جستجو :
اَللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَن صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَ عَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَ في كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَ حافِظاً وَ قائِداً وَ ناصِراً وَ دَليلاً وَ عَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً
امروز: ۱۴۰۳ جمعه ۳۱ فروردين


 
  • میزان زکات فطره و کفّاره در سال ۱۴۰۳
  • پیام در پی شهادت سردار مجاهد، سرتیپ پاسدار محمدرضا زاهدی
  • پیام به نوزدهمین نمایشگاه قرآن و عترت اصفهان
  • پیام در پى ارتحال عالم جليل القدر مرحوم آيت‌الله امامى كاشانى«قدّس‌سرّه»
  • پیام در آستانۀ برگزاری ششمین دورۀ انتخابات مجلس خبرگان رهبری و دوازدهمین دورۀ انتخابات مجلس شورای اسلامی
  • شرکت در ششمین دورۀ انتخابات مجلس خبرگان و دوازدهمین دورۀ انتخابات مجلس شورای اسلامی
  • پیام در پی ارتحال عالم‌جلیل‌القدر آیت‌اللّه آقای حاج سید محمّد موسوی بجنوردی «رضوان‌اللّه‌علیه»
  • پیام تسلیت در پی درگذشت آيت‌الله آقاى حاج شيخ عبدالقائم شوشترى«رضوان‌الله‌عليه»
  • پیام تسلیت در پی درگذشت مرحوم آيت‌الله نمازى«رضوان‌الله‌علیه»

  • -->

    عرفان / سیر و سلوک - توبه / ارکان توبه
    ارکان توبه

    حالت توبه، مشتمل بر چهار رکن است که عبارتند از:

    «احساس ندامت»؛

    «اظهار ندامت»؛

    «عزم اصلاح»؛

    «اصلاح»؛

    در واقع، توبة حقيقي وابسته به تحقّق چهار رکن مذکور است و تا وقتي اين چهار رکن به وقوع نپيوندد، توبه حاصل نمي‌شود. به عبارت روشن‌تر، ارکان توبه، لازم و ملزوم يکديگرند و هيچ‌يک به تنهايي و مستقلاً توبه را محقَّق نمي‌سازد.

    اميرالمؤمنين% مي‌فرمايند:

    «التَّوْبَةُ عَلَي أَرْبَعَةِ دَعَائِمَ نَدَمٍ بِالْقَلْبِ وَ اسْتِغْفَارٍ بِاللِّسَانِ وَ عَمَلٍ بِالْجَوَارِحِ وَ عَزْمِ أنْ لَا يَعُود»[1]

    توبه داراي چهار پايه است: پشيمانى دل، استغفار به زبان، عمل به وسيلة اعضا و تصميم به ترك تكرار.

    البته رکن اساسي توبه، احساس ندامت و پشيماني قلبي است و ساير ارکان، ساخته و پرداختة آن رکن مي‌باشند و به صورت ناخودآگاه به دنبال آن پديد مي‌آيند.

    در ادامة اين فصل، به شرح مختصري از ارکان توبه پرداخته مي‌شود.

    رکن اوّل: احساس ندامت

    اوّلين و مهم‌ترين قدم در منزل توبه كه واجب است براي انسان حاصل شود، به وجود آمدن حالت پشيماني در وجود اوست. اساس منزل توبه، رسيدن به چنين حالتي است. حالتی که انسان در مقابل خداوند، پشيمان و خجالت‌زده باشد و در مقابل ذات باري‌تعالي احساس شرمندگي کند. اين احساس شرمندگي، اگر حقيقي باشد، برآمده از اعماق دل آدمي است و از اين جهت بسيار ارزشمند است.

    ندامت و پشيماني در مرتبة والاتر، آن است که دل انسان در مقابل خداوند، خاشع گردد و نيز برتر و والاتر از آن مرتبه، هنگامي رخ مي‌دهد که آدمي، خود را در محضر خداوند متعال بيابد و با چشم قلب، او را ببيند. در اين صورت خود به خود حالتي پيدا مي‌کند و به درگاه الهي تضرّع و زاري مي‌نمايد.

