بازگشت

پیامبر اعظم(صلّی‌الله‌علیه‌وآله) در آئینه نهج البلاغه

 

 

ابْتَعَثَهُ بِالنُّورِ الْمُضِيءِ، وَ الْبُرْهَانِ الْجَلِيِّ وَ الْمِنْهَاجِ الْبَادِي، وَ الْكِتَابِ الْهَادِي .أسْرَتُهُ خَيْرُ أسْرَةٍ، وَ شَجَرَتُهُ خَيْرُ شَجَرَةٍ، أغْصَانُهَا مُعْتَدِلَةٌ، وَ ثِمَارُهَا مُتَهَدِّلَةٌ.

خداوند پیامبرش«صلى اللّه عليه و آله و سلم»  را با نوری درخشان ، و برهانی آشکار و راهی روشن ، و کتابی هدایتگر بر انگیخت .خانواده او نیکوترین خانواده ، و درخت وجودش از بهترین درختان است که شاخه های آن راست و میوه های آن سر به زیر و در دسترس همگان است. بخشی از خطبه 161نهج البلاغه

 

 

أرْسَلَهُ عَلَى حِينِ فَتْرَةٍ مِنَ الرُّسُلِ وَ طُولِ هَجْعَةٍ مِنَ الْأمَمِ وَ انْتِقَاضٍ مِنَ الْمُبْرَمِ فَجَأهُمْ بِتَصْدِيقِ الَّذِي بَيْنَ يَدَيْهِ وَ النُّورِ الْمُقْتَدَى بِهِ، ذَلِكَ الْقُرْآنُ فَاسْتَنْطِقُوهُ وَ لَنْ يَنْطِقَ وَ لَكِنْ أخْبِرُكُمْ عَنْهُ ألاَ إِنَّ فِيهِ عِلْمَ مَا يَأْتِي وَ الْحَدِيثَ عَنِ الْمَاضِي وَ دَوَأ دَائِكُمْ وَ نَظْمَ مَا بَيْنَكُمْ.

خداوند پیامبر«صلى اللّه عليه و آله و سلم» را هنگامی فرستاد که پیامبران حضور نداشتند ، و امت ها در خواب غفلت بودند ، و رشته های دوستی و انسانیت از هم گسسته بود . پس پیامبر«صلى اللّه عليه و آله و سلم» به میان خلق آمد در حالی که کتاب های پیامبران پیشین را تصدیق کرد و با «نوری» هدایتگر انسانها شد که همه باید از آن اطاعت نمایند ، و آن نور «قرآن کریم» است .از قرآن بخواهید تا سخن گوید ، که هرگز سخن نمی گوید ، اما من شما را از معارف آن خبر می دهم ، بدانید که در قرآن علم آینده ، و حدیث روزگاران گذشته است ، شفادهنده دردهای شما ، و سامان دهنده امور فردی و اجتماعی شماست . بخشی از خطبه 158 نهج البلاغه

 

 

بَعَثَهُ وَ النَّاسُ ضُلَّالٌ فِي حَيْرَةٍ، وَحَاطِبُونَ فِي فِتْنَةٍ، قَدِ اسْتَهْوَتْهُمُ الْأهْوَاء، وَ اسْتَزَلَّتْهُمُ الْكِبْرِياء، وَ اسْتَخَفَّتْهُمُ الْجَاهِلِيَّةُ الْجَهْلاء، حَيارى فِي زَلْزَالٍ مِنَ الْأمْرِ، وَ بَلاءٍ مِنَ الْجَهْلِ، فَبَالَغَ «صلى اللّه عليه و آله و سلم»  فِي النَّصِيحَةِ، وَ مَضَى عَلَى الطَّرِيقَةِ، وَ دَعا إ لَى الْحِكْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ.

