جستجو :
اَللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَن صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَ عَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَ في كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَ حافِظاً وَ قائِداً وَ ناصِراً وَ دَليلاً وَ عَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً
امروز: ۱۴۰۳ چهارشنبه ۱۲ ارديبهشت


 
  • پیام به هجدهمین دورۀ همایش «حکمت مطهّر»
  • میزان زکات فطره و کفّاره در سال ۱۴۰۳
  • پیام در پی شهادت سردار مجاهد، سرتیپ پاسدار محمدرضا زاهدی
  • پیام به نوزدهمین نمایشگاه قرآن و عترت اصفهان
  • پیام در پى ارتحال عالم جليل القدر مرحوم آيت‌الله امامى كاشانى«قدّس‌سرّه»
  • پیام در آستانۀ برگزاری ششمین دورۀ انتخابات مجلس خبرگان رهبری و دوازدهمین دورۀ انتخابات مجلس شورای اسلامی
  • شرکت در ششمین دورۀ انتخابات مجلس خبرگان و دوازدهمین دورۀ انتخابات مجلس شورای اسلامی
  • پیام در پی ارتحال عالم‌جلیل‌القدر آیت‌اللّه آقای حاج سید محمّد موسوی بجنوردی «رضوان‌اللّه‌علیه»
  • پیام تسلیت در پی درگذشت آيت‌الله آقاى حاج شيخ عبدالقائم شوشترى«رضوان‌الله‌عليه»

  • -->

    عنوان درس: شرایط رضاع
    موضوع درس:
    شماره درس: 221
    تاريخ درس: ۱۳۸۶/۱۲/۲۵

    متن درس:

        اعوذ بالله من الشیطان الرجیم . بسم الله الرحمن الرحیم. رب اشرح لی صدری و یسرلی امری واحلل عقدﺓ من لسانی یفقهوا قولی.

        بحث درباره شرایط رضاع بود فرموده بودند که شرط اول اینکه باید بچه (شیر را) از پستان بمکد و ریختن در دهان او فایده ای ندارد و حتی اگر شیر را در ظرفی بریزند و به او بدهند فایده ای ندارد در اینباره ما گفتیم که دلیلی بر مسأله نداریم و دلیلی که به آن تمسک کرده بودند گفتیم که روایت در مقام بیان نیست و با آن روایت نمی شود چیزی استفاده کرد بعضی از فضلای جلسه در لغت رفتند و برای من نوشتند که در لغت رضاع را بمعنای شرب اللبن من الثدی معنا کردند البته ایشان توجه به این مطلب داشته که اهل لغت اینطور نیستند بعضی شرب اللبن معنا کردند بعضی هم شرب اللبن من الثدی معنا کردند و ایشان مدعی شده که کتب لغتی که تحقیق در لغت کردند ، شرب اللبن من الثدی معنا کردند ظاهراً لغت همان معنای عرفی است ، آنکه ما لغوی را حجت می دانیم و     می گوئیم که خبره است همان موارد استعمال را ذکر می کنند و ما تمسک کردیم به اینکه فرق نمی کند شرب اللبن من الثدی باشد یا ریختن شیر مادر دهان بچه باشد گفتیم عرف تفاوتی نمی گذارد و هر دو را شرب اللبن من الام معنا می کند چناچه بعضی از لغویون هم شرب اللبن من الام گفتند لذا لغت بیش از این نمی تواند برایمان اثبات بکند بعبارت دیگر درآن لغات تحقیقی هم که شدی آمده این از باب مثال است نه خصوصیت و بعبارت دیگر از باب غلبه است برای اینکه در 90 درصد موارد بچه پستان زن را نمی گیرد و شیر می خورد چناچه درحیوانات رضاع هم نمی گویند ضریع می گویند و حیوان پستان مادر را می گیرد و شیر می خورد لذا آن ضریع که بمعنای مکیدن از پستان غیر انسان باشد ، نه آن خصوصیت دارد نه این و اینها همه از باب مثال است آن هم مثال غلبه ای گفتم زیاد داریم که مثال می آورد درعرف حتی در قرآن اما مرادش خصوصیت نیست مثل همین ربیبه در ربائبکم التی فی اجورکم خوب         می­گوید ربیبه یعنی آنکه در دامن مادر بزرگ شده باشد . این به شوهر مادرش محرم است اما مسلم پیش اصحاب است که اگر مادری زائیده و همان موقع بچه اش را اقوام پدر بردند حالا این مادر بعد از عده شوهر کرد خوب همین مادر به بچه ای که خودش هم ندیده اگر پسر باشد به آن پسر محرم است ، اگر دختر باشد ، این دختر به شوهر مادر محرم است درحالی که ربیبه نیست می گویند پس این ربائبکم التی فی اجورکم چیست ؟ قرآن می گوید ربیبه می گویند این از باب مثال است ، از باب غلبه است و ما نمی گوئیم از آن اطلاق گیری کنیم نمی توانیم از آن خصوصیت گیری کنیم . نظر همه اهل لغت همین است چه آنها که تحقیقی نقل می کنند چه آنها که موارد استعمال نقل می کنند منجمله اینجا ، آنکسانی که به قول ایشان تحقیق کردند ، و گفتند که شرب اللبن من الثدی ، از ایشان می پرسیم که شرب اللبن من الام بجایش می تواند بنشیند یا نه ؟ باید بگویند بله برای اینکه همان که شرب اللبن من الثدی را گفته ، شرب اللبن من الام را هم گفته است و آنکه هست همین است که این از شیر این مادر بخورد ، شرب اللبن من الام او من مقامهما اما از پستان مادر بخورد این را دیگر لغت نمی تواند برایمان معنا بکند چرا نمی تواند ؟ برای اینکه اگر لغت گفته شرب اللبن من الثدی این از باب غلبه است موارد استعمال را نقل می کند چون از باب غلبه است بر فرض اینکه لغوی بگوید باز هم حجت نیست یعنی اگر به راستی بگوید شرب اللبن من الثدی لا غیر این اجتهاد است و اجتهادش حجت نیست ما باید درعرف برویم و بیینیم که آیا عرف شرب اللبن من الام و شرب اللبن من الثدی را فرق می گذارد یا نه اگر فرق بگذارد آن وقت دیگر معنای عرفی می شود و حکم روی معنای عرفی آمده و الوالدات یرضعن اولادهن ، حولین کاملین می گوئیم حکمش مال از شرع می گیریم و می گوئیم و الوالدات یرضعن اولادهن حولین کاملین یعنی من الثدی اما وقتی که نتوانیم موضوع من الثدی را درست بکنیم دیگر قدر متیقن باید بگیریم نمی توانیم تمسک به عام بکنیم در شبهه مصداقیه خود عام که نمی شود لذا نمی دانیم من الثدی دخالت دارد یا ندارد می گوئیم ما شرب اللبن من الام می خواهیم . شرب اللبن من المرئه می خواهیم اما این شرب اللبن من ثدی مرئه ، دلیل نداریم .

