جستجو :
اَللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَن صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَ عَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَ في كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَ حافِظاً وَ قائِداً وَ ناصِراً وَ دَليلاً وَ عَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً
امروز: ۱۴۰۳ يکشنبه ۱۳ خرداد


 
  • پیام تسلیت در پی عروج شهادت‌گونۀ رییس محترم جمهوری اسلامی ایران و هیأت همراه
  • درس اخلاق؛ انسان در قرآن، جلسۀ نهم: هدف از خلقت انسان(3)
  • درس اخلاق؛ انسان در قرآن، جلسۀ هشتم: هدف از خلقت انسان(2)
  • پیام به هجدهمین دورۀ همایش «حکمت مطهّر»
  • میزان زکات فطره و کفّاره در سال ۱۴۰۳
  • پیام در پی شهادت سردار مجاهد، سرتیپ پاسدار محمدرضا زاهدی
  • پیام به نوزدهمین نمایشگاه قرآن و عترت اصفهان
  • پیام در پى ارتحال عالم جليل القدر مرحوم آيت‌الله امامى كاشانى«قدّس‌سرّه»
  • پیام در آستانۀ برگزاری ششمین دورۀ انتخابات مجلس خبرگان رهبری و دوازدهمین دورۀ انتخابات مجلس شورای اسلامی

  • -->

    تفسير قرآن کريم / معارف اسلام در سوره يس / غفلت
    مقدمه بحث

    بحث درباره ميوه‌اي از شاخه‌هاي قرآن شريف بود. پس از آن كه برهان نظم تمام شد، ميوه پر بار ديگري پيش كشيد و اين كه انسان نسبت به گناه يكي از سه حالت را دارد، گاهي همه حالات سه گانه و گاهي دو حالت را داراست. به قول ما طلبه‌ها «علي سبيل منع الخلو» است.

    حالت اول، غفلت است بي‌تفاوتي دربارة گناه، دربارة آخرت و تبعاتي كه براي گناه است، باعث مي‌شود كه شخص گناه را انجام دهد، و بالاخره انسانيت انسان را از بين مي‌برد «اولئك كالانعام بل هل اضل اولئك هم الغافلون».

    حالت دوم، بدتر از حالت اول است و آن عناد و لجاجت است. وقتي اين صفت رذيله بر كسي حاكم شد، ديگر زير بار حق نمي‌رود، دانسته حق را زير پا مي‌گذارد و دانسته به جهنم مي‌رود. به قول قرآن شريف كه مي‌فرمايد: «افرأيت من أتخذ الهه هويه و اضله الله علي علم[1]» اگر هوي و هوس بر كسي مسلط شد، علاوه بر اين كه بت‌پرست است، دانسته به جهنم مي‌رود، ديگر كور و كر است و جذابيت چيزي مثل قرآن و كسي مثل پيامبراكرم(ص) نمي‌تواند او را جذب كند.

    حالت سوم، كه از دو حالت پيش بدتر است، توجيه گناه است. اول گناه مي‌كند و بعد آن را توجيه مي‌كند. كسي كه داراي اين صفت رذيله است، گناه خودش را توجيه مي‌كند. بد را خوب جلوه مي‌‌دهد و حتي گاهي اوقات براي خودش اشتباه مي‌شود. مثالي در بين عوام مشهور است، مي‌گويند:

    شخصي به دهي وارد شد و به اهالي آنجا گفت كه پاي اين كوه دارند آش قسمت مي‌كنند، هر كس آش مي‌خواهد برود بگيرد، مردم كاسه‌‌هايشان را برداشتند و رفتند. يك نفر، دو نفر و پنج نفر وقتي عده بيشتري حركت كردند، آن شخص پيش خود گفت: نكند راستي راستي دارند آش قسمت مي‌كند. خودش هم يك كاسه تهيه كرد و در پي آنها به راه افتاد. وقتي به آنجا رسيد مردم را ديد كه دارند بر مي‌گردند. گفتند: فلانی کجا می­روی؟ گفت می­روم آش بگیرم. گفتند: تو كه مي‌دانستي خبري نيست، دروغ گرفتي و ما را گول زدي، ديگر خودت براي چه اينجا آمدي؟ گفت: وقتي كه ديدم همه به اينجا آمدند، پيش خودم گفتم، نكند كه قضيه درست باشد و راستي راستي آش قسمت كند.

    در كارهاي خودمان هم، چنين مواردي هست. يك وقت خودمان دروغ و شايعه‌اي را جعل كرده‌ايم و آن را پراكنده‌ايم و وقتي كه پراكنده شد، خودمان هم يك چيزيمان مي‌شود. مي‌گوييم و بعد باورمان مي‌آيد. اين توجيه در گناه است و بسيار هم بد و مذموم است.



    [1]ـ سوره جاثيه، آيه 23 ترجمه: آيا ديدي آن را كه هواي نفس او معبودش شد و خدا هم او را بر علمش گمراه كرد.

    چاپ
    احکام
    اخلاق
    اعتقادات
    اسرار حج
    مناسک حج
    صوت
    فيلم
    عکس

    هر گونه استفاده از مطالب این سایت با ذکر منبع بلامانع می باشد.
    دفتر مرجع عاليقدر حضرت آية الله العظمى مظاهری «مدّظلّه‌العالی»
    آدرس دفتر اصفهان: خيابان عبد الرزاق – کوی شهيد بنی لوحی - کد پستی : 99581 - 81486
    تلفن : 34494691 -031          نمابر: 34494695 -031
    آدرس دفتر قم :خیابان شهدا(صفائیه)- کوی ممتاز- کوچۀ شماره 1(لسانی)- انتهای بن‌بست- پلاک 41
    تلفن 37743595-025 کدپستی 3715617365