خدا پیامبراعظم «صلی الله علیه وآله وسلم» را به هنگامی مبعوث فرمود که مردم در حیرت و سرگردانی بودند، در فتنه‏ها بسر می‏بردند، هوی و هوس بر آنها چیره‏شده، و خود بزرگ بینی و تکبر به لغزشهای فراوانشان کشانده بود، و نادانیهای جاهلیت پست و خوارشان کرده، و در امور زندگی حیران و سرگردان بودند، و بلای جهل و نادانی دامنگیرشان بود پس پیامبر «صلى اللّه عليه و آله و سلم»   در نصیحت و خیرخواهی نهایت تلاش را کرد، و آنان را به راه راست راهنمایی، و از راه حکمت و موعظه نیکو، مردم را به خدا دعوت فرمود.بخشی از خطبه 94 نهج البلاغه

 

 

أرْسَلَهُ بِالضِّيَاء وَ قَدَّمَهُ فِي الاصْطِفاء، فَرَتَقَ بِهِ الْمَفاتِقَ، وَ ساوَرَ بِهِ الْمُغالِبَ، وَ ذَلَّلَ بِهِ الصُّعُوبَةَ، وَ سَهَّلَ بِهِ الْحُزُونَةَ، حَتَّى سَرَّحَ الضَّلالَ عَنْ يَمِينٍ وَ شِمالٍ.

خداوند متعال پیامبر«صلى اللّه عليه و آله و سلم»را با فروغ اسلام به رسالت فرستاد و مقدّم بر همه كسش برگزيد. به او، پراكندگيها را به هم پيوست و پيروزمندان را به نيروى او درهم شكست . سختيها را به او آسان ساخت و ناهمواريها را به او هموار گردانيد تا گمراهيها را از چپ و راست پراكنده ساخت

 

 

أرْسَلَهُ بِأمْرِهِ صَادِعا، وَ بِذِكْرِهِ نَاطِقا، فَأدَّى أمِينا، وَ مَضى رَشِيدا، وَ خَلَّفَ فِينا رَايَةَ الْحَقِّ، مَنْ تَقَدَّمَها مَرَقَ، وَ مَنْ تَخَلَّفَ عَنْها زَهَقَ، وَ مَنْ لَزِمَها لَحِقَ.

خداوند متعال پیامبر«صلى اللّه عليه و آله و سلم»را فرستاد تا فرمان وی را آشکار و نام خدا را بر زبان راند. پس با امانت، رسالت خویش را به انجام رساند، و با راستی و درستی به راه خود رفت، و پرچم حق را در میان ما به یادگار گذاشت، هر کس از آن پیشی گیرد از دین خارج و آن کس که از آن عقب ماند هلاک گردد و هر کس همراهش باشد رستگار شود.بخشی از خطبه221 نهج البلاغه

 

 

فَإِنَّ اَللَّهَ سُبْحَانَهُ بَعَثَ مُحَمَّداً «صلى اللّه عليه و آله و سلم»  وَ لَيْسَ أَحَدٌ مِنَ اَلْعَرَبِ يَقْرَأُ كِتَاباً وَ لاَ يَدَّعِي نُبُوَّةً وَ لاَ وَحْياً فَقَاتَلَ بِمَنْ أَطَاعَهُ مَنْ عَصَاهُ يَسُوقُهُمْ إِلَى مَنْجَاتِهِمْ وَ يُبَادِرُ بِهِمُ اَلسَّاعَةَ أَنْ تَنْزِلَ بِهِمْ يَحْسِرُ اَلْحَسِيرُ وَ يَقِفُ اَلْكَسِيرُ فَيُقِيمُ عَلَيْهِ حَتَّى يُلْحِقَهُ غَايَتَهُ إِلاَّ هَالِكاً لاَ خَيْرَ فِيهِ حَتَّى أَرَاهُمْ مَنْجَاتَهُمْ وَ بَوَّأَهُمْ مَحَلَّتَهُمْ فَاسْتَدَارَتْ رَحَاهُمْ وَ اِسْتَقَامَتْ قَنَاتُهُمْ.

همانا خداوند سبحان، حضرت محمد«صلى اللّه عليه و آله و سلم» را مبعوث فرمود، در روزگارانی که عرب کتابی نخوانده و ادعای وحی و پیامبری نداشت پیامبر اسلام «صلى اللّه عليه و آله و سلم»   با یارانش به مبارزه با مخالفان پرداخت تا آنان را به سرمنزل نجات کشاند، و پیش از آنکه مرگشان فرا رسد آنان را به رستگاری رساند، با خستگان مدارا کرد، و شکسته‏حالان را زیر بال گرفت تا همه را به راه راست هدایت کرد، جز آنان که راه گمراهی پیمودند، و در آنها خیری نبود همه را نجات داد، و در جایگاه مناسب رستگاری، استقرارشان بخشید، تا آنکه آسیاب زندگی آنان به چرخش درآمد، و نیزه‏شان تیز شد. بخشی از خطبه 104 نهج البلاغه

