عنوان: پيام معظّم‌له به همايش بزرگداشت آية‌الله العظمي علّامه شفتي«قدس‌سرّه» - 14/12/1391
شرح:

بسم‌الله الرّحمن الرّحيم

Write1.jpgهمایش بزرگداشت و تجلیل از مقام والای علّامۀ عالی‌مقام و حجةالاسلام علی‌الاطلاق مرحوم آية‌الله العظمی سید محمّدباقر شفتی«قدّس‌الله نفسه‌الزّکیه» که در یک‌صد و هفتاد و چهارمین سال ارتحال آن فقیه عظیم‌القدر و در مسقط‌الرأس ایشان به اهتمام امام جمعۀ محترم و مسئولان گرامی شهرستان طارم برپا گردیده است، اقدامی قابل تحسین و مصداق «تعظیم شعائر الهی» که نشأت گرفته از «تقوای قلوب» است، می‌باشد.

عالم بی‌همتایی چون سیّد حجةالاسلام، نه تنها متعلّق به طارم و روستای چَرَزه که مسقط‌الرأس اوست و یا شفت که محلّ بالیدن و رشد نوجوانی ایشان است و یا اصفهان که دیار مرجعیّتِ تامّه و مدفن و مزار آن بزرگوار است، بلکه متعلّق به عالم تشیّع و بلکه جهان اسلام است و عظمت علمی و عملی چنین کسانی هیچ‌گاه محدود در یک منطقه و دیار نخواهد شد.

آنچه در زندگی سراسر درخشان ایشان، مایۀ اعجاب و عبرت و درس‌آموزی است، نخست تلاش و مجاهدت والای علمی آن بزرگوار در دوران طولانی تحصیل است که با هجرت به اعتاب مقدّسۀ و از کربلای معلّی آغاز و سپس در نجف اشرف و کاظمین و بعد از آن در قم و کاشان ادامه می‌یابد و در این دوران، درک محضر فقاهتی و مدرسۀ علمی و عملی اعلام و اساطینِ عالم اسلام که هر یک به تنهایی خورشید تابناک فقاهت و فضیلت بوده‌اند، از سیّد حجةالاسلام، شخصیّتی در درجۀ اعلای علمی و تربیتی می‌سازد. عالمان بی‌نظیری مانند علّامه طباطبایی صاحب ریاض‌المسائل و حضرت وحید بهبهانی و سیّد الطائفه بحرالعلوم و علّامه شیخ جعفر کاشف‌الغطاء و علّامه سید محسن اعرجی و میرزای قمی صاحب قوانین و ملّا مهدی نراقی صاحب جامع‌السّعادات، شخصیّت‌های نادر عالم تشیّعند که سیّدِ حجةالاسلام محضر علمی و عملی آنان را به خوبی درک نموده است و البتّه چنین افتخاراتی، در تاریخ بشریّت، به کمتر کسانی عنایت شده است: «ذلِكَ فَضْلُ اللَّهِ يُؤْتيهِ مَنْ يَشاءُ وَ اللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظيمِ».

گویی ارادۀ بالغۀ خداوند تعالی بر این تعلّق گرفته بود که با تربیت چنین شخصیّت با عظمتی، حوزۀ علمیّۀ کهن و با سابقۀ اصفهان تجدید حیات و احیاء گردد، حوزه‌ای که پس از دوران صفویّه در طی یک قرن، بر اثر استیلای مخالفان و معاندان مذهب حقّۀ تشیّع، از آن رونق بی‌نظیر افتاده بود و دورۀ سخت و طاقت‌فرسای فترت را پشت سر گذارده بود، به دست سیّد حجةالاسلام و یار همراه و صدیقِ قرین او يعني مرحوم آية‌الله العظمي علّامه حاج محمّد ابراهيم کلباسي«قدس‌سرّه» که او نيز آيتي از آيات باهرۀ حق‌تعالي بود، حيات و رونق دوبارۀ خود را بازيافت و بدين سبب بايد به حق، اين دو بزرگوار را در سلسلۀ مجدّدان حوزۀ علميّۀ با عظمت اصفهان که سابقۀ طولاني آن به بيش از يک‌هزار سال و بلکه به دوران امامت و عصمت مي‌رسد، دانست و اين نيز بي‌شک، افتخاري ديگر در کارنامۀ درخشان سيّد حجةالاسلام به شمار مي‌آيد.

