«اللَّهُ أَكْبَرُ» يعنى خداى تعالى بزرگتر
از آن است كه او را وصف كنند.
«أَشْهَدُ أَنْ لا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ»
يعنى شهادت مىدهم كه غير خدايى كه يكتا و بىهمتا است، خداى ديگرى نيست.
«أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّهِ»
يعنى شهادت مىدهم كه حضرت محمّد بن عبداللَّه«صلیاللهعلیهوآلهوسلم» پيامبر و
فرستادۀ خداى تعالى است.
«أَشْهَدُ أَنَّ عَلِيّاً اميرُالمُؤْمِنينَ
وَ وَلِىُّ اللَّهِ» يعنى شهادت مىدهم كه حضرت على«سلاماللهعلیه» اميرالمؤمنين
و ولىّ خدا بر همۀ خلق است.
«حَىَّ عَلَى الصَّلاةِ» يعنى بشتاب براى
نماز.
«حَىَّ عَلَى الْفَلاحِ» يعنى بشتاب براى
رستگارى.
«حَىَّ عَلى خَيْرِ الْعَمَلِ» يعنى بشتاب
براى بهترين كارها كه نماز است.
«قَدْ قامَتِ الصَّلاةُ» يعنى به تحقيق نماز
بر پا شد.
«لا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ» يعنى خدايى سزاوار
پرستش نيست مگر خدايى كه يكتا و بىهمتا است.
مسئله 740- بين جملههاى اذان و اقامه بايد
خيلى فاصله نشود و اگر بين آنها بيشتر از معمول فاصله بيندازد، بايد دوباره آن را
از سر بگيرد.
مسئله 741- اگر در اذان و اقامه صدا را در
گلو بيندازد چنانچه غنا شود، حرام و اگر غنا نشود، مكروه است.
مسئله 742- در هر موردى كه بين نماز ظهر و
عصر يا مغرب و عشا فاصله نيندازد، اذانى كه براى نماز اوّل گفته، كافى است.
مسئله 743- اگر براى نماز جماعتى اذان و
اقامه گفته باشند، كسى كه با آن جماعت نماز مىخواند، نبايد براى نماز خود اذان و
اقامه بگويد.
صفحه 122
مسئله 744- در جايى كه عدّهاى مشغول نماز
جماعتند، يا نماز آنان تازه تمام شده و صَفها به هم نخورده است، اگر انسان بخواهد
فرادى يا با جماعت ديگرى كه بر پا مىشود نماز بخواند، مىتواند اذان و اقامه را
نگويد.
مسئله 745- كسى كه اذان و اقامۀ ديگرى را
شنيده، چه با او گفته باشد يا نه، در صورتى كه بين آن اذان و اقامه و نمازى كه
مىخواهد بخواند زياد فاصله نشده باشد، مىتواند براى نماز خود اذان و اقامه
نگويد.
مسئله 746- اگر مرد اذان زن نامحرم را با قصد
لذّت بشنود، اذان از او ساقط مىشود، گرچه گناه نموده است.
مسئله 747- اذان و اقامۀ نماز جماعت را لازم
نيست مرد بگويد.
مسئله 748- اقامه بايد بعد از اذان گفته شود
و اگر قبل از اذان بگويند صحيح نيست.
مسئله 749- اگر كلمات اذان و اقامه را بدون
ترتيب بگويد، مثلاً حىّ على الفلاح را پيش از حىّ على الصّلاة بگويد، بايد از جايى
كه ترتيب به هم خورده، دوباره بگويد.
مسئله 750- بايد بين اذان و اقامه فاصله ندهد
و اگر بين آنها به قدرى فاصله دهد كه اذانى را كه گفته اذان اين اقامه حساب نشود،
مستحبّ است دوباره اذان و اقامه را بگويد و نيز اگر بين اذان و اقامه و نماز به
قدرى فاصله دهد كه اذان و اقامۀ آن نماز حساب نشود، مستحب است دوباره براى آن
نماز، اذان و اقامه بگويد.
مسئله 751- اذان و اقامۀ بايد به عربى صحيح
گفته شود، پس اگر به عربى غلط مغيّر معنى بگويد يا ترجمۀ آنها را بگويد، صحيح
نيست.
مسئله 752- اذان و اقامه بايد بعد از داخل شدن وقت نماز
گفته شود و اگر عمداً يا از روى فراموشى پيش از وقت بگويد، باطل است.
مسئله 753- اگر پيش از گفتن اقامه شك كند كه
اذان گفته يا نه، بايد اذان را بگويد، ولى اگر مشغول اقامه شود و شك كند كه اذان
گفته يا نه، گفتن اذان لازم نيست.
مسئله 754- اگر در بين اذان يا اقامه پيش از
آنكه قسمتى را بگويد شك كند كه قسمت پيش از آن را گفته يا نه، بايد قسمتى را كه در
گفتن آن شك كرده، بگويد، ولى اگر در حال گفتن قسمتى از اذان يا اقامه شك كند كه
آنچه پيش از آن است گفته يا نه، گفتن آن لازم نيست.
صفحه 123
مسئله 755- در اذان و اقامه چند چيز مستحب
است:
1. رو به قبله بايستد و اذان بگويد.
2. با وضو يا غسل اذان بگويد.
3. بين جملههاى اذان كمى فاصله دهد.
4. بين اذان حرف نزند.
5. بين اذان و اقامه يك قدم بردارد يا قدرى
بنشيند يا سجده كند يا ذكر بگويد.
6. بدن انسان در موقع گفتن اذان و اقامه
آرام باشد.
7. اقامه را آهستهتر از اذان بگويد.
8. جملههاى اقامه را به هم نچسباند، ولى به
اندازهاى كه بين جملههاى اذان فاصله مىدهد، بين جملههاى اقامه فاصله ندهد.
مسئله 756- مستحب است موقعى كه وقت داخل
مىشود، براى اعلام وقت، اذان گفته شود و در اين اذان چند چيز مستحب است:
1- همه اذان بگويند، ولى با اين اذان، اذان
نماز ساقط نمىشود.
2- كسى كه اذان مىگويد وقتشناس و ثِقه
باشد.
3- كسى كه اذان مىگويد رو به قبله باشد.
4- با وضو يا غسل باشد.
5- دستها را به گوش بگذارد و صدا را بلند
نمايد و بكشد.
6- بين جملههاى آن كمى فاصله دهد.
7- در بين اذان حرف نزند.
مسئله 757- مستحب است كسى را براى گفتن اذان
معيّن كنند و علاوه بر شرايطى كه گفته شد، بايد خوشصدا باشد و صدايش بلند باشد و
اذان را در جاى بلندى بگويد.
مسئله 758- مستحب است كسى كه اذان يا اقامۀ
ديگرى را مىشنود، به قصد حكايت آنها را بگويد.