 

فَصَدَعَ بِمَا أُمِرَ بِهِ وَ بَلَّغَ رِسَالاَتِ رَبِّهِ فَلَمَّ اَللَّهُ بِهِ اَلصَّدْعَ وَ رَتَقَ بِهِ اَلْفَتْقَ وَ أَلَّفَ بِهِ اَلشَّمْلَ بَيْنَ ذَوِي اَلْأَرْحَامِ بَعْدَ اَلْعَدَاوَةِ اَلْوَاغِرَةِ فِي اَلصُّدُورِ وَ اَلضَّغَائِنِ اَلْقَادِحَةِ فِي اَلْقُلُوبِ.

پیامبراسلام «صلی الله علیه وآله وسلم»آنچه را که به او ابلاغ شد آشکار کرد ،وپیام های پروردگارش را رساند.اوشکاف های اجتماعی را به وحدت اصلاح ،وفاصله هارابه هم پیوند داد وپس از آنکه آتش دشمنی ها و کینه های برافروخته در دل ها راه یافته بود ،میان خویشاوندان یگانگی برقرار کرد. بخشی از خطبه 230 نهج البلاغه

 
 

 

فَإِنَّ اللَّهَ جَعَلَ مُحَمَّدا صَلّى اللّهُ عَلَيهِ وَ آلِه عَلَما لِلسَّاعَةِ وَ مُبَشِّرا بِالْجَنَّةِ وَ مُنْذِرا بِالْعُقُوبَةِ.

همانا که خداوند، محمّد صلى اللّه عليه و آله را نشانه قيامت ، و مژده دهنده بهشت و ترساننده از کیفر جهنّم قرار داد. بخشی ازخطبه 160 نهج البلاغه

 

 

فَأخْرَجَهُ مِنْ أفْضَلِ الْمَعَادِنِ مَنْبِتا، وَ أعَزِّ الْأرُوماتِ مَغْرِسا، مِنَ الشَّجَرَةِ الَّتِي صَدَعَ مِنْها أنْبِيَائهُ، وَ انْتَجَبَ مِنْهَا أمَنَائهُ، عِتْرَتُهُ خَيْرُ الْعِتَرِ، وَ أسْرَتُهُ خَيْرُ الْأسَرِ، وَ شَجَرَتُهُ خَيْرُ الشَّجَرِ، نَبَتَتْ فِي حَرَمٍ، وَ بَسَقَتْ فِي كَرَمٍ، لَها فُرُوعٌ طِوالٌ، وَ ثَمَرَهٌ لاتُنالُ، فَهُوَ إمامُ مَنِ اتَّقى ، وَ بَصِيرَةُ مَنِ اهْتَدى ، سِرَاجٌ لَمَعَ ضَوْءُهُ، وَ شِهابٌ سَطَعَ نُورُهُ، وَ زَنْدٌ بَرَقَ لَمْعُهُ، سِيرَتُهُ الْقَصْدُ، وَ سُنَّتُهُ الرُّشْدُ، وَ كَلاَمُهُ الْفَصْلُ، وَ حُكْمُهُ الْعَدْلُ. 

خداوند متعال نهاد اصلی و جود پیامبر «صلى اللّه عليه و آله و سلم» را از بهترین معادن استخراج کرد ، و نهاد وجود او را در اصیل ترین و عزیز ترین سر زمین ها کاشت و آبیاری کرد ، او را از همان درختی که پیامبران و امنیان خود را از آن آفرید به وجود آورد که عترت او بهترین عترت ها ، و خاندانش بهترین خاندان ها ، و درخت و جودش از بهترین درختان است ، در حرم امن خدا روئید ، در آغوش خانواده کریمی بزرگ شد ، شاخه های بلند آن سر به آسمان کشیده که دست کسی به میوه آن نمی رسید . پس پیامبر «صلى اللّه عليه و آله و سلم» پیشوای پرهیز کاران ، و وسیله بینایی هدایت خواهان است ، چراغی با نور درخشان و ستاره ای فروزان و شعله ای با برق خیره کننده و تابان است راه و رسم او با اعتدال و روش زندگی او صحیح و پایدار و سخنانش روشنگر حق و باطل و حکم او عادلانه است . بخشی ازخطبه 94 نهج البلاغه

