بسم الله الرحمن الرحیم
برگزاری همایش بین المللی دولت، تمّدن اسلامی را
در آستانۀ میلاد با سعادت پیامبرِ تمدن ساز و عظیم الشّأن
اسلام«صلیاللهعلیهوآلهوسلّم» و رئیس مذهب جعفری
حضرت امام صادق«سلاماللهعلیه» که نهضت علمی و فرهنگی آن بزرگوار حیات تازهای
به تمدن اسلامی بخشیده است، گرامی داشته و نکاتی را به اختصار به حضور شما شرکت
کنندگان محترم ارائه مینمایم:
نکتۀ نخست آنکه:
تمدن پر شکوه اسلامی، همزاد بعثت حضرت رسول خدا و برآمده از ظهور اسلام است و
چنانچه میدانیم آغاز این بعثت و رسالت با وحیِ الهیِ نازل شده بر قلب پاک پیامبر
اعظم بوده است و تابش این نخستین اشعۀ وحی نیز با سخن از خواندن و علم و قلم،
همراه بوده و بدین سان فصل تازهای در تاریخ بشریّت و تمدن، شروع گردیده است. چنانکه
استمرار این تمدن شکوهمند نیز به وسیلۀ اهل بیت رسول الله«صلوات
الله علیهم اجمعین» انجام پذیرفته و هریک از آنان با رسالت خاصِّ خویش، این تمّدن
بزرگ را زنده نگاه داشته و به پیش بردهاند. بنابراین رمز ادامۀ حیات این تمدن هم
در گرو حفظ و استمرار اصالت و مرجعیّتِ (کتاب و سنت) است.
قرآن و عترت دو ثقل ثقیلی است که التزام به آن و
عمل به تعالیم آن، تمدن اسلامی را پایدار و مستمر و مستحکم خواهد ساخت.
نکتۀ دوّم: آنکه تمدن اسلامی از
ابتدای برآمدن تا به امروز، در مواجهۀ با مخالفان و دشمنان
فراوان بوده است، تا آنجا که نه تنها وجهۀ تمدنی اسلام، مورد نفی قرار میگرفته
بلکه بُعد دین بودن اسلام را نیز مورد خدشه قرار میدادند، چنانکه در دوران قرون وُسطی،
اسلام را نوعی ارتداد از مسیحیّت به شمار آوردند، در حالی که اطلاعات و فهم آنان
از اسلام و تعالیم اسلامی، کاملاً ناروا و بلکه تحریف شده بود، امّا پس از آن دورههای
شوم وقتی دیدند که ضدیّت با اسلام در مقام یک دین الهی و رسمی، راه به جایی نمیبرد،
ضدیّت و مخالفت خود را بر بُعد تمدنی اسلام متمرکز ساختند و گفتند که حیات تمدن
اسلامی به پایان رسیده و این تمدن به مقطع خاصی از تاریخ بشری، اختصاص داشته و در
دوران کنونی موضوعیت آن منتفی است. علیرغم همۀ این تلاشهای بیهوده که هم با وسایل
فرهنگی و هم با توطئههای فیزیکی، انجام پذیرفته و میپذیرد، تمدن اسلامی همچنان
زنده و و حاضر در صحنه است، هرچند همانند سایر تمدنها، فراز و نشیبهای فراوانی
را به خود دیده است. البته در کنار همۀ این دشمنیها، آنچه لطمههای سنگینتری را
بر پیکر تمدن اسلامی وارد ساخته، جهالت و عملِ نادرست خودِ مسلمانان در برهههایی
از تاریخِ بوده که هنوز نیز بعضاً در گوشه و کنار جهان اسلام نمونههای آن دیده میشود.
پدیده شوم داعش در روزگار ما که ریشه و درکِ غلط و انحرافی از اسلام و قرآن دارد و
کلاً هر نوع افراط گری تکفیری و سلَفی که سایۀ تاریک آن بر سر مسلمانان، باعث بر
هم خوردن امنیت فکری و فرهنگی جهان اسلام گردید و میگردد، بزرگترین خدشه و لطمه
به تمدن اسلامی در روزگار ماست و از این جهت مسئولیت و رسالت همۀ تاثیرگزاران در
صحنههای فرهنگی، اجتماعی و سیاسی برای اصلاح این نقیصۀ بزرگ، بسیار خطیر و
سنگین است.
نکتۀ سوم: نقش دو دسته از اقشار،
همواره در احیاء و تحکیم تمدن اسلامی نقشی بیبدیل بوده است: نخست: عالمان و اندیشمندان
و دوّم: حاکمان و دولتمردان. همان دو دستهای که بنا بر تصریح روایات وارده، اگر
صلاح پذیرند، جامعه نیز صالح خواهد شد و اگر دستخوش فساد گردند، جامعه را نیز به
دنبال خود فاسد خواهند ساخت.
نقش عالمان و فرهیختگان به رسالت آنان در تولید
و پیشبرد علم و اخلاق و فرهنگ وابسته است و نقش دولتمردان و حاکمان به شیوۀ عمل آنها
در ادارۀ حکومت و سیاست و در پیش گرفتن راه عقلانیّت و خرد ورزی، بستگی دارد.
ناگفته روشن است که از حکومت و دولتی که برای ادارۀ اجتماع، به تعالیم برآمده از
کتاب و سنت، التزامی ندارد، نمیتوان انتظار تحکیم و تعمیق تمدن اسلامی را داشت.
اندیشهها و راهبردهای
سیاسی و اجتماعی قرآن و عترت باید توسط دولتمردان و حاکمان اسلامی به درستی، فهم
گردد و سپس با برنامهریزی و عمل به منصۀ ظهور در آید و این البته وقتی امکان پذیر
است که امکان حضور جدی نخبگان و فرهیختگان دانا به تعالیم اسلام و قرآن در
جغرافیای دولتهای اسلامی و حکومتهای دینی و در قلمرو تصمیمگیریها و تصمیمسازیها
به نحو قابل قبول و توجهی فراهم آید. امید است با تلاشهای علمی و فکری شما عزیزان
در این همایش و سایر کوششهای فراوانی که در این باب میشود، ابعاد مختلف این بحث،
هر چه بهتر روشن شود و ما شاهد رونق و بالندگی هرچه بیشتر تمدن شکوهمند اسلامی
باشم. انشاءالله.
از همۀ متصدّیان برگزاری این همایش و شما شرکت
کنندگان محترم صمیمانه تشکر میکنم و توفیقات همگان را در تحکیم و تعمیق تمدن
اسلامی، خواستارم.
والسلام علیکم و رحمة
الله و برکاته
حسین المظاهری
/16
ربیع المولود/ 1437
7/دیماه/ 1394