        این خلاصه حرف است لذا اگر شک هم بکنیم دیگر همان قاعده ای که از اول درست کردیم می گوید من الثدی لازم نیست نمی دانیم آیا محرمیت می آید از من الثدی یا نه ؟ مطلقاً . مدتی این از غیر ثدی شیر خورده نمی دانیم آیا محرم شد یا نه ؟ اصالت عدم محرمیت می گوید نه . آن خوب است لذا می گفتیم که اگر هم بخواهیم این شرط را بیاوریم باید تمسک به اصل بکنیم اصاله عدم رضاع ، اصالت عدم محرمیت و اما بخواهیم با لغت درست بکنیم ، نمی شود با آن روایتی هم که خواندیم بخواهیم درست بکنیم نمی­شود بخواهیم ازعرف بگیریم­وبگوئیم عرف قطعاً خصوصیت می­دهداینهم نمی­شود

        این را تکرار کردم برای ترغیب و تحریص شما و الّا هر چه باید بگوئیم گفته بودیم اما چون این آقا (اشاره به یکی از حضار در جلسه درس) ، این تحقیق را کرده بودند برای تشکر از این آقا و برای ترغیب و تحریص شما تکرار کردم .

        بعضی از فقها گفتند که اگر از این ظرف به ظرف دیگر بریزی و بخوری این هم حرام است و تخلص نمی شود ، مگر مجبور باشی که آن را نگفتند مثل استاد بزرگوار ما آقای بروجردی این را نمی فرمایند و گفتند که تخلص نمی شود ما می گوئیم می شود و اما شرط دارد و آن اینکه ضرورت باشد اگر ضرورت باشد ، چای را در نعلبکی بریز و همین الان که استفاده می کنی حرام است که چای را در نعلبکی می ریزی یا در استکان دیگر می ریزی همین استعمال حرام است لذا اگر ضرورت در کار باشد طوری نیست با همان می توانی وضو بگیری اگر ضرورت هم نباشد که نمی شود .

