شرح فضیلتها و رذیلتهای اخلاقی
رذیلت بیست و چهارم: كوتاهی در تحصیل فضائل
کوتاهی در تحصیل فضائل، رذیلهای است كه انسان در اثر آن، از ترقّی و کمال باز میماند؛ به عبارت برتر، این ملكه، مانع رسیدن آدمی به درجات برتر و وارد شدن در زمرۀ بزرگان و نام آوران میگردد.
باید دانست که نوع انسان، بهطور ذاتی، در هر راهی که قرار گیرد، علاقه دارد تا کمال آن به پیش رود. مثلاً اگر سرگرم ثروتاندوزی و جمع مال شود، در آن مسیر تا هر جا که بتواند پیش میرود، چنانکه اگر مبتلا به شهوات گردد، حدّ معینی برای آن نمیشناسد و تا فرورفتن کامل در باتلاق شهوات، جلو میرود. به همین ترتیب، اگر انسان در راه کمال و صعود به سوی معنویات بیفتد و بتواند قدری از عوالم روحانی و مدارج کمال را طی نماید، هیچ مرزی که با رسیدن به آن توقف نماید و از حرکت بازایستد، برای خود نمیشناسد. به قول قرآنکریم:
>بَلْ يُريدُ الْإِنْسانُ لِيَفْجُرَ أَمامَهُ<[1]
تحصیل فضائل نیز از این قاعدۀ کلی مستثنا نیست. مثلاً اگر کسی به تحصیل علم روی آورد، لحظه به لحظه از درک مطالب نو به وجد آمده، از لذّتی روحانی بهرهمند میگردد تا جایی که نمیتوان او را از این راه جدا کرد. صداقت و بسط عدالت نیز در شمار فضائل است و انسان با چشیدن لذت معنوی این قبیل فضائل، دست از آن بر نخواهد داشت.
حال اگر عاملی باعث شود که انسان در تحصیل فضائل و حسنات اخلاقی، کوتاهی کند، آن عامل، همان ملکۀ ناپسندی است که اکنون موضوع بحث ماست.
این صفت ناشایست، مفاسدی دارد؛ از جمله آدمی را به سستی و رخوت میکشاند و رفته رفته، دنیا دوستی، حرص بر دنیا، ترک آخرت و هراس از مرگ را در وی تقویت خواهد کرد. سرانجام جمعشدن این خویهای زشت اخلاقی نیز، نتیجهای جز سقوط معنوی و تسلّط بعد حیوانی بر بعد انسانی و در پی آن، سلطهپذیری از بیگانگان نخواهد داشت.
روزی پیامبر اکرم$ در جمع اصحاب فرمودند: «بهزودی اُمّتهای دیگر بر شما غلبه میكنند...؛ در این حال كسی گفت: آیا در آن هنگام ما از عدد اندكی برخورداریم؟ فرمودند: شما در آن هنگام بسیارید، امّا همچون خرده خاری هستید كه بر سیل میرود، خداوند از سینههای دشمنانتان ترس از شما را میزداید و در سینههای شما سستی مینهد؛ باز كسی گفت: ای پیامبر خدا! سُستی چیست؟ فرمودند: دنیادوستی و هراس از مرگ».[2]
راهکار مقابله با این صفت رذیله، عمل بر ضدّ آن، یعنی تلاش برای تحصیل فضائل است و اگر انسان در این راه تمرین کند، کم کم میتواند به نتیجۀ مطلوب دست یابد.
[2]. سنن ابیداود، ج 2، ص 313، حدیث 4297