    اگر چنین توبه‌ای برای سالک رخ دهد، می‌تواند راه پر نشيب و فراز سير و سلوک را در مدّت کمي بپيمايد؛ چون حقيقت توبه، بازگشت از شرک به توحيد است و هنگام رسيدن انسان به توحيد و درک حقيقت توحيد، امور معنوي او اصلاح مي‌گردد.

    کسي که گناه مي‌کند، ظاهراً مسلمان و خداپرست است و در حقيقت، شيطان و هوي و هوس و نفس امّاره را مي‌پرستد و بايد با توبه، از شرک به خداپرستي بازگردد. قرآن کريم مي‌فرمايد:

    >أَ فَرَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلهَهُ هَواهُ<[2]

    پس آيا ديدى كسى را كه معبود خود را هواى نفسش قرار داده؟

    یا در جای دیگر می‌فرماید:

     

    >أَ لَمْ أَعْهَدْ إِلَيْكُمْ يا بَني‏ آدَمَ أَنْ لاتَعْبُدُوا الشَّيْطانَ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبينٌ[3]<

    اى فرزندان آدم، آيا به شما (به وسيله پيامبران و عقول خودتان) سفارش نكردم كه شيطان را نپرستيد كه او مسلما براى شما دشمنى آشكار است؟

    استاد بزرگوار ما حضرت امام خمینی! جمله‌ای را بارها در درس‌های اخلاقی خویش تکرار می‌کردند که: «عالم محضر خداست، در محضر خدا معصیت نکنید». همه باید در محضر پروردگار احساس شرمندگی کنند و از مخالفت‌ها و سرپیچی‌هايی که از اوامر او داشته‌اند، توبه نمایند. اینکه انسان از سفرة گستردة نعمت‌هاي پروردگار متعال متنعّم شده و در عين حال با فرامین حق‌تعالي مخالفت ورزد، حکایت از بی‌حیایی او دارد و از این بی‌حیايی که نسبت به محضر ربوبی حضرت حق روا داشته ‌است، باید احساس خجالت و شرمندگی کند. به گناهان خویش اقرار کند و از محضرش طلب عفو نماید.

    کسی که در محضر پروردگار عالم شرمنده و خجالت‌زده نيست، نمي‌داند چقدر گناه‌کار است. بعضي اوقات‌ تکرار گناه موجب مي‌شود قبح آن از دل انسان برود و لذا خودش را مقصّر نمي‌داند و از اين جهت به توفيق توبه که توفيق عظيمي است، دست نخواهد يافت. در جایی که پیامبر اکرم$ که تجلّی عصمت و پاک‌دامنی هستند و از هر خطا و اشتباهی نیز مصون می‌باشند، روزی هفتادمرتبه، در محضر پروردگار توبه می‌نمایند: «إِنَّهُ لَيُغَانُ عَلَي قَلْبِي وَ‌ إِنِّي لَأَسْتَغْفِرُ اللَّهَ فِي كُلِّ يَوْمٍ سَبْعِينَ مَرَّةً»[4]؛ ضرورت توبه برای افراد معمولی بیش‌تر روشن می‌گردد.

    رکن دوّم: اظهار ندامت

    از آيات کريمة قرآن شريف و روايات نوراني اهل‌بيت(، استفاده مي‌شود که توبه، به بيان و اظهار پشيماني نياز دارد. تضرّع و زاري به درگاه خداوند تبارک ‌و تعالي و بيان عذرخواهي از ذات باري‌تعالي در تحقّق توبه، حائز اهميّت است و در تعاليم ديني مورد تأکيد واقع شده است. اين تأکيد، سه مرتبه در سورة هود تکرار شده است:

    >اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَيْهِ<[5]

    از پروردگار خود آمرزش بخواهيد، سپس به سوى او بازگرديد.

    استغفار، به معناي طلب مغفرت کردن است و منظور قرآن کريم از به‌کارگيري اين واژه، امر بندگان به توسّل جستن به توبة زباني و اظهار ندامت مي‌باشد. چنانکه مقصود قرآن شريف از توبه، در آياتي که بيان شد، امر بندگان به بازگشت به‌ سوي خداوند متعال با عمل صالح است که سرنوشتى سعادت‌بخش براي آنان رقم مي‌زند.

