با اين توضيح كوتاه روشن شد كه هم نظر اشاعره (مجبره) و هم نظر معتزله (مفوضه)، هر دو ظالمانه است، چون يكي خداي تعالي را باعث بديها دانست و سپس معتقد شد كه او بندگان را عذاب ميكند. اين طور صحبت كردن اعتراف به ظالم بودن خداوند است. در حالي كه «ان الله ليس بظلام للعبيد» البته خداي تعالي به بندگانش ستم و ظلم روا نميدارد و ديگري او را محدود دانست كه ديگر واجبالوجود نباشد و... اما شيعه نظر سومي دارد و با رد آن دو نظر، عدل را، اصل دوم اصول دين ميداند، يعني نه جبر و نه تفويض، هم حرف معتزله غلط است و هم بيان اشاعره، پس كلام درست است؟ همانطور كه امام صادق(ع) فرمودند: «لا جَبْرَ وَ لا تَفْويض بَلْ اَمْرٌ بين الاَمْرَيْن»
شايد فرمايش آن حضرت نيز با توجه به همين دو آيه آخر اين سوره بوده است. چون به نظر من، در قرآنكريم آيهاي گوياتر و دقيقتر از اين دو آيه نيست و يا دست كم اين و آيه در رديف نمره اولهاي آيات قرآن است.
خوب است در اينجا، مقدمهاي عرض كنم و شما نيز قدري بيشتر توجه كنيد. اميدوارم به خواست پروردگار عالم و با عنايت حضرت بقيه الله(عج) بتوانم اين مسئله را در قالبي بريزم كه مطلب براي همه روشن شود.