        خوب این شرط اول بود ، شرط دوم اینکه شیر از حرام نباشد ، بچه ولد الزنا نباشد ، به بچه که شیر می دهد ، هم شیریش ولدالزنا نباشد ، شیری که پیدا شده از حلال باشد ، این را هم گفتیم دلیل نداریم بجز همین روایت دعائم که این روایت هم از جهاتی ضعیف السند است و بخواهیم بگوئیم عمل اصحاب ، روایت دعائم را نمی شود گفت عمل اصحاب برای اینکه تمسک به آن روایت آنجاست که در مرئا و منظر اصحاب باشد و کتاب دعائم تازه پیدا شده و اصلاً در مرئا و منظر اصحاب نبوده است .

        این هم شرط دوم بود در شرط دوم یک حرف باقی مانده و آن اینست که اگر حالا بگوئید از حرام نباید باشد ، اگر این وطی به شبهه باشد یا اگر وطی به حیض باشد این چه ؟ یعنی زنی در حال حیض شوهرش با او مقاربت کرد و اتفاقاً آبستن شد ، حالا بچه پیدا کرد و شیر دارد و به این بچه شیر می دهد ، همسایه می آید و می گوید به بچه من هم شیر بده ، یکی دو ماه این بچه (همسایه) از این ولد الحیض شیر می خورد آیا این محرم است یا نه ؟ فیه وجهان : از وجهی که قدر متیقن از آنکه شیر باید از حلال باشد ، آنجاست که ولد الزنا نباشد و اما مثل ولد الحیض و وطی به شبهه ، اینها را نمی گیرد اما از آن طرف هم بگوئیم که آن روایت این طور می گفت که حرام نمی تواند چیزی را حلال بکند خوب این شیر از حرام است پس نمی تواند حلال بکند . اطلاق آن دلیل می گیرد ، چه وطی به شبهه باشد ، چه ولد الحیض باشد ، چه ولد الزنا باشد .

        لذا اگر کسی بگوید ولد الزنا محرمیت حاصل نمی کند آیا می توانیم بگوئیم ولدالحیض محرمیت درست می کند ؟ فیه وجهان ؛ از یک وجهی ولدالزنا ولدالحیض مثل همند و هر دو حرامند ، از طرف دیگر بگوئیم قدر متیقن روایت دعائم آنجاست که ولدالزنا باشد و اگر ولدالزنا نباشد دیگر مانعی ندارد .

        حالا اگر کسی شک بکند که آیا قول اول درست است یا قول دوم ؟ و نتواند تمسک به دعائم و امثال تمسک به دعائم بکند نوبت به اصل می رسد . لذا نمی دانیم آیا رضاع این طور- امتساس اللبن من الثدی الحرام- این من لبن الحرام ، لبنی که از ولد حیض پیدا شده ، حرام است دیگر مثل ولدالزنا ، نمی دانیم که وضع چطوری است آیا روایت می گیرد یا نمی گیرد؟ اصل می گوید نمی دانیم آیا رضاع پیدا شد یا رضاع پیدا نشد ، اصل عدم تحریم است.  یعنی معنای عام پیدا می کند یعنی آن دعائم هم ولدحیض را می گیرد هم ولدالزنا را می گیرد و هم وطی به شبهه را ، اما نه اینکه تمسک به اطلاق بکنیم ، تمسک کردن به اصل ، اصل عدم حرمت ، اصل عدم رضاع ، اینهم تا به اینجا .

        مسأله بعدی گفتند که باید کسی که شیر دارد ، باید شوهر داشته باشد و الّا اگر خود این زن شیر پیدا بکند ، این فایده ای ندارد ، در اینباره روایات صحیح السند و ظاهر الدلاله داریم که اگر شیر خود به خود پیدا شود نه از ولادت ، این موجب حرمت نمی شود ، این محرمیت نمی آورد اما اینکه باید از شوهر باشد ، این را ظاهراً دلیل نداریم مگر آن روایتی که خواندیم که آن روایت هم باز از باب غلبه بود دلالت به اینکه این باید از شوهر باشد ، گفتیم این دلالت ندارد حالا مسأله ای که جلو هست و مسأله خوبی هم هست ، این رحمهای اجاره ای است نطفه مرد و زن را درخارج تک سلول می کنند و در رحم خانمی می گذارد و این بچه بزرگ می شود یا اینکه نطفه مرد را – نه از راه زنا – از راه تزریق و آمپول در رحم زنی که نازا است و اوولش هم از غیر است تزریق می کنند ، و این رحم این بچه را بزرگ می کند ، آیا این اشکال دارد یا نه ؟ در سابق صحبت کردیم و گفتیم که اشکال شرعی ندارد مخصوصاً اگر از باب ضرورت باشد دیگر چون نگاه به عورتین و امثال اینها می شود . علی کل حال نمی توانیم برایش اشکال شرعی درست بکنیم پس اشکال شرعی نه و این بچه بدنیا می آید ، این بچه مال کیست؟ مال صاحب نطفه مرد و مال صاحب نطفه زن .