    در واقع، اين آيات نوراني به بندگان مي‌فهماند که بايد علاوه بر ندامت قلبي، براى گذشتة خود آمرزش بخواهند و براى آينده، تصميم به اطاعت از فرامين الهي و ترك گناه بگيرند.

    استغفار يا طلب مغفرت که به آن «اظهار ندامت» نيز گفته مي‌شود، در سيرة اهل‌بيت( جلوة بارزي دارد. پيامبر اکرم$ مي‌فرمودند:

    «إِنِّي لأسْتَغْفِر الله فِي الْيَوْمِ مِائَةَ مَرَّة»[6]

    همانا من در هر روز صد مرتبه استغفار مى‏كنم‏.

    افزون بر اين، امر، سفارش و تشويق بندگان به توبة زباني، در روايات اهل‌بيت(، به وفور يافت مي‌شود.[7]

    از جمله، مردى به رسول خدا$ عرض كرد: اى رسول خدا! من مرتكب گناه مى‏شوم، هنگامى كه توبه مى‏كنم چه بگويم؟ حضرت فرمودند: «اسْتَغْفِرِ اللَّهَ- به درگاه خداوند استغفار كن». پس عرض كرد: توبه مى‏كنم و سپس دوباره به گناه باز مى‏گردم، فرمودند: هر زمان مرتكب گناه شدى، از خداوند طلب مغفرت و بخشايش كن. عرض كرد: بنابراين گناهان من زياد مى‏شود. حضرت فرمودند: عفو و بخشايش خداوند زيادتر و بيش‌تر است. پس پيوسته توبه مى‏كنى تا اينكه شيطان رانده مى‏گردد.[8]

    طلب آمرزش و اظهار پشيماني از گناهان گذشته، توسّط زبان صورت مي‌گيرد و مسلمان واقعي همان‌طور که بايد احساس ندامت داشته و قلباً پشيمان باشد، لازم است با گريه، تضرّع و زاري به درگاه خداوند سبحان، پشيماني خود را اظهار کند.

    تا نگريد ابر، کي خندد چمن               تا نگريـد طفل، کـي نوشـد لبــن

    تا نگريد طفلک حلوا فروش                بحر بخشايش نمي‌آيد به جوش

    وقتي انسان به حالت توبه دست يافته باشد، به هر زبان و لهجه‌اي که بتواند، شرمندگي خود را اظهار مي‌کند و در استخدام لغات و جملات، حال خود را نمي‌فهمد. حتّي در بسياري از اوقات، عبارات بسيار عاميانه‌اي جاي‌گزين ذکر لفظي توبه مي‌شود و شخص توبه‌کننده، توجّه به صحّت ظاهري کلماتي‌که بر زبان جاري مي‌سازد، ندارد. صرفاً به حضور خويش در محضر خداوند تبارک و تعالي توجّه دارد و آن‌چنان شرمسار و سرافکنده است که به هيچ‌کس و هيچ چيز ديگري نمي‌انديشد.

    در اين‌گونه موارد، رعايت هيچ آداب و ترتيبي براي تحقّق توبه لازم نيست، امّا بهره‌گيري از اذکار توبه، بسيار نيکو است. نظير ذکر «استغفرالله ربي و اتوب اليه» که در بيان مبارک پيامبر گرامي$ و ائمّة ‌طاهرين( فراوان ديده مي‌شود و در روايات، بر گفتن اين ذکر هنگام توبه، تأکيد شده است.

    همچنين خواندن ذکري که به صيغة توبه مشهور است، هنگام توبه مفيد مي‌باشد:

    «أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ الَّذِي لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ الرَّحْمَنُ الرَّحِيمُ ذُو الْجَلَالِ وَ الْإِكْرَامِ وَ أَسْأَلُهُ أَنْ يَتُوبَ عَلَيَّ تَوْبَةَ عَبْدٍ ذَلِيلٍ خَاضِعٍ فَقِيرٍ بِائِسٍ مِسْكِينٍ مُسْتَكِينٍ مُسْتَجِيرٍ لَا يَمْلِكُ لِنَفْسِهِ نَفْعاً وَ لَا ضَرّاً وَ لَا مَوْتاً وَ لَا حَيَاةً وَ لَا نُشُوراً»[9]

    طلب آمرزش مى‏كنم از خدايى كه معبودى جز او نيست، زنده و پا برجاست، رحمان و رحيم است، صاحب جلالت و تكريم است و از او مى‏خواهم كه رحمتش را بر من برگرداند كه بنده‏اى خوار و خاضع و فقير و بى‏چيز و زمين‌گيرم و هيچ ندارم، (بنده‏اى كه) نه منفعتش به دست خويش است و نه مضرّتش، نه حيات، نه ممات و نه نشر روز قيامت.

