بسم الله الرّحمن الرّحیم
الحمدلله ربّ العالمین والصلاة والسّلام علی خیر خلقه أشرف بریته ابوالقاسم محمّد صلی الله علیه و علی آله الطیّبین الطاهرین و عَلی جمیع الانبیاء وَالمُرسَلین سیّما بقیة الله فی الأرضین و لَعنة الله عَلی اعدائهم أجمعین.
شب جمعه متعلق به قطب عالم امکان و محور عالم وجود و واسطۀ بین غیب و شهود، یعنی حضرت ولی عصر «ارواحنافداه» است، اظهار ارادت کنید خدمت آقا با سه صلوات.
امیرالمؤمنین«سلاماللهعلیه» در آخرین ساعات حیات، وصیتهایی فرمودهاند. این وصیّتها فوقالعاده اهمیت دارد و قبل از شهادت بوده و باید اهمیت خاصی داشته باشد. علاوه بر این در این وصیتنامه مرتب آقا امیرالمؤمنین ما را قسم داده است به این وصیتنامه عمل کنیم.
این وصیتنامه در حالی که کم است و دهپانزده جمله بیشتر نیست، امّا هر جملهای به دنیا و آخرت ارزش دارد. در فرازی از آن وصیّت امیرالمؤمنین میفرمایند:
«اللَّهَ اللَّهَ فِي الْجِهَادِ بِأَمْوَالِكُمْ وَ أَنْفُسِكُمْ وَ أَلْسِنَتِكُمْ فِي سَبِيلِ اللَّه»
شما را به خدا، شما را به خدا، جهاد داشته باشید، با مال و جان و زبانتان.
در این جلسه، راجع به جملۀ سوم آن یعنی جهاد با زبان صحبت میکنیم. جهاد با زبان یعنی امربهمعروف و نهیازمنکر، و قرآن روی این جهاد زبانی خیلی پافشاری دارد.
«كُنْتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ تَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ لَوْ آمَنَ أَهْلُ الْكِتابِ لَكانَ خَيْراً لَهُمْ مِنْهُمُ الْمُؤْمِنُونَ وَ أَكْثَرُهُمُ الْفاسِقُون»
شما بهترین امم هستید، امّتی بهتر از شما نیست، وقتی چنین باشد شما که بهترین امت هستید، باید مثل همۀ امم، امربهمعروف و نهیازمنکر داشته باشید.
سورهای در قرآن هست به نام سورۀ والعصر و مسلمانها به این سوره فوقالعاده اهمیّت میدادند، به اندازهای که وقتی به یکدیگر میرسیدند به جای اینکه بعد از سلام تعارفهای معمولی کنند، این سورۀ مبارکه را با هم میخواندند. بعد از سلام یکی از آنها میگفت:
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِیمِ ، وَ الْعَصْرِ ، إِنَّ الْإِنْسَانَ لَفِی خُسْرٍ»
و دیگری میگفت:
«إِلاَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَ تَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَ تَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ»
معلوم میشود بهترین چیزها نزد آنها این سورۀ مبارکه بوده که تعارف یکدیگر شده است. ای کاش ما این رسومات را از اصحاب رسول گرامی گرفته بودیم و الان هم داشتیم.
این سورۀ مبارکه قسم به عصر میخورد. عصر معانی مختلف دارد. بهترین معنایش عصر ظهور حضرت ولی عصر است. قسم به عصر یعنی قسم به زمانی که امام زمان میآید و به دست ما و به رهبری ایشان پرچم اسلام روی کرۀ زمین افراشته میشود و عدالت سرتاسر جهان را میگیرد و جهانی منهای ظلم و فقر و تبعیضها و بالاخره یک جهان بهشتی در دنیا میشود. من بارها گفتم حکومت از حضرت زهرا«سلاماللهعلیها» و قانون اساسی مصحف زهراست و حکومت از یکی از ائمۀ طاهرین است و همۀ ما در رفاه و آسایش هستیم و شیعهای که عُرضه داشته باشد، کار اجتماعی به دوش اوست.
