شرح فضیلتها و رذیلتهای اخلاقی
رذیلت بیست و دوّم: بُخل
بخل، یکی از صفات رذیله است كه آدمی را از استفادۀ شایسته از آنچه كه خداوند به او عطا نموده، بازمیدارد. استفادۀ شایسته، آن است که خداوند از آن راضی بوده، شامل اسراف و تبذیر نگردد.
این ملكه، هرچند در مورد مال و ثروت مشهور شده، امّا تنها مخصوص به اموال نیست و تمامی عطایای پروردگار همچون دانش، قدرت و آبرو را در بر میگیرد.
رذیلت بخل، در آیات و روایات چندی، به شدّت نکوهش شده و از آن نهی گردیده است. از جمله قرآنکریم میفرماید:
>وَ لا يَحْسَبَنَّ الَّذينَ يَبْخَلُونَ بِما آتاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ هُوَ خَيْراً لَهُمْ بَلْ هُوَ شَرٌّ لَهُمْ سَيُطَوَّقُونَ ما بَخِلُوا بِهِ يَوْمَ الْقِيامَة<[1]
بخل، آثار و تبعات سوئی در دنیا و آخرت دارد؛ برخی از عواقب ناگوار بخل که در قرآن و روایات نیز بدان اشاره شده، عبارتند از:
بخل ممکن است انسان را به كفر یا نفاق یا هر دو مبتلا سازد؛ باعث بروز دشمنی و كینه، حتی با خداوند سبحان خواهد شد؛ بخیلان هرگز به رستگاری نخواهند رسید و در دنیا نیز زندگی سختی دارند؛ از هراس ابتلا به فقر، دست به ارتکاب گناه میزنند؛ از پرداخت حقوق شرعی واجب، مانند خمس، زکات و کفّارات خودداری کرده، مال حرام به خورد خانواده میدهند؛ بهتدریج از مخارج واجب زندگی و هزینۀ ضروری تأمین معاش زن و فرزند نیز سرباز میزنند و شخصیت خود را نزد آنان تباه میسازند و بالأخره افراد بخیل در قیامت رسوا و بیآبرو میگردند.
راهکار رهایی از صفت رذیلۀ بخل نیز مانند سایر رذائل، مبارزۀ منفی است؛ انسان بخیل باید بر خلاف خواست ملکۀ بخل، بخشندگی را بر خود تحمیل نماید و بسیار در این باره تمرین کند تا کم کم، صفت رذیلهاش ریشه کن یا دست کم سرکوب گردد.
مطالعۀ آیات و روایاتی که با موضوع بخل و مذمّت شدید آن وارد شده نیز در این زمینه مؤثر است. همچنین تلقین مفاسد ناشی از ملکۀ بخل و نیز یادآوری عاقبت سوء افراد بخیل در تاریخ، برای درمان این بیماری روحی، مفید خواهد بود.