 

 

طَبِيبٌ دَوَّارٌ بِطِبِّهِ قَدْ أَحْكَمَ مَرَاهِمَهُ وَ أَحْمَى مَوَاسِمَهُ يَضَعُ ذَلِكَ حَيْثُ اَلْحَاجَةُ إِلَيْهِ مِنْ قُلُوبٍ عُمْيٍ وَ آذَانٍ صُمٍّ وَ أَلْسِنَةٍ بُكْمٍ مُتَتَبِّعٌ بِدَوَائِهِ مَوَاضِعَ اَلْغَفْلَةِ وَ مَوَاطِنَ اَلْحَيْرَةِ لَمْ يَسْتَضِيئُوا بِأَضْوَأ اَلْحِكْمَةِ وَ لَمْ يَقْدَحُوا بِزِنَادِ اَلْعُلُومِ اَلثَّاقِبَةِ.

پیامبر «صلى اللّه عليه و آله و سلم»  طبیبی است که برای درمان بیماران سیار است، مرهمهای شفابخش او آماده، و ابزار داغ کردن زخمها را گداخته، برای شفای قلبهای کور، و گوشهای ناشنوا، و زبانهای لال، آماده است و با داروی خود در پی یافتن بیماران فراموش‏شده و سرگردان است. علل انحراف فرزندان امیه بنی‏امیه با نور حکمت، جان و دل خود را روشن نساخته، و با شعله‏های فروزان دانش، قلب خود را نورانی نکرده‏اند، چونان چهارپایان صحرایی و سنگهای سخت و نفوذناپذیرند.بخشی ازخطبه 108 نهج البلاغه

 

 

مُسْتَقَرُّهُ خَيْرُ مُسْتَقَرٍّ، وَ مَنْبِتُهُ أشْرَفُ مَنْبِتٍ، فِي مَعادِنِ الْكَرَامَةِ، وَ مَماهِدِ السَّلاَمَةِ، قَدْ صُرِفَتْ نَحْوَهُ أفْئِدَةُ الْأبْرَارِ، وَ ثُنِيَتْ إِلَيْهِ أزِمَّةُ الْأبْصَارِ، دَفَنَ اللَّهُ بِهِ الضَّغَائِنَ، وَ أطْفَأ بِهِ النَّوَائِرَ، ألَّفَ بِهِ إِخْوانا، وَ فَرَّقَ بِهِ أقْرَانا، أعَزَّ بِهِ الذِّلَّةَ، وَ أذَلَّ بِهِ الْعِزَّةَ، كَلامُهُ بَيَانٌ، وَ صَمْتُهُ لِسانٌ.

قرارگاه پیامبر «صلى اللّه عليه و آله و سلم»  بهترین قرارگاه و محل پرورش و خاندان او شریفترین پایگاه است، در معدن بزرگواری و گاهواره سلامت رشد کرد، دلهای نیکوکاران شیفته او گشته، توجه دیده‏ها به سوی اوست. خدا به برکت وجود او کینه‏ ها را دفن کرد و آتش دشمنیها را خاموش نمود، با او میان دلها الفت و مهربانی ایجاد، و نزدیکانی را از هم دور ساخت. انسانهای خوار و ذلیل و محروم در پرتو او عزت یافتند، و عزیزانی خودسر ذلیل شدند، گفتار او روشنگر، و سکوت او زبانی دیگر بود. بخشی ازخطبه 96 نهج البلاغه

 

 

