شرح فضیلتها و رذیلتهای اخلاقی
رذیلت چهاردهم: عُجْب
یکی دیگر از صفات رذیله، که از خطرناکترینِ آن صفات بهشمار میرود، عُجب است. این رذیلۀ شوم، باعث میشود که آدمی شیفتۀ خویشتن یا در بیشتر موارد، شیفتۀ اعمال خود شده، نتواند معایب خود و معایب کردارش را ببیند.
عجب و تکبّر، دو بیماری روحی شبیه به همدیگرند، با این تفاوت که تکبّر، خودبزرگبینی و عجب، خود شیفتگی است. قرآنکریم، این دو ملکۀ ناشایست را یکسان یاد کرده است:
>إِنَّ اللَّهَ لا يُحِبُّ مَنْ كانَ مُخْتالاً فَخُوراً<[1]
افراد خودشیفته، اعمال خود را در نهایت نیكی میپندارند و همواره از دیگران توقّع احترام و بزرگداشت دارند. همچنین اگر عبادتی بهجا آورند، شیفتۀ آن میشوند و خودشان را محبوبترین و متقیترینِ بندگان خدا محسوب کرده، رفتار دیگران و حتی عبادت سایرین را پوچ و بیارزش تلقی میکنند.
عُجب، مفاسد و پیامدهای ناگواری دارد؛ برخی از صفات رذیله، نظیر حسد، بخل، غرور و حبّ مقام، در اثر عجب در وجود انسان ریشه میدواند. چنانکه بسیاری از گناهان مانند تهمت، غیبت و تمسخر، از صفت رذیلۀ عجب سرچشمه میگیرد.
این ملکۀ ناپسند، تبعات زیانبارتر و ناگوارتری نیز دارد که در کلام مطهّر ثامنالائمه، حضرت علیّبن موسیالرضا%، با عنوان درجات عجب از آن یاد شده است. آن حضرت میفرمایند:
«العُجبُ درجاتٌ، منها أن يزَينَ للعَبد سُوء عَملِه فيراهُ حَسَنا، فيعجِبه و يحسَبُ أنَّه يحسنُ صنعا، و منها أن يؤمنَ العبدُ برَبِّه فيمُنُّ علي اللّهِ ـ عزَّ وجلَّ! ـ و للّهِ عليهِ فيهِ المَنُّ»[2]
این روایت شریف، به سه آیه از آیات قرآن كریم اشاره دارد. بر این اساس، در اثر عجب، اولاً اعمال ناشایست بنده، در نظرش تزیین یافته، شیفتۀ آن میشود: >أَ فَمَنْ زُيِّنَ لَهُ سُوءُ عَمَلِهِ فَرَآهُ حَسَناً<[3]؛ ثانیاً مرتکب رفتار ناپسند میشود و گمان میبرد كه در حال نیکوکاری است: >قُلْ هَلْ نُنَبِّئُكُمْ بِالْأَخْسَرينَ أَعْمالاً، الَّذينَ ضَلَّ سَعْيُهُمْ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَ هُمْ يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ يُحْسِنُونَ صُنْعاً<[4]؛ ثالثاً برای ایمانش و برای هدایتی که شامل حال او شده، بر خداوند منّت مینهد: >يَمُنُّونَ عَلَيْكَ أَنْ أَسْلَمُوا قُلْ لا تَمُنُّوا عَلَيَّ إِسْلامَكُمْ بَلِ اللَّهُ يَمُنُّ عَلَيْكُمْ أَنْ هَداكُمْ لِلْإيمانِ إِنْ كُنْتُمْ صادِقينَ<[5]
خلاصه آنكه عُجب و خودشیفتگی، جز حماقت و نادانی نیست و از تخیّلها و توهّمهای بیپایه نشأت میگیرد.
راهکارهای رفع یا سرکوب این رذیلۀ خطرناک، همان راهکارهای مبارزه با رذیلۀ تکبّر است که در صورت توجه و عمل به آن راهکارها و نیز با استمداد از لطف و مرحمت خدای متعال، پیروزی در صحنۀ مبارزه، حتمی خواهد بود.
. النساء، 36: «كه خدا كسی را كه متكبّر و فخرفروش است دوست نمیدارد.»
. فاطر، 8: «آیا آن كس كه زشتی كردارش برای او آراسته شده و آن را زیبا میبیند [مانند مؤمن نیكوكار است]؟»
. الكهف، 103و104: «بگو: آیا شما را از زیانكارترین مردم آگاه گردانم؟ [آنان] كسانیاند كه كوشششان در زندگی دنیا به هدر رفته و خود میپندارند كه كار خوب انجام میدهند.»
. الحجرات، 17: «از اینكه اسلام آوردهاند بر تو منّت مینهند؛ بگو: «بر من از اسلامآوردنتان منّت مگذارید، بلكه [این] خداست كه با هدایتكردن شما به ایمان، بر شما منّت میگذارد، اگر راستگو باشید.»