سؤال 99.
اگر مردي به زن خود خيانت کند و بعد پشيمان شود و از درگاه خدا توبه کند و همسر او
ناراضي باشد، آيا از لحاظ شرعي به زنش محرم است؟ آيا بايد در اينباره شوهرش را
ببخشد و به زندگياش برگردد؟
شما به
ايشان حلال بوده و هستيد و خيلي بهجاست او را ببخشيد و ثواب زياد دارد و اميدوارم
او هم وفا کند و اين بخشش شما را جبران کند.
سؤال 100.
شوهرم چند ماهي است که به من ميگويد: راضي نيستم به مادرت سر بزني؛ ولي مادرم،
زني است که بهتنهايي زندگي ميکند و ناراحتي قلبي دارد و براي من بسيار زحمت
کشيدهاند. دليل ايشان براي نداشتن رضایت اين است که مادرم در زندگيمان دخالت ميکند.
ميخواستم ببينم، اگر به مادرم سر بزنم، آيا گناه کردهام؟ تکليف من چيست؟
به
اندازۀ ضرورت جایز است؛ ولي بايد مواظب باشيد ايشان دخالت در زندگي شما نکند؛ همچنانکه
بايد مواظب باشيد غيبت شوهر شما نشود و بدبيني ايجاد نشود.
بدانيد
که شما و شوهرتان باید نسبت به همدیگر وفادار باشید و مراعات اين امر براي زن و
براي شوهر يک امر ضروري است.
تقاضا
دارم مواظب باشيد ضربه به محبّت خانوادگي نخورد که قابل جبران نيست.
بالاترين
خدمت پدران و مادران به دخترانشان و پسرانشان هم اين است که طوری رفتار کنند که
وحدت و محبّت و وفاي خانوادگي روزبهروز تشديد شود.
سؤال 101.
به دلیل بعضی اختلاف نظرها و به دلیل اینکه پدر شوهرم در خانه حرفهای رکیک میزند،
مدّتهاست که با قهر به خانۀ پدرم رفتهام؛ ولي متأسّفانه به تازگي متوجّه شدهام
حامله هستم و کاري جز تسليمشدن ندارم. لذا شرط کردم از پدر و مادرهمسرم جدا زندگی
کنیم. ولي شوهرم ميگويد تا آخر عمر بايد با پدر و مادرم زندگي کني و به تازگي
مشاجرۀ لفظي شديدي بين من و شوهرم بهوجود آمده است. او در حين صحبتها ميگويد:
کسي که از اوّل ميخواستم تو نيستي؛ چون وضعيت زندگي پدرم متوسط است. از اين زندگي
به ستوه آمدهام و ديگر نميدانم چه بايد کنم؟ خواهش ميکنم مرا راهنمايي فرمايید.
نامۀ پر
رنج، ولي کوچکهاي بزرگ شما را مطالعه نمودم و خيلي متأثر شدم از اينکه چرا بايد
در زندگي شما اينقدر رنج باشد، براي چيزهايي که بسيار کوچک است و در همۀ زندگيهاي
مردم هست؛ ولي شماها آن کوچکها را بزرگ نمودهايد و زندگي را پر از غصّه و مشقت
نمودهايد. شما و شوهرتان بايد بدانيد، توافق اخلاقي صددرصد در زندگي کسي تا به
حال پيدا نشده و نخواهد شد و اگر هفتاددرصد توافق اخلاقي باشد، بسيار خوب است و
مابقي يعني آن سيدرصد را بايد با گذشت و ايثار و فداکاري جبران کرد و اگر زندگي
شما پر رنج شده است، فقط و فقط براي همين است. شما در مقابل شوهر و خويشان او بايد
کوتاه بيایيد و آنچه ميگذرد، به دل نگيريد و تواضع در مقابل شوهر از لوازم اوّليه
است. چنانکه مردانگي و فداکاري و بهدست آوردن دل زن از لوازم اوّليۀ يک مرد است
و اگر نباشد، اسلام او و بلکه مروّت او نقص دارد. بنابراين اگر ميخواهيد زندگي پر
نشاطي داشته باشيد، بايد هر دو گذشت و فداکاري داشته باشيد و اين سرمشق قرآن کريم
است بهطور مکرّر: «وَ إِنْ تَعْفُوا وَ تَصْفَحُوا وَ تَغْفِرُوا فَإِنَّ اللَّهَ
غَفُورٌ رَحيمٌ»
به اميد
عمل نمودن هر دو به اين دستور قرآن و به امید رسیدن شما به یک زندگي پر نشاط.
سؤال 102.
خانم بنده به خواستۀ شرعي اينجانب تمکين نمیکند. تقاضا دارم بهطور واضح و ساده
توضيحي براي حل مشکل من بفرمایيد. همچنين اصلاح موي سر و طرز لباس پوشيدن همسر در
مقابل شوهر باید چگونه باشد؟
زن بايد
در غريزۀ جنسي کاملاً از شوهر تمکين کند و مستحب مؤکد است، زن براي شوهر زينت کند
و پاک و پاکيزه باشد و آنچه از همۀ اينها بالاتر است، رفاقت با يکديگر است و بايد
در خانه عفو و گذشت و فداکاري حکمفرما باشد. بنابراین اگر شما به اندازۀ کافی به
همسر خود محبّت کنید، حتماً او خواستۀ شما را اجابت میکند.
