عنوان: شاهدان قیامت - جلسۀ اول
شرح:

بسم الله الرّحمن الرّحیم

الحمدلله ربّ العالمین والصلاة والسّلام علی خیر خلقه أشرف بریته ابوالقاسم محمّد صلی الله علیه و علی آله الطیّبین الطاهرین و عَلی جمیع الانبیاء وَالمُرسَلین سیّما بقیة الله فی الأرضین و لَعنة الله عَلی اعدائهم أجمعین.

 

در ماه مبارک رمضان راجع به فصل بيستم از معرفت نفس صحبت کردم و فصل بيستم راجع به معاد بود. شش فصل از اين معاد را گفتگو کرديم و امشب راجع به فصل هفتم راجع به معاد صحبت می‌کنيم.

اين فصل، فصل مهمی است. از نظر نيروی کنترل‌کننده، فوق‌العاده مهم است و اگر احتمالش هم مورد توجّه ما باشد، آنگاه گناه در زندگی ما نيست و حتماً متّقی می‌شويم. حتماً اهميّت به همۀ واجبات و اهميّت به مستحبّات به اندازه‌ای که بتوانيم و مخصوصاً اجتناب از گناه پيدا می‌کنيم،‌ چه رسد به اينکه مظنّه يا يقين پيدا کنيم. اگر علم‌اليقين باشد نيروی کنترل‌کننده است و اگر عين‌اليقين باشد انسان را به سرحدّ عصمت می‌رساند واگر حقّ‌اليقين باشد، انسان می‌رسد به جايی که محال است گناه کند.

بحث اينست که از نظر قرآن ما هفت‌هشت دسته داريم که اينها در روز قيامت شاهد بر اعمال ما هستند. روی اعمال خوب و بد ما شهادت می‌دهند و يکی از آنها بس است که ما توجّه داشته باشيم که چه می‌کنيم.

قرآن در آيات فراوانی می‌فرمايد اوّل شاهد خداست. قرآن می‌فرمايد:

«وَ قُلِ اعْمَلُوا فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَکُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ سَتُرَدُّونَ إِلَى عَالِمِ الْغَيْبِ وَ الشَّهَادَةِ فَيُنَبِّئُکُمْ بِمَا کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ»[1][1]

هرچه می‌خواهی بکن، امّا توجّه داشته باش که خدا شاهد است، چه در خلوت و چه در جلوت؛ امّا فقط شاهد نيست، بلکه در روز قيامت به عمل ما شهادت می‌دهد. اگر خوب است، شهادت می‌دهد و اگر بد است، باز شهادت می‌دهد. اين يک شاهد که در قرآن فراوان ديده می‌شود. شاهد دوّم از نظر قرآن، پيغمبر و اهل‌بيت«سلام‌الله‌عليهم» هستند. از قرآن فهميده می‌شود ما در محضر مقدّس اهل‌بيت هستيم و اعمال ما را چه خوب و چه بد می‌بينند، اما فقط ديدن نيست، بلکه در روز قيامت شهادت می‌دهند. در روز قيامت پيغمبر به اعمال ما شهادت می‌دهند و اگر خوب است افتخار برای ماست و اگر بد باشد، سر به زيری برای پيغمبر و برای ماست. همين آيه که خواندم دلالتش خوب است و معنای آن در قرآن تکرار شده است:

«وَ قُلِ اعْمَلُوا فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَکُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ سَتُرَدُّونَ إِلَى عَالِمِ الْغَيْبِ وَ الشَّهَادَةِ فَيُنَبِّئُکُمْ بِمَا کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ»

ای انسان هرچه می‌خواهی بکن، امّا توجّه به اين مطلب داشته باش که خدا شاهد است و پيغمبر و ائمّۀ طاهرين هم شاهدند اما فقط شاهد نيستند، بلکه در روز قيامت شهادت می‌دهند.

«ويل لمن شفعاؤه خصماؤه»[2][2]

وای به کسی که در روز قيامت، شفيع او دشمن او باشد، به معنای اينکه عليه او شهادت دهد؛ مثلاً‌ بگويد اين دزد است يا گناه پس از گناه ديگری دارد و بالاخره پيغمبر«صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم» و يکی از ائمّۀ طاهرين مثل حضرت زهرا«سلام‌الله‌عليها» شهادت دهند و حضرت زهرا«سلام‌الله‌عليها» با اينکه نفس رحمت و نفس کوثر است، اما مثلاً عليه زن‌های بدحجاب وبی‌حجاب شهادت می‌دهند و وای به خانمی که حضرت زهرا«سلام‌الله‌عليها» عليه او شفاعت دهد. پس اوّل خدا و بعد هم اهل‌بيت«سلام‌الله‌عليهم» شهادت می‌دهند.