مَوْلِدُهُ بِمَكَّةَ وَ هِجْرَتُهُ بِطَيْبَةَ، عَلاَ بِهَا ذِكْرُهُ وَ امْتَدَّ مِنْهَا صَوْتُهُ، أرْسَلَهُ بِحُجَّةٍ كَافِيَةٍ وَ مَوْعِظَةٍ شَافِيَةٍ وَ دَعْوَةٍ مُتَلاَفِيَةٍ، أظْهَرَ بِهِ الشَّرَائِعَ الْمَجْهُولَةَ وَ قَمَعَ بِهِ الْبِدَعَ الْمَدْخُولَةَ وَ بَيَّنَ بِهِ الْأحْكَامَ الْمَفْصُولَةَ فَمَنْ يَبْتَغِ غَيْرَ الْإِسْلاَمِ دَيْنا تَتَحَقَّقْ شِقْوَتُهُ وَ تَنْفَصِمْ عُرْوَتُهُ وَ تَعْظُمْ كَبْوَتُهُ وَ يَكُنْ مَآبُهُ إِلَى الْحُزْنِ الطَّوِيلِ وَ الْعَذَابِ الْوَبِيلِ   .

 زادگاه پیامبر «صلى اللّه عليه و آله و سلم» مكه ،و هجرت او  به مدينه. پاک و پاکیزه است که در آنجا نام او ‍ بلند شد و دعوتش به همه جا رسید. خداوند او را با برهان کامل و كافى(قرآن کریم) و پند های شفابخش و دعوتى جبران کننده فرستاد، با فرستادن پیامبر «صلى اللّه عليه و آله و سلم» شریعت های ناشناخته را شناساند ، و ریشه  بدعت هاى راه يافته در ادیان آسمانی را قطع کرد و احکام و مقررات الهی را بیان فرمود . پس هرکس جز اسلام دینی را انتخاب کند به یقین شقاوت او ثابت ، و پیوند او با خدا قطع ، و سقوطش سهمگین خواهد بود ، و سرانجامش رنج و اندوهی بی پایان و شکنجه ای پردرد می باشد .بخشی ازخطبه 161  نهج البلاغه

 

 

وَ لَقَدْ كَانَ فِي رَسُولِ اللَّهِ صَلّى اللّهُ عَلَيهِ وَ آلِه مَا يَدُلُّكُ عَلَى مَسَاوِئِ الدُّنْيَا وَ عُيُوبِهَا، إِذْ جَاعَ فِيهَا مَعَ خَاصَّتِهِ وَ زُوِيَتْ عَنْهُ زَخَارِفُهَا مَعَ عَظِيمِ زُلْفَتِهِ.

  در سيرت رسول الله«صلى اللّه عليه و آله» نكته هايى است كه تو را به زشتيها و بديهاى دنيا رهنمون مى آيند، زيرا او با خواص و نزديكان خود همواره گرسنه مى زيست ، و با مقام و منزلتى كه او را بود، آرايشهاى دنيا از چشمش به دور مانده بود. بخشی ازخطبه 160 نهج البلاغه

 

 

فَتَأسَّ بِنَبِيِّكَ الْأطْيَبِ الْأطْهَرِ، صَلّى اللّهُ عَلَيهِ وَ آلِه ، فَإِنَّ فِيهِ أسْوَةً لِمَنْ تَأسَّى وَ عَزَأ لِمَنْ تَعَزَّى وَ أحَبُّ الْعِبَادِ إِلَى اللَّهِ الْمُتَأسِّي بِنَبِيِّهِ وَ الْمُقْتَصُّ لِأثَرِهِ

پس به پیامبر پاکیزه و پاکت ؛صلى اللّه عليه و آله؛ اقتدا کن ، که راه و رسم او الگویی است برای الگوطلبان ، و مایه فخر و بزرگی است برای کسی که خواهان بزرگواری باشد و محبوب ترین بنده نزد خدا کسی است که از پیامبرش پیروی کند و گام بر جایگاه او نهد . بخشی ازخطبه 160 نهج البلاغه

 

 

 

قَدْ حَقَّرَ الدُّنْيَا وَ صَغَّرَهَا، وَ أهْوَنَ بِهَا وَ هَوَّنَهَا، وَ عَلِمَ أنَّ اللَّهَ زَوَاهَا عَنْهُ اخْتِيَارا، وَ بَسَطَهَا لِغَيْرِهِ احْتِقَارا، فَأعْرَضَ عَنِ الدُّنْيَا بِقَلْبِهِ، وَ أمَاتَ ذِكْرَهَا عَنْ نَفْسِهِ، وَ أحَبَّ أنْ تَغِيبَ زِينَتُهَا عَنْ عَيْنِهِ لِكَيْلاَ يَتَّخِذَ مِنْهَا رِيَاشا، أوْ يَرْجُوَ فِيهَا مَقَاما، بَلَّغَ عَنْ رَبِّهِ مُعْذِرا، وَ نَصَحَ لاُِمَّتِهِ مُنْذِرا، وَ دَعَا إِلَى الْجَنَّةِ مُبَشِّرا.