    توبة زباني جزء انفکاک ناپذير ارکان توبه است. امّا بايد دانست که هر اظهار ندامتي، استغفار نيست. به عبارت روشن‌تر، هم‌زمان با احساس پشيماني آدمي از ارتكاب گناه، اظهار ندامت بر وي عارض مي‌شود و توبه، از قلب به زبان او سرايت مي‌کند و با استفاده از الفاظ، از خداوند متعال عذرخواهي مي‌نمايد.

    بنابراين، توبه آن است که حالت خجالت‌زدگی و شرمندگی در مقابل حضرت حق‌تعالی در توبه‌ کننده به وجود آید؛ یعنی بنده، خود را در محضر پروردگار ببیند و احساس خجالت کند و پس از آن توبة خود را بر زبان جاري نمايد.

    به بيان رساتر، اظهار پشيماني و گريه و زاري، چنان‌چه زائيدة ندامت قلبي باشد ارزشمند است و کاربرد خواهد داشت. توبه نبايد صرفاً لقلقۀ زبان باشد و نبايد انسان يك صيغۀ توبه آن هم به‌صورت ظاهري بخواند و بعد هم دوباره به‌سوی گناهان قبلی بازگردد، بلکه بايد پس از شرمندگي حقيقي و سرافکندگي در مقابل خداوند سبحان، صيغة توبه خوانده شود و پس از آن نيز توبه کننده، به سوي آينده‌اي روشن و اميدوار کننده که با عزم بر ترک گناه شروع مي‌شود و به اصلاح اعمال گذشته و آينده منتهي مي‌گردد، قدم بردارد.

    در ليالي قدر، ميليون‌ها انسان مسلمان، صيغة توبه مي‌خوانند و با گريه و زاري، استغفار مي‌کنند. امّا فقط کساني توبة حقيقي مي‌نمايند که ندامت آنان قلبي باشد و واقعاً پشيمان گردند. علامت توبة حقيقي نيز، عزم اصلاح گذشته و ترک گناه در آينده است. پس اگر کسي پس از توبه و دعا، همچنان مرتکب گناه مي‌شود، بايد به عدم ندامت قلبي خود پي ببرد.

    البته حضور در جلسات مذهبي و به ويژه احياي شب‌هاي قدر و مجالس عزاداري ائمّة طاهرين( خصوصاً حضرت سيّدالشّهداء% و پرداختن به ذکر لفظي و توبة زباني، ارزشمند است و ثواب فراواني داشته و راه سلوک معنوي را هموار مي‌سازد، چنانکه خودداري از شرکت در اين‌گونه مجالس، به‌ بهانة عدم دستيابي برخي افراد شرکت‌ کننده به حالت پشيماني و توبة واقعي، خود سرآغاز گمراهي بزرگ‌تري است و از مکر شيطان سرچشمه مي‌گيرد. همچنان‌که حضور خالصانه در جمع و جماعت مؤمنين و همراهي با آه و زاري و تضرّع اهل دعا و نيايش، راهکاري براي رسيدن به حالت توبه است و در فصل‌هاي آينده به شرح مفصّل آن پرداخته خواهد شد. 

     

    رکن سوّم: عزم اصلاح

    پس از ندامت قلبي توبه کننده و بعد از آ‌ن‌که پشيماني خود را اظهار مي‌نمايد و از خداوند متعال عذرخواهي مي‌کند، ناخودآگاه تصميم جدّي مي‌گيرد‌ که گذشتة خويش را جبران نمايد و در آينده نيز به سراغ گناهان قبلي نرود.

    عزم بر ترک معاصي، يک امر قلبي و دروني است و از اجزاء جدانشدني ارکان توبه به شمار مي‌آيد. اگر کسي توبه کند و عزم جدّي و حقيقي بر جبران‌ گذشته و اصلاح آينده نداشته باشد، معلوم مي‌گردد که ندامت او قلبي و حقيقي نبوده است.