حتماً همۀ انسانها ورشکسته و بیچاره هستند و به عبارت دیگر جهنّمی هستند، مگر یک طایفه و آن «إِلاَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ» هستند. کسی که ایمان داشته باشد و صددرصد به این ایمان عمل کند و متقی باشد. بال دوم «وَ تَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَ تَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ» است. شیعهای که خود عمل میکند، باید امربهمعروف و نهیازمنکر هم داشته باشد.
این خلاصۀ سورۀ مبارکۀ والعصر است که مسلمانها در زندگی و رفت و آمدشان با یکدیگر تعارف قرار داده بودند.
در روایات ما علما و فقهاء کتابی دارند به نام کتاب امربهمعروف و نهیازمنکر. در رسالههای عملیه نیز همۀ آنها فصل بزرگی دارند به نام امربهمعروف و نهیازمنکر. اینکه امربهمعروف و نهیازمنکر باید چطور باشد و برای چه کسی واجب است و برای چه کسی واجب نیست.
مرحوم صاحب وسائل «رضواناللهتعالیعلیه» که کتابش چکش برای مراجع تقلید است، کتاب امربهمعروف و نهیازمنکر دارد و روایات فراوانی در این کتاب هست. سفارشات فراوانی در این روایات از اهلبیت هست. یکی از آن روایات این است که میفرماید:
«وَ إِذَا لَمْ يَأْمُرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَ لَمْ يَنْهَوْا عَنِ الْمُنْكَرِ وَ لَمْ يَتَّبِعُوا الْأَخْيَارَ مِنْ أَهْلِ بَيْتِي سَلَّطَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ شِرَارَهُمْ فَيَدْعُو خِيَارُهُمْ فَلَا يُسْتَجَابُ لَهُمْ»
وقتی امربهمعروف و نهیازمنکر ترک شد، بدها مسلّط بر سر خوبها میشوند و خوبها هم دعا میکنند امّا دعایشان مستجاب نمیشود برای اینکه ملتی که امربهمعروف و نهیازمنکر نکند، یکی از بدبختیهایش اینست که دعایش مستجاب نمیشود. نظیر این آیه و روایت در قرآن و در کتابهای فقهی و کتابهای روایی فراوان است.
همین که الان در میان همه متروک شده است در صدر اسلام فوقالعاده مهم بوده است. حتی نه تنها امربهمعروف و نهیازمنکر میکردند، بلکه به یکدیگر انتقاد میکردند. معنای انتقاد اینست که اگر عیبی از کسی ببینند باید فقط به خودش با تلطف و مهربانی بگویند. اما اگر این انتقاد را پشت سر کردند، غیبت است و گناهش خیلی بزرگ است. اگر در رو گفتند لُمَزه و زخم زبان و جسارت است و گناهش خیلی بزرگ است. لذا با تندی گفتن یا پشت سر گفتن انتقاد نیست بلکه انتقادی که فوقالعاده مهم است و از افراد امربهمعروف و نهیازمنکر است، اینست که شما عیبهای مرا بگویید، اما به خودم بگویید و با تلطف و تواضع بگویید و اما عیبهایی که به راستی دیدهاید و نه آنکه شنیدهاید. الان نود درصد عیبهایی که منتسب میشود، تهمت و شایعهپراکنی است. بنابراین اگر شما عیبی از رفیقتان ببینید، مثلاً در اختلاف بین زن و شوهر، بر شما واجب است که این اختلاف را رفع کنید. اگر تقصیر شوهر است، با تلطف و مهربانی و اگر تقصیر خانم است، با تلطف و مهربانی و استدلال این نزاع را رفع کنید. قرآن میفرماید اگر جداً این کار بشود اختلاف بین زن و شوهر به طور کلی رفع میشود. این انتقاد است و اما غیر از این یا تهمت یا غیبت یا زخم زبان یا توهین است و توهین به مسلمان گناهش در سرحد کفر است.