در اين دوران، مجلس درس و بحث علمي ايشان، شاگردان بزرگي نظير صاحب روضات‌الجنّات و صاحب قصص‌العلماء و علّّامه حاج محمّد جعفر آباده‌اي«قدس‌سرّهم» را پرورش داد و موسوعۀ بزرگ فقاهتي آن فقيه بزرگوار يعني «مطالع‌الانوار في شرح شرايع‌الاسلام» که از افتخارات کارنامۀ فقه شيعه به شمار مي‌رود گوشه‌هايي از رونق دوبارۀ حوزۀ علميّۀ اصفهان در دورۀ چهل سالۀ حضور سيّد در اين ديار است.

و از ديگر سجاياي بي‌بديل سيّد حجةالاسلام، اهتمام والاي ايشان در اقامۀ حق و امر بر معروف و نهي از منکر و مبارزۀ با فساد و بدعت‌هاي اجتماعي و مقابله با زورگويان و ستمگران و بازستاندن حقوق مظلومان وتحقير ظالمان و  حاکمان مستبد و شاهان زورگو و مبارزه با تسلّط بيگانگان و رسيدگي بي‌حد و اندازه به مستمندان و محرومان ودستگيري از آنان و ساير خدمات عظيم اجتماعي است که ازبدو ورود به اصفهان تا دورۀ رياست تامّه و مرجعيّت ايشان استمرار داشته و بي‌هيچ ملاحظه و محافظه‌کاري و علي‌رغم مخالفت‌ها و کارشکني‌هاي شاهان و حاکمان جور، انجام مي‌پذيرفت و در اين راه، آن بزرگوار ملامتِ ملامت‌گران و حاسدان و مخالفان را به جان مي‌خريد و به مصداق «يُجاهِدُونَ في‏ سَبيلِ اللَّهِ وَ لا يَخافُونَ لَوْمَةَ لائِمٍ» به وظيفۀ شرعي و اجتهادي خود، قيام و اقدام مي‌نمود و از اين حيث، اين فقيه پاک نهاد، از زمرۀ استثنائات تاريخ فقهاء شيعه است که با آگاهي از اختيارات و مسئوليّت‌ها و ولايت فقيه جامع‌الشرائط، به اصلاح اجتماع و مقابله با بيگانگان پرداخت و به خوبي نشان داد که  در جايگاه فقاهت و مرجعيّت، هرگز مصالح اجتماع و ملّت اسلامي را ناديده نمي‌انگارد و از اين حيث بايد سيّد حجةالاسلام را يکي از مصادق روشن فقيهان شجاع و بصيري دانست که تا حدّي که براي او ممکن گرديده نظريّۀ ولايت‌فقيه، را عملاً اجراء نموده است و با تمام قدرت، رسالت فقاهتي خود را به انجام رسانيده است و طبعاً چنين شخصيّتي از گزند بي‌مهري‌هاي تاريخ‌نويسان نيز در امان نخواهد بود، چنان‌که دربارۀ اين فقيه والاقدر نيز در برخي از منابع تاريخي و کتب تراجم، قضاوت‌هاي سطحي و توأم با بي‌انصافي و شتاب‌زدگي ملاحظه مي‌شود، که اميدواريم با تلاش مشکوري که در اين همايش و نظاير آن صورت مي‌پذيرد، اين‌گونه بي‌مهري‌هاي تاريخي تا حدّي برطرف گردد و غبار شبهه و اشتباه از صورت و سيرتِ خدمت‌گزاران واقعيِ دين مبين و رهبران معنوي متديّنان زدوده شود.

اگر همايش حاضر، قدمي در اين راه خطير بردارد و به تجليل صِرف از شخصيّت عديم‌النظير آية‌الله العظمي سيّد محمّدباقر شفتي«قدّس‌سرّه‌القدوسي» بسنده ننمايد و برخي از تيرگي‌هاي تاريخي در زندگاني درخشان اين حجّت حقيقي اسلام را روشن گرداند، بي‌ترديد خدمتي بزرگ به آستان فقاهت و روحانيّت کرده است و در اين‌صورت، به هدف اصلي خود دست‌يافته است. اميد است با لطف خداوند تعالي و توجّه و دقّت پژوهشگران و سخنرانان محترم چنين گردد. ان‌شاءالله. از همۀ مسئولان و برگزارکنندگان اين همايش و شما شرکت‌کنندگان محترم تقدير و تشکّر مي‌نمايم و توفيقات همگان را از خداي متعال خواستارم.

والسّلام‌عليکم و رحمة‌الله و برکاته

حسين المظاهري

21 / ربيع‌الثّاني / 1434

14/اسفند/1391