عنوان: اصل چهارم: امامت / فصل هفدهم: لزوم نصب امام
شرح:

فصل هفدهم: لزوم نصب امام

در بحث نبوّت گفتيم كه چون فرستادن پيامبران و نازل كردن كتاب‌هاى آسمانى و نصب امامان فوائد زيادى دارد - (كه از جمله آنها، اين فوائد است: تشكيل حكومت بر اساس دين، اشاعه عدالت در جامعه، تزكيه نفوس، از بين بردن رذائل و احياى فضائل، تعليم اعتقادات، احكام و اخلاق دينى و هدايت مردم به مقام قرب الهى) - پس بنا به قاعده «لطف» و قاعده «عدم جواز منع فيض»، وجود انبياء، انزال كتاب‌هاى آسمانى و نصب امامان و اوصياء لازم است، و محال است كه خداى متعال منع فيض كند، بنابراين با بيان اين دليل - كه آن را «دليل لمّى»(يعنى از علّت پى به معلول بردن) مى‌‏نامند - به اين نتيجه مى‌‏رسيم كه بايد بعد از رسول گرامى اسلام«ص» امامانى تا روز قيامت منصوب شوند.

در جريان گفتگوى «هشام بن حكم» با «عَمرو بن عبيد» - كه امام صادق«ع» از اين ماجرا خرسند شده و فرموند: اين ماجرا در صُحُف ابراهيم و موسى است-، هشام بعد از پرسش درباره كار هر يك اعضاى بدن، از كار قلب پرسيد و عمرو جواب داد:«قلب راهنماى اعضاى بدن است» و چون از وى اقرار گرفت كه قلب محور اعضاى بدن است، به او گفت: «خداى متعال كه براى اين بدن كوچك راهنما و محور قرار داده است چگونه براى جامعه انسانى محور و راهنما قرار نداده است و مردم را به حال خود باقى گذاشته است». ]   - بحار الانوار، ج 23، ص 6، باب 1، ح 11. [

»يا اَيُّهَا الَّذينَ امَنُوا اَطيعُوا اللَّهَ وَ اَطيعُوا الرَّسُولَ وَ اوُلِى الْاَمْرِ مِنْكُمْ فَاِنْ تَنازَعْتُمْ فى شَى‏ءٍ فَرُدُّوهُ اِلَى اللَّهِ وَ الرَّسُولِ اِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْيَومِ الْاخِرِ ذلِكَ خَيْرٌ وَ اَحْسَنُ تَأْويلاً». ]   - نساء / 59. [

»اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد اطاعت كنيد خدا را و اطاعت كنيد پيامبر خدا و اولياى امر خود را و هر گاه در چيزى نزاع داشتيد آن را به خدا و پيامبر بازگردانيد اگر به خدا و روز رستاخيز ايمان داريد اين (كار) براى شما بهتر، و عاقبت و پايانش نيكوتر است».

اصول اعتقادى / ابزار امامان براى هدايت انسان‌ها

نكته مهمّ اين بحث اين است كه امامت، مختصّ به تشريع نيست، بلكه جهان هستى از اتم گرفته تا كهكشان‌ها، همه داراى امامت و محور و مركز هستند. هرگز نمى‌‌‏توان تعداد اتم‌هاى يك انگشت را شماره كرد، ولى آن اتم‌ها داراى محورى به نام «پروتون» هستند كه الكترون‌هاى آن اتم دور آن حركت مى‏كنند. مى‌‏دانيم كه تاكنون بيش از يك ميليارد منظومه شمسى كشف شده است ولى ناگفته پيداست كه آنچه تاكنون كشف شده، قطره‏اى از درياى جهان هستى است و همه منظومه‌‏ها داراى محور هستند. با اين حال آيا يقين نمى‏‌كنيم كه جهان هستى داراى مركز و محور است؟ آيا قاعده لطف، قاعده حكمت، قاعده لزوم فيض دلالت نمى‏‌كند بر اينكه بايد امامى در عالم تكوين باشد تا جهان هستى را هدايت كند؟ به يقين جواب مثبت است:

»وَ جَعَلْناهُمْ اَئِمَّةً يَهْدُونَ بِاَمْرِنا». ]   - انبياء / 73. [

»و ايشان را پيشوايانى قرار داديم كه به فرمان ما (مردم را) هدايت مى‌‏‌كردند».