شکّ، ظنّ و یقین وسواسی تا چه حد معتبر است؟ آیا در صورت یقین به متعارف بودن آن، باز هم بیاعتبار است؟
شکّ و ظنّ وسواسي اعتبار ندارد و چون يقين او هم تخيّلي بيش نيست، اعتبار ندارد و بايد به شکّ و ظنّ و يقين خود اعتنا نکند.
موضوعات مرتبط
با عنايت به اينکه حضرتعالي، درخصوص موضوع وسواس، نظريات ارزندهاي داريد و راهکارهايي که دربارۀ نحوۀ درمان اين بيماري ارائه فرمودهايد درخور توجّه مبتلايان به وسواس و نیز پزشکان و روانشناسان معالج افراد وسواسي واقع شده است، اگر ممکن است بهصورت فهرستوار راهکارهاي مقابلۀ شخص مبتلا به وسواس با اين معضل را بفرماييد.
وسواسي لازم است هر چيزي که او را اذيّت میکند راجع به آن بيتفاوت باشد، صددرصد و بهطور مدام، که قطعاً اگر چنين کرد، طولي نميکشد که خوب میشود؛ ولي وقتي خوب شد باز هم بايد بيتفاوت باشد تا ريشۀ آن از عمق جانش کنده شود. همچنین لازم است نسبت به توجيهات شيطاني نيز بيتفاوت باشد؛ زيرا توجيهات از موانعي است که بايد رفع شود. لازم است يک الگو نيز داشته باشد؛ مثلاً صددرصد تابع همسر خود باشد. از نماز اوّل وقت و از ذکري نظير «لا حول و لا قوة الا بالله» هم باید کمک بگيرد. آنچه گفتم از قرآن کريم و روايات اهلبيت( بهخوبي استفاده میشود و افراد مبتلا به وسواس باید به آن عمل کنند تا خوب شوند.
بنده موقع دعا خواندن خیلی ریا می کنم. یعنی در درونم دوست دارم عباداتم دیده شود. به همین علت سعی می کنم در جای خلوت دعا و ذکر بگویم تا ریا نشود. ولی اگر داخل اتاقی باشم و کمی پرده اتاق باز باشد، احتمال ریا می دهم و سعی می کنم حتماً بروم و پرده را درست کنم یا مثلاً موقع دعا و تعقیبات خواندن در جمع مجبورم دستم را جلوی دهانم بگیرم و خیلی آرام دعا بخوانم تا کسی متوجه نشود و بیشتر به این فکر می کنم که ریا نشود تا به خود عبادات. فکرمی کنم در این زمینه کمی وسواس دارم حضرت عالی برای درمان این مشکل چه دستوری می فرمایید؟
این یکی از کارهای شیطان است که می خواهد شما را از عبادت باز دارد و شما باید عبادت خود را انجام دهید و به این گونه چیزها اعتنا نکنید.
من مدتي بود كه دچار مشكل شديد وسواس شده بودم در مورد مسائل شرعي از بعد از مدتي با عنايت پروردگار ازدواج كردم و مشكلاتم تا حد قابل توجهي حل شد ولي هنوز در نمازهايم بسيار شك مي كنم و اصلا اين نماز به دلم نمي نشيند و خيلي بد نماز مي خوانم. اصلا حضور قلب ندارم خيلي تلاش مي كنم كه حواسم جمع باشد ولي اينطوري بدتر مي شود و در نمازم فوق العاده شك مي كنم. نسبت به سجود و ركوع و تعداد ركعت ها و خواندن تشهد و سلام از همه مهم تر وقتي كه مشغول خواندن دعا يا مناجات در يك محفل فوق العاده معنوي هستم متأسفانه فكرهاي واهي بد اجازه به من نمي دهد كه از آن موقعيت استفاده كنم و هميشه تمرين مي كنم كه اين طور نباشد ولي متاسفانه ادامه دارد. من ازشما مرجع عاليقدر درخواست مي كنم روشي را به من ياددهيد تا من فكرم را متمركز كنم و بتوانم نماز و عبادت دلچسبي با حضرت حق داشته باشم.
شما با بی اعتنائی به وسوسه ها، خود را از آن وسوسه ها پاک کنید تا نوبت به حضور قلب برسد.
به چه کسی وسواسي گفته میشود؟ و شاخصه وسواسيگري چيست ؟
کسي که در کارهاي عبادي يا غير عبادي حتي در امور اجتماعي و فردي خارج از حدّ اعتدال و متعارف باشد، وسواسي است و آن يک حالت خطرناکي است که از تسلّط قوه خيال بر انسان پيدا مي شود و به جاي اينکه عقل او را استخدام کند، قوه خيال او را استخدام مي کند و وقتي چنين شد شيطان مسلّط بر او مي شود و به واسطه آن حالت، او را نابود مي کند و دنيا و آخرت او را تباه مي کند. لذا عقلاً و شرعاً لازم است با بي تفاوتي و نشنيدن حرف شيطان و پشت کردن به وسوسه ها و تخيّل ها و توهّم ها آن حالت را نابود کند و هرچه او را رنج مي دهد، راجع به همان بي تفاوت باشد و اين است داروي منحصر به فرد وسواس.