پیامبر «صلى اللّه عليه و آله و سلم»  دنیا را کوچک شمرد و در چشم دیگران آن را ناچیز جلوه داد، آن را خوار می‏شمرد و در نزد دیگران خوار و بی‏مقدار معرفی فرمود. و می‏دانست که خداوند برای احترام به ارزش او دنیا را از او دور ساخت و آن را برای ناچیز بودنش به دیگران بخشید، پیامبر «صلى اللّه عليه و آله و سلم»از جان و دل به دنیا پشت کرد، و یاد آن را در دلش میراند، دوست می‏داشت که زینتهای دنیا از چشم او دور نگهداشته شود، تا از آن لباس فاخری تهیه نسازد، یا اقامت در آن را آرزو نکند، و برای تبلیغ احکامی که قطع‏کننده عذرهاست تلاش کرد، و امت اسلامی را با هشدارهای لازم نصیحت کرد، و با بشارتها مردم را به سوی بهشت فرا خواند، و از آتش جهنم پرهیز داد.  بخشی ازخطبه 109 نهج البلاغه

 

 

قَضَمَ الدُّنْيَا قَضْما وَ لَمْ يُعِرْهَا طَرْفا أهْضَمُ أهْلِ الدُّنْيَا كَشْحا وَ أخْمَصُهُمْ مِنَ الدُّنْيَا بَطْنا.

پیامبر «صلى اللّه عليه و آله» از دنیا چندان نخورد که دهان را پر کند ، و به دنیا با گوشه چشم نگریست ، دو پهلویش از تمام مردم فرو رفته تر ، و شکمش از همه خالی تر بود . بخشی ازخطبه 160 نهج البلاغه

 

 

وَ لَقَدْ كَانَ صَلّى اللّهُ عَلَيهِ وَ آلِه يَأْكُلُ عَلَى الْأرْضِ وَ يَجْلِسُ جِلْسَةَ الْعَبْدِ وَ يَخْصِفُ بِيَدِهِ نَعْلَهُ وَ يَرْقَعُ بِيَدِهِ ثَوْبَهُ وَ يَرْكَبُ الْحِمَارَ الْعَارِيَ وَ يُرْدِفُ خَلْفَهُ.

و همانا پیامبر «صلى اللّه عليه و آله و سلم» بر روی زمین می نشست و غذا می خورد و چونان برده ، ساده می نشست و با دست خود کفش خود را وصله می زد ، و جامه خود را با دست خود می دوخت ، و بر الاغ برهنه می نشست و دیگری را پشت سر خویش سوار می کرد.   بخشی ازخطبه 160 نهج البلاغه

 

 

خَرَجَ مِنَ الدُّنْيَا خَمِيصا وَ وَرَدَ الْآخِرَةَ سَلِيما، لَمْ يَضَعْ حَجَرا عَلَى حَجَرٍ حَتَّى مَضَى لِسَبِيلِهِ وَ أجَابَ دَاعِيَ رَبِّهِ، فَمَا أعْظَمَ مِنَّةَ اللَّهِ عِنْدَنَا حِينَ أنْعَمَ عَلَيْنَا بِهِ سَلَفا نَتَّبِعُهُ وَ قَائِدا نَطَأُ عَقِبَهُ.

پیامبر «صلى اللّه عليه و آله و سلم» با شکمی گرسنه از دنیا رفت و با سلامت جسم و جان وارد آخرت شد و کاخ های مجلل نساخت. سنگی بر سنگی نگذاشت تا جهان را ترک گفت و دعوت پروردگارش را پذیرفت. وه! چه بزرگ است منتی که خدا با بعثت پیامبر «صلى اللّه عليه و آله و سلم» بر ما نهاده ، و چنین نعمت بزرگی به ما عطا فرموده ، رهبر پیشتازی که باید او را پیروی کنیم و پیشوایی که باید راه او را تداوم بخشیم. بخشی ازخطبه 160 نهج البلاغه

