكديگر همكارى كنيد.»

[6][6]. آل‌عمران، 30: «روزى كه هر كسى آنچه كار نيك به جاى آورده و آنچه بدى مرتكب شده، حاضر شده مى‏يابد؛ و آرزو مى‏كند: كاش ميان او و آن [كارهاى بد] فاصله‏اى دور بود. و خداوند، شما را از [كيفر] خود مى‏ترساند، و [در عين حال‏] خدا به بندگان [خود] مهربان است.»

[7][7]. آل‌عمران، 30: «و آنچه بدى مرتكب شده، حاضر شده مى‏يابد؛ و آرزو مى‏كند: كاش ميان او و آن [كارهاى بد] فاصله‏اى دور بود..»

[8][8]. آل‌عمران، 30: «و خداوند، شما را از [كيفر] خود مى‏ترساند، و [در عين حال‏] خدا به بندگان [خود] مهربان است.»  

[9][9]. الواقعه، 9: «و ياران چپ‏»

[10][10]. الزلزلة، 7: «پس هر كه هموزن ذرّه‏اى نيكى كند [نتيجه‏] آن را خواهد ديد.»

[11][11]. الزلزلة، 8: «و هر كه هموزن ذرّه‏اى بدى كند [نتيجه‏] آن را خواهد ديد.»

[12][12]. الانعام، 108.

[13][13]. المائده، 114.

[14][14]. ارشاد القلوب، ج 1، ص 75.