تشكيل حكومت اولين اقدام پيامبر6
از
مهمترين كارهايي كه آن حضرت در مدينه به آن همت ميگماشتند،
تشكيل حكومت اسلامي است. پيامبر6
در پي تبيين اسلام ـ از نظر سياسي، اجتماعي، فرهنگي و قانوني ـ
بودند و وظيفة آن حضرت بسيار واضح و شفّاف بود. پيامبر آمده
بود زمينههاي يك حكومت اسلامي و اجراي قوانين اسلامي را فراهم
كند و بر همين اساس بايد گفت: اسلام منهاي حكومت اصلاً اسلام
نيست. چنانكه در روايتي متواتر كه در اغلب كتابهاي علما از
جمله كافي شيح كليني از امام باقر%
نقل شده است:
«بُنِيَ الاِسلامُ عَلي خَمسٍ: علي الصَّلوةِ و الزَّكوةِ وَ
الصَّومِ و الحَجِّ و الولايةِ و لم ينادَ بِشَيءٍ كَما
نُودِيَ بِالوِلايَةِ»،
اسلام بر پنج پايه استوار است: نماز، زكات، روزه، حج و ولايت و
بر هيچ چيزي مثل ولايت تأكيد نشده است. به عبارتي آن چهارتاي
اوّل ستون اسلام به شمار ميآيند، اما عمود خيمة اسلام كه همه
به آن وابسته است، «ولايت» است.
از
اين رو، اسلام بايد حكومت داشته باشد و لازمة برقراري حكومت،
محوريت ولايت است.
بر
همين اساس، در آية «فَلا وَ رَبّكَ لايُؤمِنُونَ حَتّي
يُحَكِّمُوكَ فيما شَجَرَ بَينَهُمْ ثُمَّ لايَجِدُوا في
أنْفُسِهِمْ حَرَجاً مِمّا قَضَيتَ وَ يُسَلِّمُوا تَسْليماً»؛
ميفرمايد: به خدا قسم ايمان ندارد مگر آن كسي كه در مقابل
گفته پيامبر تسليم باشد. حتي اگر به ضرر او هم هست ابراز
ناراحتي نكند و در مقابل او تسليم باشد.
در
آيهاي ديگر ميفرمايد: «وَ ما كانَ لِمُؤمِنٍ وَ لا
مُؤمِنَةٍ إذا قَضَي اللهُ وَ رَسولُهُ أمْراً أن يَكُوَنَ
لَهُمُ الّخِيَرَةُ مِنْ أمْرِهِم...»؛
هيچ مسلماني حق ندارد هنگامي كه خدا و رسول او حكمي كنند، در
مقابل گفتة خدا و پيامبرش ـ يعني در مقابل قرآن و ولايت و
حكومت اسلامي ـ سخني معترّضانه بزند.
بر
اين اساس، از اساسيترين و مهمترين كارهاي پيامبر6،
تشكيل حكومت اسلامي در مدينه بود و از جمله كارهايي كه آن حضرت
براي انجام اين امر انجام دادند، ايجاد وحدت بين دو طايفة
«اوس» و «خزرج»
و تشكيل امت واحده
بود.
در
اين راستا پيامبر تلاش فراواني نمودند تا حتي پنج طايفة يهود
كه در اطراف مدينه زندگي ميكردند و از نظر قدرت اقتصادي مهم
بودند را زير چتر حكومت اسلامي درآورند. و بدين ترتيب در مدينه
با اعلام حكومت آن حضرت هيچكس مخالفت نورزيد؛ هرچند برخي در دل
اعتقاد نداشتند و منافق بودند، اما به ظاهر حكومت را پذيرفتند.
از
كرامات و معجزات آن حضرت، همين تشكيل حكومت اسلامي توسط كسي
بود كه هيچ درس نخوانده بود، اما رهبري حكومتي را در دست گرفت
كه امروز مدرس بيش از يك ميليارد مسلمان است.
ساختن اولين مسجد در مدينه
پيامبر براي تشكيل حكومت بايد پايگاهي را بنا مينهاد تا مركز
تجمّع و فرماندهي و رهبري حكومت اسلامي باشد. بنابراين بايد
ساخت مسجد را از دومين كارهاي آن حضرت در مدينه به شمار آورد.
در مساحتي حدود صد متر در صد متر با ديوارهاي گلي «مسجد النبي»
را بنا نهادند كه اكنون در جوار حرم و ضريح شريف آن حضرت واقع
است و مساحت آن به مرور بسيار گسترده گرديده است. اين مسجد در
ابتدا سقف نداشت، اما از آنجا كه ديدند گرما و تابش آفتاب موجب
آزار مسلمانان ميشود، از شاخههاي نخل براي آن سقف ساختند. و
از آنجا كه ديدند پيامبر هنگام سخنراني براي ارتباط بيشتر با
مسلمانان نياز به تكيهگاهي مناسبتر دارند تا اينكه به ستوني
تكيه زنند، منبري ساختند.