قسم سوم از شهدا، ملائکه هستند. ملائکه چند قسمند. يک قسمت از ملائکه که اصلاً برای همين کار خلق شدند. قرآن اسمش را «رَقيبٌ عَتِيد» گذاشته است:

«مَا يَلْفِظُ مِنْ قَوْلٍ إِلاَّ لَدَيْهِ رَقِيبٌ عَتِيدٌ»[3][3]

هيچ نمی‌گوييد و هيچ نمی‌کنيد الاّ‌ اينکه رقيبٌ عتيد نويسنده هستند و در روز قيامت نامه عمل را می‌آورند و روی نامۀ عمل شهادت می‌دهند و ذرّه‌ای کم و زياد نيست، بلکه هرچه هست، ضبط است. به قول خدا ضبط صوت رقيبٌ عتيد باز می‌شود و می‌گويد. اگر آدم عالی و خيرخواه باشد،‌ مرتّب خوشحال و سرفراز می‌شود و داد می‌زند و می‌گويد:

«هَاؤُمُ اقْرَءُوا کِتَابِيَهْ»[4][4]

بياييد و ببينيد که چه خبرهاست و امّا اگر اعمال بد باشد، ضبط صوت باز می‌شود و رسوايي‌ها جلو می‌آيد و اين سر به زير  می‌شود که ای کاش زنده نشده بودم و ای کاش مرده بودم و ای کاش اصلاً‌ به دنيا نيامده بودم که الان اين رسوايی را داشته باشم، امّا فايده ندارد. به قول قرآن قبل از رسوايی بايد در اين دنيا فکری کرد. اين رقيبٌ عتيد فقط لفظ نيست، مثلاً فيلمی می‌بيند و اين ضبط می‌شود. مثل الان که هم گفتار و هم کردار را ضبط می‌کند، ضبط صوت الهی نيز همينطور است و باز می‌شود. مثلاً‌ فيلمی ديده و آنرا می‌نماياند يا العياذبالله کارهای ناشايسته کرده و اينها را می‌نماياند.

دستۀ ديگری از ملائکه هستند که همه و مخصوصاً جوان‌ها بايد به آن توجه داشته باشند و راجع به خدا بی‌وفا نباشند. خيلی بد است که انسان راجع به خدا بی‌وفا باشد،‌ و آن اينست که از نظر قرآن ملائکه‌ای حافظ ما هستند و فرق نمی‌کند آدم خوب باشيم يا بد باشيم. اگر فاسق و فاجر هم باشد يک دسته ملائکه حافظ او هستند و او را از بلاها حفظ می‌کنند. علاوه بر قرآن، در روايات آمده اگر اين ملائکه نباشند،‌ بلاها و نکبت‌ها و تصادف‌ها او را نابود می‌کنند. بلاهای زمينی و آسمانی فراوان است و بالاخره مثل اينکه آب محيط بر ماست، بلا نيز محيط بر ماست و ملائکه از طرف پروردگار عالم حافظ ما هستند:

«لَهُ مُعَقِّبَاتٌ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ يَحْفَظُونَهُ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ»[5][5]

يک دسته از ملائکه که اطراف تو را گرفته‌اند و همۀ آنها محافظ تو هستند، به امر خدای مهربان. لذا ما يک محافظ نداريم، بلکه محافظ‌ها داريم. مثلاً ما خوابيم و او محافظ ماست. ما استراحت می‌کنيم و او محافظ ماست و ما کار می‌کنيم و او محافظ ماست و بالاخره کارش حفاظت از ماست. اينها حاضر و ناظر بر اعمال ما هستند.

در دعای کميل آمده که اينها بر دل ما تسلّط ندارند، اما ظواهر ما يعنی گفتار و کردار ما را می‌بينند و درک می‌کنند و در روز قيامت اگر خوب است شهادت می‌دهند و اگر بد است، باز شهادت می‌دهند. اينها خيلی هستند. روايتی هم داريم که دلالت می‌کند بر مهربانی خدا و اينکه اين رقيبٌ عتيدی که امروز محافظ ما بودند، اول اذان صبح می‌روند و دو محافظ ديگر می‌آيند و آن دو برنمی‌گردند. برای اينکه ممکن است اين آدم گنهکاری باشد و تکرار گناه در پيش ملائکه نشود. لذا اين رقيب و عتيد در مدت عمر چند ميليون می‌شوند.

«لَهُ مُعَقِّبَاتٌ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ يَحْفَظُونَهُ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ»؛ چندين ميليارد اطراف ما و شاهد بر اعمال ما می‌شوند. اگر ما آدم حسابی باشيم خيلی افتخار می‌کنيم و می‌گوييم الحمدلله محافظ‌های ما محافظ‌های خوبی بودند و در دنيا ما را حفظ کردند و در آخرت نيز الان شهادت می‌دهند. «هَاؤُمُ اقْرَءُوا کِتَابِيَهْ»، به ديگران می‌گويد بياييد و ببينيد که اينها چقدر عالی شهادت می‌دهند. گفتم احتمالش هم نيروی کنترل‌کننده است.