«مَنْ أَهَانَ لِي وَلِيّاً فَقَدْ بَارَزَنِي بِالْمُحَارَبَة»[5]
کسی که به یک مسلمان اهانت کند، جنگ با خداست و اولیاء الله در اینجا اولیاء الله خواص و اخصّ الخواص نیست بلکه امام صادق معنا میکنند یعنی شیعیان ما. زنی به شوهرش و شوهری به زنش یا رفیقی به رفیقش اهانت کند و آبرویش را ببرد، گناهش مثل جنگ با خداست. لذا انتقاد خیلی خوب است و به حدی خوب است که حتی در روایات میخوانیم در زمان پیغمبر اکرم بعد از نماز و تعقیبات یکی از مسلمانان بلند میشد و میگفت:
«رَحِمَ اللَّهُ مَنْ أَهْدَى إِلَيَ عُيُوبِي»
خدا رحمت کند کسی که بیاید و عیبهای مرا بگوید. مخصوصاً در روایات داریم این جمله به عنوان هدیه است. اگر شما گلی به کسی هدیه کنید، چقدر خوب است و دلش را خوش میکنید. انتقاد هم باید اینگونه باشد. او به راستی عیب را بداند و دیگری هم عیب را بشنود و به اندازهای خوشحال شود، مثل اینکه گلی به او دادند و او بو کند:
«أَحَبُّ إِخْوَانِي إِلَيَّ مَنْ أَهْدَى إِلَيَ عُيُوبِي»[8]
امربهمعروف و نهیازمنکر مراتب دارد و قرآن همۀ آن را میخواهد و به همۀ آنها دستور داده شده است. این اقسام نتایج فراوانی هم دارد.
قسم اوّل: امربهمعروف و نهیازمنکر «عملی» است.
سعدیا گرچه سخندان و مصالح گویی
به عمل کار برآید به سخندانی نیست
مثلاً اگر موقع نماز هشتاد درصد مردم مغازههایشان را تعطیل کنند و به مسجد بیایند، آن بیست درصدی که نمیآیند، دم مغازه نمیایستند و میبینند این نقص و ننگ است. میدانید که معنای «أَقيمُوا الصَّلاةَ» که مکرر در قرآن آمده، همین است که مثلاً در موقع مغرب و عشا همۀ مغازهها تعطیل باشد. باید همۀ ماشینها متوقف باشند و عبور ممنوع باشد. همۀ مردم هرکجا هستند در مسجد حضور پیدا کنند و همه جا خلوت باشد و مسجدها پر باشد. به این اقامۀ نماز میگویند و واجب است که ما این کار را بکنیم. اگر همه عملاً امربهمعروف و نهیازمنکر کنند راجع به نماز اوّل وقت و در مسجد و با جماعت، خواه ناخواه آن بیست درصد مردم هم دست برمیدارند و برای نماز میآیند.
در رسالهها نوشتهاند بهترین امربهمعروف و نهیازمنکر، عمل است. انسان با عمل میتواند دیگران را بسازد. خانواده و بچهها و رفیقش را بسازد و جامعه را بسازد و متأسفانه این امربهمعروف و نهیازمنکر عملی الان در میان ما نیست و گناهانی که از گناهکاران سر میزند تقصیر ماست که عملاً امربهمعروف و نهیازمنکر نداریم.
وَ صلّی الله علی محمّد وَ آل محمّد
[1]. آلعمران، 110: «شما بهترين امّتى هستيد كه براى مردم پديدار شدهايد: به كار پسنديده فرمان مىدهيد، و از كار ناپسند بازمىداريد، و به خدا ايمان داريد. و اگر اهل كتاب ايمان آورده بودند قطعاً برايشان بهتر بود؛ برخى از آنان مؤمنند و[لى] بيشترشان نافرمانند.»
[2] . العصر، 1 و 2: « به نام خداوند رحمتگر مهربان، سوگند به عصرِ [غلبه حقّ بر باطل]، كه واقعاً انسان دستخوشِ زيان است.»
[3] . العصر، 3: «مگر كسانى كه گرويده و كارهاى شايسته كرده و همديگر را به حقّ سفارش و به شكيبايى توصيه كردهاند.»
[4]. وسائل الشیعه، ج 16، ص 273.
[6]. ر.ک: الکافی، ج 2، ص 353.
[7]. مجموعة ورام، ج 1، ص 95.
[8] . الکافی، ج 2، ص 639.
[9] . مواعظ سعدی، قصاید، قصیدۀ شماره 7: موعظه و نصیحت