سؤال 103.
مدّت ده سال است ازدواج کردهام. همسرم حدود یک سال است میل جنسی ندارد و من را
ارضاء نمیکند. راه حل چیست؟
باید با
او بسازید و مدارا کنید و او هم، باید شما را با کمال رضایت ارضا کند، و الا
زندگی به خطر جدّی میافتد. امّا توجّه داشته باشید که اگر محبّت و دلسوزی و
یکرنگی در زندگی حاکم باشد، اینگونه چیزها پیدا نمیشود.
سؤال
104. اگر مردی بخواهد مدّت زمان زیادی (مثلاً چند ماه) بدون زن و فرزند به سفر
برود، ولی زنش راضی به این کار نباشد، آیا سفر مرد معصیت است؟ (با توجّه به اینکه
در این مدّت نمیتواند با زنش همبستر شود.)
اگر
مجبور است مسافرت کند، جایز است.
سؤال 105.
آيا براي مرد متأهل جايز است براي دو ماه خانواده و شريك خود را در ايران بگذارد و
براي كمك به بازسازي عتبات عاليات به عراق برود؟
اگر زن
و بچّه، سرپرست معتمد داشته باشند و راضی باشند و از نظر معيشت در رفاه باشند و
ضرر كاري نداشته باشد و شريك او راضي باشد، جایز است؛ بلكه كار مقدّسي است.
سؤال 106.
حکم زني که به شوهرش تهمتهاي ناروا بسته و ناسزا گفته را بيان فرمایيد.
اگر مرد
تقصير نداشته باشد، گناه زن خيلي بزرگ است و اگر مرد تقصير داشته باشد، هر دو گناهکارند
و گناه هر دو بزرگ است.
سؤال 107.
حدّ شرعي تنبيه بدني همسر چيست و زدن زن چه حکمي دارد؟
کتکزدن
زن جایز نیست و گناه آن خیلی بزرگ است. کلمۀ «ضرب» هم که در اینباره در قرآن آمده
است، تفسیر دارد و در شرایط خاصّی موضوعیّت پیدا میکند که شرح آن در پاسخ سؤال
نمیگنجد.
سؤال 108.
هرگاه احساس ميکنم به همسرم احتياج دارم، همسرم امتناع ميکند و خود را مشغول به
نماز و دعاي مستحبي قبل از نماز صبح ميکند و خاطر مرا نگران ميکند. وقتي به او
ميگويم از تو راضي نيستم يا اينکه اين نماز و دعاي مستحب تو به درگاه خدا قبول
نيست؛ چرا که به خواستۀ من توجّه نميکني، او ميگويد راضي نباش. فکر ميکند
اعمالش قبول درگاه خداست. حالا شما بگویيد اين کارها صحيح است؟
او بايد
حرف شما را بشنود؛ مخصوصاً در مسئلۀ زناشویي و اگر هم نشنود، گناهش خيلي بزرگ است
و متابعت از شما در مسئلۀ زناشويي ثوابش از همۀ عبادتها بالاتر و بهتر است، امّا
شما هم باید با مهربانی و عطوفت با او رفتار کنید و با محبّت و صمیمیّت رفتار او
را تغییر دهید و مزاحم نماز شب او نشوید.
سؤال 109.
مدّت سهچهار سالي از ازدواجمان ميگذرد، خوب کار ميکنم، ولي بدهکاريهايم را
نميتوانم بدهم. سؤال من اين است که آيا ميشود این وضعیّت بهخاطر ازدواج باشد؟
راستش را بخواهيد مدّتي است به اين فکر فرورفتهام. با اينکه خيلي همديگر را دوست
داريم، ولي چند باري هم به او گفتهام که تا هنوز جوان است و بچّهاي نداريم و تا
دير نشده و مرا بهخاطر بدهکاريهايم به زندان نبردهاند، به دنبال زندگي خود
برود. حال آيا همۀ اين دردسرها ميشود بهخاطر ازدواج باشد؟
گرفتاريهاي
شما قطعاً بهواسطۀ ازدواج نيست و اينگونه فکرها فکر شيطاني است و نبايد ترتيب
اثر بدهيد. شما و خانمتان دعا کنيدکه گرفتاريهاي شما رفع شود، من هم به شما دعا
ميکنم؛ امّا اينکه به فکر طلاق افتادهاید، فکر بسيار بدي است، مخصوصاً اينکه
همديگر را دوست داريد.
تقاضا
دارم بهجاي اين حرفها به خانمتان دلداري بدهيد. اميد است تا دلخوش باشد و مورد
عنايت خداوند شويد.
. تغابن، 14: «و اگر ببخشاييد و درگذريد و
بيامرزيد، به راستى خدا آمرزندۀ مهربان است.»