بسمالله الرّحمن الرّحيم
برگزاري پنجمين همايش اديان توحيدي در اصفهان، شهر همزيستي و تقريب اديان آسماني، مايۀ خوشوقتي است و اهتمام دبيرخانۀ اديان توحيدي و مسئولان محترم آن براي استمرار اين نشست ساليانه در دهۀ فرخندۀ فجر انقلاب اسلامي، ستودني و شايستۀ تقدير است.
پيامبران الهي -که والاترين راهنمايان راستين بشريّت به صلاح و سداد بودهاند- با دعوت به نقاط مشترک آيينهاي توحيدي، همۀ مؤمنان به اديان خداوندي را به سوي وحدت کلمه و اتّحاد و انسجام فراخواندهاند و در واقع بر اين نکتۀ با اهميّت، انگشت تأکيد نهادهاند که متدينان و خداباوران بايد در اهداف مشترکِ خود، متّحد گردند و آن را پايهاي براي پيشبرد ساير آرمانهاي همگاني انساني و اجتماعي قرار دهند.
بيشک اين جهتگيريِ مقدّس و همراه با تأکيدِ انبياء الهي، وقتي تحقّق خواهد يافت که فضاي ديني و رويکرد مؤمنان بر پايۀ «اعتدال» استوار گردد، چرا که بزرگترين آسيب وحدت و مؤثرترين مانع انسجام، افراطگرايي و روحيّۀ تعصّب خشک ديني است.
اعتدال که موضوع نشست حاضر است، اصلِ محيط بر تمام تعاليم الهي است و از اين جهت يک اصلِ مشترک بينالادياني به شمار ميرود.
پشتوانۀ اين اصل اساسي، هم دين و تعليمات رهبران ديني يعني پيامبران عظيمالقدر است و هم عقل که پيامبر درونيِ يکايک انسانهاست، بر اين اصل با اهميّت دلالت مينمايد.
امام عليبنابيطالب«سلاماللهعليه» که بيان بلند و سخن پرآوازۀ او براي همۀ دينباوران، شنيدني و آموزنده است تصريح ميفرمايد که: اعتدال و راه ميانه، مسير مستقيمي است که کتاب مقدّس خداوند و آثار نبوّت بر اين راه بيانحراف، پرتوافکن شده است و افراط و تفريط، عينِ گمراهي و ضلالت است: «اَلْيَمِينُ وَ الشِّمَالُ مَضَلَّةٌ وَ الطَّرِيقُ الْوُسْطَى هِيَ الْجَادَّةُ عَلَيْهَا بَاقِي الْكِتَابِ وَ آثَارُ النُّبُوَّةِ». چنانکه خود آن بزرگوار، در کلام بلند ديگري به پشتوانۀ عقليِ اعتدال نيز تصريح کرده و چنين ميفرمايد: «لَا تَرَى الْجَاهِلَ إِلَّا مُفْرِطاً أَوْ مُفَرِّطاً» اين سخن والا نشان ميدهد که ريشۀ اعتدال در عقل و عقلانيّت است و افراطگرايي و تفريطگرايي، از نقطۀ مقابل آن يعني جهل و جهالت، نشأت گرفته و نشانۀ بارز سفاهت و بيخردي است.
اکنون مهم آن است که بدانيم براي رسيدن به اعتدال چه بايد کرد و راه دستيابي به اين فضيلت مهم که کانون توجّه مشترک همۀ پيامآوران الهي و نقطۀ التقاء اديان توحيدي است، چيست؟
بيشک براي نهادينه شدنِ واقعي اين فضيلت انسانساز و جامعهساز، بايد آن را در سه ساحت با اهميّت، تثبيت نماييم:
ساحت نخست، فکر و انديشه است. بايد پيش از هر چيز، اعتدال را از حيث نظري بپذيريم و نظراً بدان معتقد باشيم. بسياري از معضلاتِ کنونيِ متديّنان در مقام عمل، خصوصاً مشکلات و آسيبهاي اجتماعي و ملّي، ريشه در اشکالات نظري و فکري ما دارد و تا اين جهت، اصلاح نشود اميد اصلاح در مقام عمل بيهوده است. ما بايد اولاً و به طور حقيقي از منظر فکري و عقيدتي، به اعتدال معتقد باشيم تا سپس بتوانيم عملکرد خود را براساس اين رويکرد، تنظيم نماييم.
ساحت دوم، احساسات و عواطف و خصوصاً عواطف و هيجانات ديني و مذهبي است که بايد فضيلت اعتدال بر آن، محيط و حاکم شود. امروز برخي از تعصّبات بيجا و سفيهانه که به نام اديان و مذاهب، توجيه و تحکيم ميشود، بلاي جان انسانهاي بيپناه شده است. نمونۀ آن رفتارهاي نفرتانگيز تکفيريها و همچنين خشونتهاي تمام نشدني صهيونيستهاست که دل هر انسان آزادهاي را به درد ميآورد. عرصۀ عواطف و احساسات، خصوصاً هيجانات سياسي بايد به وسيلۀ فضيلت اعتدال تنظيم شود تا از مسير صحيح، به راه گمراهي منحرف نگردد.
و بالأخره سومين ساحت، ساحت عمل و رفتار ماست که بايد به زيور فضيلت اعتدال، مزيّن گردد تا بشريّت را به سوي خود جذب نمايد.
بيشک، نقش رهبران و عالمان اديان براي تثبيت اين فضيلت حياتبخش در همۀ اين ساحتهاي سهگانه، نقشي کاملاً مؤثّر و حتّي بيبديل است. بايد همّت و اهتمام امروز پيشروان اديان، مصروفِ تحکيم نظري و عملي اعتدال و اعتدالگرايي شود تا بشريّت، طعم شيرين زندگيِ همراه با مسالمت و امنيّت و اميد و آزادي و صلح را بچشد و در سايهسار اديان توحيدي به سر منزل سعادت نايل گردد. به اميد آن روز.
توفيقات شما عزيزان را خواستارم و از تلاشهاي شما براي تقريب اديان توحيدي سپاسگزاري ميکنم.
حسين المظاهري
16 / بهمن / 1392