اگر يکی از شما احتمال دهد که يک‌درصد کنترل هستيد و شنودی در اطاق است، حال يک درصد احتمالش است و اگر بفهمند خيلی بالا باشد شما را زندانی می‌کنند، اما شما از همين يک درصد، کنترل هستيد.

به قول حضرت امام همه جا محضر خداست و ما در محضر خدائيم، ادب حضور را مراعات کنيد. بياييد مقداری ذوق تشيع را به کار بزنيد. همه جا محضر مقدّس امام زمان است و ما در محضر مقدّس امام زمان هستيم، پس دل امام زمان را آزرده خاطر نکنيم و دل امام زمان را شاد کنيم.

اهل دلی می‌گفت شب نيمه‌شعبانی قبل از اذان صبح خواب امام زمان را ديدم و ديدم که آقا خيلی محزون است و صورتش هم سياه است. گفتم چرا صورتتان اينطور است؟ گفتند من امشب آمدم به جشن‌ها سری بزنم و دعايشان کنم و از جشن‌ها خوشحال شوم، اما با اين اختلاط بين زن و مرد و اين خنده‌ها و کارهای زشتشان به اندازه‌ای سيلی به صورت من زدند که فرار کردم!

در قرآن هم آمده: «وَ قُلِ اعْمَلُوا فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَکُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ» ما بايد رضايت امام زمان را به دست بياوريم و بالاترين رضايت امام زمان اينست که گناه در زندگی ما نباشد. وقتی خدا از ما راضی باشد:

«رَضِيَ‏ اللَّهُ‏ عَنْهُمْ‏ وَ رَضُوا عَنْهُ‏»[6][6]

و اگر گناه در زندگی ما باشد، امام زمان از ما دلخور است. اگر نفرين هم نکند، اما بالاخره از ما نگران است. اميدوارم ان‌شاء‌الله روز قيامت مادرش حضرت زهرا«سلام‌الله‌عليها» به امام زمان بگويد شهادت ندهد. ما چنين اميدهايی داريم و اگر اميدهای بيخود باشد اما بالاخره ان‌شاء‌الله اين اميدهای ذوقی و تشيعی کار کند. ان‌شاء‌الله اينطور باشد که حضرت زهرا به فرزندش مهدی بگويد شهادت عليه اينها نده. لطفی از طرف حضرت زهرا و لطفی از طرف خدا باشد:

«وَ لَسَوْفَ يُعْطِيکَ رَبُّکَ فَتَرْضَى»[7][7]

آيۀ شريفه می‌فرمايد يارسول الله! من در روز قيامت تو را راضی می‌کنم. اين آيه اميدوارکننده است و حتّی بسياری از بزرگان گفتند اميدوارکننده‌تر از همۀ آيات،‌ آيۀ «وَ لَسَوْفَ يُعْطِيکَ رَبُّکَ فَتَرْضَى» است. لذا استاد بزرگوار ما علامه طباطبايی«رضوان‌الله‌تعالی‌عليه» می‌فرمايند گمان نکنم آقا پيغمبر اکرم«صلّی‌الله‌علیه‌واله‌وسلّم» راضی باشند به بهشت بروند، امّا امّتش در جهنّم باشند.

حال از همۀ اينها گذشتيم اما به قول آن آقا، حيا کجا رفت! به عنوان مثال زن و مردی سر تا پا شهوت باشند اما دختر پنج شش ساله  يا پسر هفت‌هشت ساله در اطاق است، اين زن و مرد از اين دختر و پسر حيا می‌کنند و گناه نمی‌کنند. ما بيش از اينها به آقا امام زمان علاقه داريم، امّا علی کل حال بدانيد اين شاهدها از نظر قرآن هستند و ما بايد توجّه به اين شاهدها داشته باشيم. شاهدهای دیگری هم در قرآن هست و اگر خدا بخواهد، بماند برای هفتۀ آينده.

 



[1][1]. التوبة، 105: «و بگو: [هر كارى مى‏خواهيد] بكنيد، كه به زودى خدا و پيامبر او و مؤمنان در كردار شما خواهند نگريست، و به زودى به سوى داناى نهان و آشكار بازگردانيده مى‏شويد؛ پس شما را به آنچه انجام مى‏داديد آگاه خواهد كرد.»

[2][2]. مناقب آل ابي طالب، ج 3، ص 328؛ ينابيع المودّه، ج 3، ص 46.

[3][3]. ق‏، 18: «[آدمى‏] هيچ سخنى را به لفظ درنمى‏آورد مگر اينكه مراقبى آماده نزد او [آن را ضبط مى‏كند].»

[4][4]. الحاقة، 19: «بياييد و كتابم را بخوانيد.»

[5][5]. الرعد، 11: «براى او فرشتگانى است كه پى در پى او را به فرمان خدا از پيش رو و از پشت سرش پاسدارى مى‏كنند.»

[6][6]. التوبه، 100: «خدا از ايشان خشنود و آنان [نيز] از او خشنودند.»

[7][7]. الضحى‏، 5: «و بزودى پروردگارت تو را عطا خواهد داد، تا خرسند گردى.»