        اگر آن زن اوول داشته باشد ، بچه اش است اما پدر ندارد یعنی مال آن نطفه اجنبی است و این بچه مال نطفه آن مرد است که شوهر این نیست . اگر هم این زن اوول نداشته باشد و نطفه زن دیگری را امتزاج کرده باشند یا در رحمش یا درخارج از آن و تک سلول را وارد کرده باشند ، خوب این بچه که بدنیا می آید ، نه این زن مادرش است و نه شوهرش پدر (بچه) ، پدرش آن صاحب نطفه است ومادرش هم آن صاحب نطفه و اوول که بعضی اوقات نه پدرش است و نه مادرش بعضی اوقات مادرش است اما پدرش ، شوهرش نیست خوب حالا این زن شیر پیدا کرد و می گویند هم بعضی اوقات شیر پیدا می شود یعنی این زن در حالیکه رحمش اجاره ای است شیر پیدا می کند ، خوب آیا همین بچه محرم به این زن می شود یا نه ؟ رضاع پیدا می شود یا نه ؟ روی قاعده ای که آقایان گفتند که باید از شوهرش باشد ، از شوهرش نیست اما آیا رضاع حتی من الثدی ، شرب اللبن من الثدی بر این صادق است یا نه ؟ ظاهراً صادق است و همین طور که اگر از شوهرش بود یعنی شوهرش با این مقاربت کرده بود و این بچه بدنیا آمده بود و این بچه مال شوهرش بود ، مال خودش . حالا این ، شوهر ندارد ، یعنی شوهرش اجنبی است ، کار حرام نکرده ،کار حرام هم نبوده ، نطفه آن مرد را در رحم این زن تزریق کردند حالا این زن بچه دار شد و شیردار شد . بچه مال شوهر (زن) اگر شوهر داشته باشد نیست ، بچه مربوط به شوهرش نیست ، حتی شیر مال زن شوهر دار نیست مال یک غریبه است اما حالا این شیر دار شد روی فرمایشی که آقایان می گویند ، می گویند نه (حتی) اگر 2 سال هم شیر بدهد فایده ای ندارد . البته مثال من را نگفتند  ،مثال زدند به همانجایی که شیر پیدا کند ، شوهر داشته باشد اما مثال من ، مثال روز است و خیلی هم اتفاق می افتد که آیا این بچه به این زنی که به راستی شیر دار شده  ،محرم است یا نه ؟ ما می گوئیم آری . چرا آری ؟ برای اینکه از شوهرش باشد ، دلیلی نداریم .

        اشکال ندارد آیا این زنا داده ؟ نه ، رحم این بچه دارد ؟آری ، این بچه مال کیست ؟

        مال یک بیگانه ، چه اشکالی دارد ؟ اشکال شرعی که ندارد که بگوئیم این زاینه که نیست و این بچه دارد بصورت تخم حرام در رحم این (زن) بزرگ می شود خوب این نیست دیگر ، تخم حرام آنجاست که زنا بدهد والّا اگر زنا ندهد و نطفه را در رحم این تزریق بکنند – نطفه غیر را – ولو این زن شوهر هم داشته باشد ، چه اشکالی دارد ؟ باید برای حرمتش وجه درست بکنید و در اینجا حرمت نیست . حالا این بحث ما نیست ، اگر کسی بگوید حرام است که هیچ ولدالزنا است و اما اگر کسی بگوید حرام نیست ، ولدالزنا نیست تا آن مسأله قبل بیاید اما از فهل هم نیست تا این مسأله فعلی جلو بیاید بلکه از شوهرش نیست و غریبه است ولدزنا هم نیست ، تزریقی است حالا این مادر شیر پیدا کرد ، و الوالدات یرضعن اولادهن حولین کاملین ، چرا شامل این نشود ، به قول شما ما شرب اللبن من الامتساس می خواهیم ، من الثدی می خواهیم ، شرب اللبن من الثدی اینجا عرفاً هست .