    برخي اوقات آدمي از روي هيجان و در اثر جوّ محيط پيرامون، استغفار‌ مي‌کند و با زبان خويش اظهار پشيماني مي‌نمايد؛ امّا چون استغفار او احساسي است و ناشي از نوعي جو گرفتگي و محيط زدگي مي‌باشد، نمي‌تواند همراه با عزم اصلاح باشد.

    در واقع چنين استغفاري صرفاً زباني است و از قلب توبه کننده سرچشمه نگرفته است و از اين جهت، در همان حدِّ زبان نيز باقي مي‌ماند و ارکان بعدي توبه در پي آن پديدار نمي‌شوند.

    عزم بر ترک گناه و تصميم حقيقي به عدم بازگشت به‌ گناهان گذشته، در بين ارکان توبه، از اهميّت برجسته‌اي برخوردار است. در واقع عزم بر اجتناب از گناه و اصلاح گذشته و آينده، علامت حقيقي بودن توبه و نيز نشانة پذيرش توبه از سوي پروردگار متعال است و فقدان عزم بر ترک، عدم ندامت قلبي و در نتيجه عدم تحقّق و پذيرش توبه را اثبات مي‌نمايد. هنگامي كه توبه واقعاً قلبي باشد، همۀ وجود توبه کننده به جهت گناهاني که مرتکب شده است، شرمنده و سرافکنده مي‌شود. وقتي چنين شد، قلب انسان در برابر خداي سبحان خاشع مي‌شود و همراه با توبه، عزم اصلاح گذشته و تصميم قطعي مبني بر دوري از گناه در آينده، خود به خود در وجود او پديدار مي‌گردد.

    اعتبار عزم اصلاح، نزد خداوند متعال به قدري است که به محض تصميم واقعي بنده و پيش از آن‌که حتّي يک گام عملي در راستاي اصلاح خويش و جبران عملکرد گذشته بردارد، توبة وي را مي‌پذيرد.

    بنابراين کساني که حتّي کوهي از حقّ‌الله يا حقّ‌النّاس در پروندة اعمال خود دارند، نبايد از رحمت حق‌تعالي مأيوس باشند و نيز نبايد تصوّر کنند که ابتدا بايد حقوق خداوند و بندگان او را ادا نمايند تا توبة آنان محقّق شود؛ بلکه اگر بنده، پس از ندامت قلبي و استغفار زباني، تصميم بگيرد که گناهان گذشته را جبران کند و در آينده نيز مرتکب گناه نشود، خداوند تبارک و تعالي او را مي‌آمرزد؛ يعني ذات باري تعالي، عهد بندة گناهکار خويش را معتبر مي‌شمارد و از اين رو او را مورد مغفرت قرار مي‌دهد و به او فرصت مي‌دهد تا به اداي حقّ الله يا حقّ النّاس بپردازد.

    اين موضوع اساسي در فصل‌هاي آينده تشريح خواهد شد، ولي آنچه لازم است در اين فصل به صورت مختصر بيان شود، اين‌که اگر بنده تا آخر عمر، عزم حقيقي براي جبران گذشته داشته باشد و به دليل ناتواني جسمي يا مالي نتواند حقوقي که بر عهده دارد را جبران کند يا فرصت جبران نيابد و بلافاصله پس از تصميم و عزم اصلاح، از دنيا برود، خداوند متعال همان عزم و تصميم واقعي را قبول مي‌کند و از گناهان او مي‌گذرد، به‌گونه‌‌اي که حقّ‌الله را مي‌بخشد و بستانکارانِ حقّ‌النّاس را از خزانة غيب خويش متنعّم مي‌گرداند تا از حقّ خود بگذرند و بنده‌اي که توبه کرده است را ببخشند.

     

    رکن چهارم: اصلاح

    توبه و اصلاح اعمال، لازم و ملزوم يكديگرند. از این‌رو قرآن‌کریم دو مقولۀ توبه و اصلاح عمل را در کنار یکدیگر بیان فرموده و مکرراً در آيات مربوط به توبه مي‌فرمايد: خداوند توبۀ كساني را مي­پذيرد كه همراه توبه، اعمال خود را اصلاح كنند.