پيامبر6
به مسلمانان سفارش اكيد فرمودند كه مسجد بايد از مسلمانان پر
باشد. نقل كردهاند مسلمان نابينايي به خدمت آن حضرت آمد و عرض
كرد يا رسولالله! من نابينا هستم و صبحها نميتوانم به نماز
جماعت صبح حاضر شوم، اجازه ميفرماييد من صبحها به مسجد
نيايم. فرمودند: لازم است به مسجد حاضر شوي؛ از خانهات تا
مسجد يك رشته طناب يا ريسماني بكش و هر روز طناب را بگير و خود
را به مسجد برسان و نماز صبح خود را در مسجد اقامه كن.
تشكيل جماعت
از
ديگر كارهاي مهم كه آن حضرت در مدينه بنيانگذاري كردند، تشكيل
نماز جماعت است. پيامبر اكرم6
براي جلوگيري از تفرقه و ايجاد اتّحاد بين مسلمانان، نماز
جماعت را تشكيل دادند، زيرا اگر هركس به مسجد ميآمد و هر كاري
كه خودش درست ميدانست و يا به نظرش صحيحتر ميآمد انجام
ميداد و يا فرادا اقامة نماز ميكرد، مسجد كاركرد تربيتي و
اجتماعي خود را از دست ميداد.
در
نماز جماعت مفاهيم و شعائر والايي نهفته است. در نماز جماعت به
محوريت، تبعيت، وحدت و هماهنگي توجه ويژهاي شده است. در نماز
جماعت امام جماعت به منزلة محور است. يعني مجموعة مسلمين و
نمازگزاران بايد هماهنگ و در پي امام جماعت اذكار و اعمال نماز
را انجام دهند.
پيام نماز جماعت اين است كه اي مسلمانان! در مقابل دشمن هماهنگ
و متحد باشيد. بايد تابع محور امام باشيد. و بنا به فرمايش
امام صادق% بر اساس سخن پيامبر6:
«يَدٌ
عَلي من سِوَاهم»
يعني همه يكدست در مقابل دشمن باشيد تا دشمن بداند اگر يك
ميليارد و پانصد ميليون مسلمانيم، در واقع يك نفريم.
يكي
از بلاهايي كه دشمن بر سر امّت اسلام درآورد، تفرقه و قطعه
قطعه كردن كشورها و ممالك اسلامي بود كه متأسفانه از آن غافل
بوديم.
پيامبر عظيمالشأن اسلام براي ايجاد وحدت بين مسلمانان، شعار
نماز جماعت را سر داد و در ثواب آن فرمود: اگر يك نفر امام
جماعت باشد و نه نفر مأموم، يعني جماعتي ده نفري باشد، ثوابش
به حدي است كه اگر تمام جنّ و انس نويسنده و تمام چوبها قلم و
آب درياها مركّب شود، آب درياها تمام شود، اما ثواب يك ركعت از
اين نماز جماعت را نميتوانند بنويسند.
به
اين ثواب، ثواب تفضّلي ميگويند. به قول استاد بزرگوار ما
حضرت امام!
دانه ميريزند تا كبوتر بگيرند. البته اين ثوابها را ميدهند
و واقعاً از روي حقيقت هم ميدهند.
در
روايت است: حتي اگر زن و شوهر در خانه اقامة نماز جماعت كنند،
در هر ركعتي صد و پنجاه ركعت ثواب به آنها اهدا ميشود. يكي
از دلايلش همين است كه در جماعت تابعيت از امام و رهبر تجلّي
مييابد و تابعيت از حكومتي كه در رأس آن وليّ امري عادل و
فقيه است، تبعيت واجب است.
قانون مواسات و برادري
علاوه بر ساخت مسجد و تشكيل جماعت، يكي از اقدامات قابل توجّه
پيامبر اعظم6
برقراري قانون مواسات و برادري براي پشتوانة حكومت اسلامي در
مدينه بود. با خواندن صيغة برادري، مهاجر و انصار با يكديگر
برادر شدند و با اين قانون، روحية ايثار و از خودگذشتگي را در
قبايل عرب ايجاد نمودند.
در
مورد اين قانون، روايات متعددي ـ بالغ بر دو، سه هزار روايت ـ
از ائمة اطهار(
نقل شده است. مفهوم اين روايات در يك كلام، بدين شرح است كه
هرچه براي خود نميپسندي، براي ديگران نيز مپسند.
بر
اساس اين اخوّت و برادري، هركس موظّف به دفاع از حقوق برادر
ديني خود است. در اين كار مهم نيز باز حضرت علي%
نقش برجستهاي داشتند؛ پيامبر اعظم6
با پسر عمّ خود علي بن ابيطالب%
پيمان برادري بستند و اين از افتخارات اميرالمؤمنين%
به شمار ميآيد.
|