        در ولدالزنا همه احکام بار است الا ارث یعنی این (بچه زنازاده ) محرم به پدر است و پدر نمی تواند او را بگیرد ، محرم به برادرها ست و برادرها نمی توانند او را بگیرند ، اگر پسر باشد ، محرم به این زن است و این زن مادر اوست و نمی تواند او را بگیرد ، فقط و فقط همین است که ولدالزنا ارث نمی برد و الّا ما بقی احکام بار است ، ولی در ما نحن فیه ولدالزنا که نیست باید اثبات کنیم این ولد زنا است  ،ولد زنا اینست که یک مرد اجنبی و یک زن اجنبیه با هم مقاربت بکنند و نطفه از راه معمولی داخل در رحم این زن شود اما حالا نطفه را از آن مرد می گیرند و با آمپول در رحم این تزریق می کنند و این آبستن می شود . اگر اوول مال خود این زن باشد ، بچه اش است اما این ، بچه بی پدر است یعنی پدرش با او مقاربت نکرده یعنی نطفه مال شوهر او نیست  ،حالا اتفاقاً شیردار شد و شیر دار هم می شود لذا ما در رساله و همچنین در جواب به سوالات که آیا محرمیت برای این زن درست می شود یا نه ؟ من می گویم آری ، می گویم راجع به صاحب اوول محرم است ، راجع به صاحب اسپرم محرم است  ، این بچه2 مادری می شود ، راجع به این زن هم محرم است اما کی ؟ وقتی که شیرش بدهد . چرا؟ برای اینکه ولدالدات یرضعن اولادهن حولین کاملین ، یا آن آیه شریفه وامهاتکم من الرضاعه واخواتکم من الرضا شامل این می شود و اینکه باید از پدر باشد ، نه از بیگانه ، ظاهراً دلیل ندارد وهمین است که درباره رابط زن و شوهری که منجر به طلاق شده اما دکترها می گویند که ما تو را بچه دار می کنیم – که ضرورتش را هم درست بکنیم – و آن مرد اصلاً اسپرم ندارد و این زن اوول دارد یا ندارد ، فرق نمی کند دکتر یک اسپرم و اوول از غریبه ها با هم جمع می کند ، تک سلول می کند ، داخل در رحم این زن می شود و زن آبستن می گردد و بچه بدنیا می آید ، این هم شیر پیدا می کند اگر شیر ندهد ، این بچه به این زن نامحرم است ، چرا نامحرم است برای اینکه مادرش نیست اما اگر اوول مال این باشد مادرش است به شوهرش محرم نیست ، به چه کسی محرم است ؟ به صاحب نطفه ، خوب حالا چه بکند ؟ همه داد و فریاد که اینهایی که بچه دار نمی شوند و می خواهند بچه دار شوند همه در محرمیت است ، چه بکند ؟ شیرش بدهد وقتی شیرش بدهد ، محرم می شود .

        ظاهراً این طور است واگر اشکال داشته باشید مثل دیروز که این فاضل غریز ( اشاره به یکی ازحضار در جلسه ) که تحقیق در لغت کرده بود شما هم تحقیق در این مسائل متحدثه بکنید اگر چیزی به نظرتان رسید که خلاف گفته من است بگوئید تا از شما استفاده بکنیم انشاء الله. فردا درسها به اجبار (تعطیل است ) و الّا آقا امام زمان خیلی دلشان می خواهد ما درس بگوئیم حتی در شهادت امام یازدهم حالا حرام اینجاست که دوشنبه و سه شنبه مباحثه هست و من باید در خدمت شما باشیم .

    وصلی الله علی محمد و آل محمد

    چاپ دانلود فايل صوتي
    احکام
    اخلاق
    اعتقادات
    اسرار حج
    مناسک حج
    صوت
    فيلم
    عکس

    هر گونه استفاده از مطالب این سایت با ذکر منبع بلامانع می باشد.
    دفتر مرجع عاليقدر حضرت آية الله العظمى مظاهری «مدّظلّه‌العالی»
    آدرس دفتر اصفهان: خيابان عبد الرزاق – کوی شهيد بنی لوحی - کد پستی : 99581 - 81486
    تلفن : 34494691 -031          نمابر: 34494695 -031
    آدرس دفتر قم :خیابان شهدا(صفائیه)- کوی ممتاز- کوچۀ شماره 1(لسانی)- انتهای بن‌بست- پلاک 41
    تلفن 37743595-025 کدپستی 3715617365