    >إِلاَّ مَنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ عَمَلاً صالِحاً فَأُوْلئِكَ يُبَدِّلُ اللَّهُ سَيِّئاتِهِمْ حَسَناتٍ<[10]

    مگر كسى كه توبه كند و ايمان آورد و عمل شايسته نمايد، پس خداوند گناهانشان را تبديل به نيكى‏ها مى­كند و همواره خداوند بسيار آمرزنده و مهربان است.

    اساساً پشيماني واقعي از ارتكاب گناه، نوعي اصلاح عمل را نیز به‌ دنبال خواهد داشت؛ بنابر این مي­توان گفت: توبۀ بدون اصلاح عملکرد، توبۀ واقعي نیست.

    به عبارت روشن‌تر، توبۀ حقيقي آن است که از پشيماني نسبت به کردار و گفتار گذشته سرچشمه گرفته باشد و به واسطة آن توبه، دل انسان از گذشتۀ خود و اعمالي که مرتکب شده است، بلرزد و آينده‌اي تو‌أم با گفتار و کردار شايسته در پيش روي انسان ترسيم نمايد. از اين رو مي‌توان گفت: توبة بدون پشيماني و اصلاح، توبه نيست.

     

    اصلاح عمل که جزء لاينفکّ ارکان توبه است، در دو مقطع زماني گذشته و آينده قابل تحليل و بررسي است.

    هنگامي که انسان توبه مي‌کند، تصميم مي‌گيرد که گناهان گذشته را‌ جبران کند. پس از آن در اوّلين فرصت ممکن بايد به جبران عملکرد خود بپردازد؛ يعني اگر در به جا آوردن واجبات کوتاهي کرده است، در حدّ توان و به‌‌گونه‌اي که زندگي عادي او را مختل نکند، لازم است واجبات فوت شده نظير نماز و روزه را قضا نمايد. و چنان‌که حقّ‌النّاس به عهده دارد، بايد بدون هيچ درنگي نسبت به بازپرداخت حقّ‌ مردم اقدام کند. حال اگر کسي به صورت جدّي و واقعي، اقدام در جهت جبران گذشته را آغاز کند، ولي توان جبران را در خود نيابد يا در نيمة راه، استطاعت مالي يا بدني از وي سلب گردد، به شرط آن‌که تا پايان عمر، بر عزم خود مبني بر جبران حقوق واجب باقي بماند، آمرزيده مي‌شود و جايگاه او بهشت خواهد بود.

    اصلاح آينده نيز يعني رعايت تقواي الهي، و رعايت تقوا به معناي انجام واجبات و اجتناب از گناه مي‌باشد. کسي که توبه کرده است، پس از ندامت قلبي و اظهار پشيماني و بعد از آن‌که جبران گناهان گذشته را آغاز مي‌نمايد، بايد از مطلق محرّمات و معاصي اجتناب ورزد و به انجام واجبات نظير نماز و روزه، اهميّت دهد.

    عدم بازگشت به سوي گناه و معصيت، در تحقّق نهايي توبه تأثير به سزايي‌ دارد. توبة خالصانه که در قرآن کريم، توبة نصوح نام دارد، توبه‌اي است که پس از آن، عمل صالح و شايسته انجام شود و ابداً بازگشتي به گناهان قبلي نداشته باشد:

    >يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا تُوبُوا إِلَي اللَّهِ تَوْبَةً نَصُوحاً<[11]

    اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد، به‌سوى خدا توبه كنيد، توبه‏اى خالص.  

    امام صادق% در پاسخ به ابي‌بصير که معناي توبة نصوح را پرسيد، فرمودند: 

    «هُوَ الذَّنْبُ الَّذِي لَا يَعُودُ فِيهِ أَبَداً»

    آن توبه از گناهى است كه هرگز بدان باز نگردد.

    سپس ابي‌بصير مي‌گويد: به آن امام بزرگوار عرض کردم: کدام‌يک از ما پس از توبه به سوي گناهان قبلي باز نمي‌گرديم؟ آن حضرت فرمودند:

    «إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ مِنْ عِبَادِهِ الْمُفَتَّنَ التَّوَّابَ»[12]

    خداوند، بنده‌اي را دوست دارد که هرگاه گرفتار گناه شد، توبه کند.

