«نفخ صور» هم يكي از همان امور تعبديه است. از قرآن شريف به دست ميآيد كه اسرافيل ملك مقرب خدا از طرف خدا وكيل است كه به اذن خدا به يك ندا، تمام عالم هستي را بميراند، مدتها هم به غير خدا در اين عالم نباشد، اگر هم باشد كم باشد مثلاً وسائط فيض شايد باشند بعد از مدتها دوباره خداوند، اسرافيل را كه او نيز مرده است زنده كند و به اذن خدا با نداي اسرافيل عالم هستي زنده شود و اين عالم هستي رو به خدا بروند يعني محشر به پا شود و آنگاه كه محشر به پا شد:
يَوْمَ نَدْعُوا كُلُّ اُناسٍ بِاِمامِهِم
ذرهذرهكان دراين ارضوسماست
|
|
جنسخودراهمچوكاه وكهرباست
|
امام(ع) در محشر
طريقه آمدنشان هم به صف محشر اين است كه هر كس هم جنس خود را پيدا ميكند. علي گونهها، با علي ميآيند. فرعون گونهها با فرعون. ظالم گونهها با ظالم بزرگ. روباه گونهها با روباه بزرگ. سگ گونهها با سگ بزرگ و بالاخره هر كسي رهبر و امام خود را پيدا كرده و با هم به صف محشر ميآيند.
از نظر قرآن و روايات، پيروان اميرالمؤمنين(ع) تا لب حوض كوثر ميآيند و بر پيامبر صلواتالله عليه و آله وارد ميشوند. حساب و كتاب هم برايشان خيلي آسان است يا اصلاً حساب و كتاب ندارند. اينها صف محشر را تماشا ميكنند تا اين كه با مولايشان علي(ع) به بهشت بروند.
آنهايي هم كه تابع اميرالمؤمنين(ع) نبودند در صف محشر جايي كه خداوند تعيين كرده حاضر ميشوند. راستي هم چه روز سختي است. قرآن ميفرمايد:
«فَاِذا نُقِرَ فِي النّافُورِ فَذلِكَ يَوْمَئِذٍ يَومٌ عَسيرٌ عَلَي الكافِرينَ غَيْرَ يَسيرٍ»
وقتي كه در صور دميده شد و مردم آمدند، روز، روز سختي است. حساب دقيق است، موقفها متعدد و سختگيريها فراوان است، بالاخره اگر عفو خداوند و شفاعت اهلبيت(ع) شامل حالش شود به بهشت ميرود و الا وارد جهنم ميگردد.
باز قرآن در اينباره ميفرمايد: «وَ نُفِخَ فِي الصُّورِ فَصَعِقَ مَنْ فِي السَّمواتِ وَ مَنْ فِي الاَرضِ اِلاّ مَنْ شاءَ الله ثُمَّ نُفِخَ فيهِ اُخْري فَاِذا هُم قيامٌ يَنْظُرُون»
وقتي در صور دميده شد همه ميميرند. «صعق» ولو به معناي غش كردن است، اما در اينجا ائمه طاهرين عليهمالسلام و همه مفسرين به موت معنا كردهاند ولي آيا روح هم ميميرد؟ اگر آيه و يا روايات دلالت كنند تعبداً ميپذيريم و الا قابل درك نيست كه چگونه روح ميميرد. به علاوه ابهاماتي در اينجا هست كه در مقام بيان هم نبودهاند، لذا در اين موارد هر چه را فرمودهاند ميپذيريم ولو نتوانيم از آن جز تقريبي ذهني ترسيم كنيم. حقيقت اين مسائل يافتني است.
خلاصه اين آيه شريفه ميگويد، همه ميميرند جز آنكه خدا بخواهد. سپس دوباره در صور دميده ميشود، همه براي حساب و كتاب منتظر ميشوند و همه در صف محشر حاضر. اين «دميدن در صور» در اين آيه و آنجا كه ميفرمايد اِنْ كانَتْ الاّ صَيْحَه كه با يك فرياد مردم ميميرند يا زنده ميشوند. شايد كنايه از اين باشد كه اسرافيل به امر خداوند ميگويد: بمير، عالم هستي ميميرد. چنانچه دوباره به اذن خدا ميگويد زنده شو، عالم هستي زنده ميشود. اينكه به اين كار نفخ صور ميگويند، شايد به خاطر اين است كه معمولاً وقتي بخواهند قومي را متنبه كنند، با دميدن در بوق به آنها هشدار ميدهند. ظاهراً مراد از نفخ صور، يعني دميدن در بوق يا صيحه و يا ندا و دادزدن همه اينها معنايش همين باشد كه: اسرافيل به اذن خدا در صور ميدمد و همه ميميرند.