 

 

اللَّهُمَّ داحِيَ الْمَدْحُوَّاتِ، وَ داعِمَ الْمَسْمُوكَاتِ، وَ جَابِلَ الْقُلُوبِ عَلَى فِطْرَتِهَا، شَقِيِّها وَ سَعِيدِهَا، اجْعَلْ شَرَائِفَ صَلَوَاتِكَ وَ نَوَامِيَ بَرَكَاتِكَ عَلَى مُحَمَّدٍ عَبْدِكَ وَ رَسُولِكَ، الْخَاتِمِ لِمَا سَبَقَ، وَ الْفَاتِحِ لِمَا انْغَلَقَ، وَ الْمُعْلِنِ الْحَقَّ بِالْحَقِّ، وَ الدَّافِعِ جَيْشَاتِ الْأبَاطِيلِ، وَ الدَّامِغِ صَوْلاتِ الْأضَالِيلِ، كَمَا حُمِّلَ فَاضْطَلَعَ، قَائِما بِأمْرِكَ، مُسْتَوْفِزا فِي مَرْضَاتِكَ، غَيْرَ نَاكِلٍ عَنْ قُدُمٍ، وَ لا وَاهٍ فِي عَزْمٍ، وَاعِيا لِوَحْيِكَ، حَافِظا لِعَهْدِكَ، مَاضِيا عَلَى نَفَاذِ أمْرِكَ، حَتَّى أوْرَى قَبَسَ الْقَابِسِ، وَ أضَاء الطَّرِيقَ لِلْخَابِطِ، وَ هُدِيَتْ بِهِ الْقُلُوبُ بَعْدَ خَوْضَاتِ الْفِتَنِ وَ الْآثَامِ، وَ أقامَ بِمُوضِحاتِ الْأعْلاَمِ، وَ نَيِّرَاتِ الْأحْكَامِ، فَهُوَ أمِينُكَ الْمَأْمُونُ، وَ خَازِنُ عِلْمِكَ الْمَخْزُونِ، وَ شَهِيدُكَ يَوْمَ الدِّينِ، وَ بَعِيثُكَ بِالْحَقِّ، وَ رَسُولُكَ إ لَى الْخَلْقِ.

   بار خدایا! ای گستراننده هر گسترده، و ای نگهدارنده آسمانها، و ای آفریننده دلها بر فطرتهای خویش : دلهای رستگار و دلهای شقاوت زده.  گرامی‏ترین درودها و افزون‏ترین برکات خود را بر محمد «صلى اللّه عليه و آله و سلم» بنده و فرستاده‏ات اختصاص ده، که خاتم پیامبران گذشته است، و گشاینده درهای بسته و آشکارکننده حق با برهان است. دفع‏کننده لشگرهای باطل، و درهم کوبنده شوکت گمراهان است، آنگونه که بار سنگین رسالت را بر دوش کشید، و به فرمانت قیام کرد، و به سرعت در راه خشنودی تو گام برداشت، حتی یک قدم به عقب برنگشت، و اراده او سست نشد، و در پذیرش و گرفتن وحی، نیرومند بود، حافظ و نگهبان عهد و پیمان تو بود، و در اجرای فرمانت تلاش کرد تا آنجا که نور حق را آشکار، و راه را برای جاهلان روشن ساخت، و دلهایی که در فتنه و گناه فرو رفته بودند هدایت شدند. پرچمهای حق را برافراشت احکام نورانی را برپا کرد، پس او پیامبر امین، و مورد اعتماد، و گنجینه‏دار علم نهان تو، و شاهد روز رستاخیز، و برانگیخته تو برای بیان حقائق، و فرستاده تو به سوی مردم است. بخشی از خطبه 72 نهج البلاغه

 

 

:::  هر گونه استفاده از مطالب این سایت با ذکر منبع بلامانع میباشد.  :::
دفتر مرجع عاليقدر حضرت آية الله العظمى مظاهری مدّ ظلّه العالى
آدرس دفتر: اصفهان – خيابان عبد الرزاق – کوی شهيد بنی لوحی - کد پستی : 99581 - 81486
Web:www.almazaheri.ir     Email:info@almazaheri.ir
تلفن و دورنگار : 4463671 -0311 
   :::