    اين فرمايش امام صادق%، بيانگر نکتة ظريفي است و مانع نااميدي بندگان مي‌شود. در حقيقت، مقصود آن حضرت اين است که اگر بنده‌اي توبه کرد، با مبادرت به عمل صالح، توبة او پذيرفته مي‌شود و توبة خالص آن است که انسان پس از توبه، هرگز مرتکب آن گناه نشود، امّا اگر توبه کننده پس از توبه و بعد از اصلاح، مجدداً گرفتار مکر شيطان شد و گناه کرد، نبايد مأيوس شود و بايد بداند خداوند متعال همواره بندة توبه کننده را دوست دارد، هرچند مکرراً توبه کند و توبة خود را بشکند.

    در واقع مي‌توان گفت: اگر کسي پس از تحقّق توبه، مجدداً دچار معصيت شد، پروندة جديدي فراروي او گشوده مي‌شود و بايد ارکان توبه را در آن پروندة جديد، از سر گيرد و اين موضوع ربطي به تحقّق توبة قبلي ندارد.

    البته بايد دانست که علي‌رغم اين‌که خداوند، توبه پذير و مهربان است و مکرراً توبة بندگان را مي‌پذيرد، امّا تکرار گناه و معصيت، قلب و دل آدمي را کدر مي‌کند و توفيق توبه را از وي سلب مي‌نمايد.

     

    بنابراين هنگامي که انسان موفّق به توبه مي‌شود، بايد بسيار مراقب باشد که به هيچ وجه، به سمت گناه نرود و از هر عملي که نافرماني خداوند متعال محسوب مي‌شود، اجتناب ورزد.

    در روايت ديگري از امام صادق% آمده است که فرمودند:

    «إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْعَبْدَ الْمُفَتَّنَ التَّوَّابَ وَ مَنْ لَمْ يَكُنْ ذَلِكَ مِنْهُ كَانَ أَفْضَلَ»[13]

    همانا خداوند بنده‏اى كه در فتنه (گناه) افتد و بسيار توبه كند را دوست دارد و آن‌كه گناه از او سر نزده، از کسي كه گناه كرده و توبه كرده، برتر است.

     



    [1]. بحارالأنوار، ج 75، ص 81

    [2]. جاثيه / 23

    [3]. يس / 60

    [4]. مستدرك‏الوسائل، ج 5، ص 320: «گاهي کدورت روي قلبم مي‌نشيند و من در هر روز هفتاد مرتبه استغفار مي‌کنم.»

    [5]. هود / 90 و52 و3

    [6]. مجمع‌البيان في تفسير القرآن، ج 9، ص 155؛ سنن الترمذي، ج 5، ص 59

    [7]. ر.ک: الكافي، ج 2، صص 439 و 522؛  بحارالأنوار، ج 94، ص 91؛ مسند احمد، ج 5، ص 293؛ جامع الاخبار، صص 58- 56؛ السنن الکبري(النسائي)، ج 6، ص 115 و ...

    [8]. ارشاد القلوب، ج 1، ص 46

    [9]. بحارالأنوار، ج 83، ص 82

    [10]. فرقان / 70؛ ر.ک: طه / 82، فرقان / 71، قصص / 67

    [11]. تحريم / 8

    [12]. الكافي، ج 2، ص 432

    [13]. الكافي، ج 2، ص 435

    چاپ
    احکام
    اخلاق
    اعتقادات
    اسرار حج
    مناسک حج
    صوت
    فيلم
    عکس

    هر گونه استفاده از مطالب این سایت با ذکر منبع بلامانع می باشد.
    دفتر مرجع عاليقدر حضرت آية الله العظمى مظاهری «مدّظلّه‌العالی»
    آدرس دفتر اصفهان: خيابان عبد الرزاق – کوی شهيد بنی لوحی - کد پستی : 99581 - 81486
    تلفن : 34494691 -031          نمابر: 34494695 -031
    آدرس دفتر قم :خیابان شهدا(صفائیه)- کوی ممتاز- کوچۀ شماره 1(لسانی)- انتهای بن‌بست- پلاک 41
    تلفن 37743595-025 کدپستی 3715617365